این روزها دستگاه تبلیغاتی آخوندی میکوشد تمام فضای سیاسی ـ اجتماعی کشور را به زیر خبرهای مربوط به غزه ببرد. امام جمعههای ریز و درشت خامنهای در شهرها یقهٔ خود را میدرانند تا توجه مردم را از بحرانهای داخلی حکومت، اقتصاد درهمشکسته، گرانی افسارگسیخته، تورم کمرشکن، فجایع زیستمحیطی و... به فراسوی ایران منحرف سازند.
این اقدام آنها یک امر تاکتیکی نیست بلکه ریشه در خصیصههای ذاتی نظام ولایت فقیه دارد. نظامی که از روز اول برای حفظ موجودیت خود در برابر یک کشور انقلابخیز و جوانان آزاده و ترقیخواه آن، بحرانآفرینی و صدور ارتجاع به خارج از مرزهای ایران را پیشهٔ خود ساخت و برای نهادینه کردن آن سپاه پاسداران و سپس نیروی تروریستی قدس را و در ادامهٔ شاخکهای نیابتی خود را ایجاد کرد.
ریختن حریصانه و سیریناپذیر سرمایههای ملی و استراتژیک میهنمان به تنور یک جنگ ۸ ساله با شعار دجالگرانهٔ «فتح قدس از طریق کربلا» یکی از این اقدامات بود.
امروز نیز خامنهای همان سیاست را پیش میبرد تا صدای قیام و قیامآفرینان را در تنورهکشیهای جنگافرزانهٔ خود خاموش سازد. اما از هماکنون این سیاست دجالگرانه محکوم به شکست است. مردم ایران به جای فریفتهشدن و برداشتن تمرکز خود از مسائل ایران، دست این رژیم را خواندهاند و بیشازپیش خواهان سرنگونی آن هستند. کسی در مرغوای شوم جنگافروزی با خامنهای و آخوندها و سردار سرلشگرهای آن همراه نیست.
مجری تلویزیون حکومتی ناچار است در وسط بحث حول بحران غزه، به این موضوع اعتراف کند؛
«میگویند فلسطین را ول کن گرانی را بچسب!... مثلا پولتان را بهجای اینکه خرج این کنید خرج اون کنید. این را واقعاً متوجه نمیشوم شایدم تقصیر ما بوده که نتوانستیم یک فضایی اینجوری بهوجود بیاریم الآن یک عزیزی برای ما بالای ۱۲۳تا پیامک فرستاده که آقا مثلا قضیه فلسطین را ول کنید» (تلویزیون حکومتی افق. ۱۷مهر ۱۴۰۲).
از این واضحتر، اعتراف آخوند «علیخان محمدی»، رئیس بهاصطلاح قرارگاه ارشاد به حضور زندهٔ قیام در متن جامعهٔ ایران است. او در اوج تنورهکشیهای جنگافروزانه برای تبدیل جنگ مردم با این حکومت به جنگ خارجی، نمیتواند نگرانی خود را از قیام در کشور پنهان کند. میگوید: «در کشورمان بانک آتش زدند، بعد مسجد آتش زدند!». آشکارا میگوید دشمن [مردم، مقاومت ایران و کانونهای شورشی] شبکه و «اتاق جنگ کوکتل مولوتف» درست کردهاند! میگویند «چهجوری کوکتل مولوتف درست کن... الآن این خیابان نرو... اینجا این کار را بکن... دوربینها را بشکنید! بعد هم خطاب به آخوندهای ترسخورده از قیام و تمام باندهای حکومتی میگوید:
«همه ما توی یک کشتی نشستیم و هر جای این کشتی اگر لطمه ببیند ما توی این کشتی غرق میشویم و همه ما با هم غرق میشویم» (سایت دیدار نیوز. ۲۵ مهر ۱۴۰۲).
***
این دو فاکت در کنار دیگر فاکتهای بیاعتنایی مردم به بحرانآفرینی حکومت در غزه نشان میدهد که خطر قیام و سرنگونی، اصلیترین دغدغه این حکومت است و انتقال کانون بحران به خارج از مرزهای ایران شکستخورده است. از دوران جنگ ۸ ساله تاکنون جامعهٔ ایران از چند قیام سرفصلی عبور کرده است و به این واقعیت اشعار دارد که جز با سرنگونی این حکومت و دفن نیات جنگافروزانهٔ آن ایران و منطقه روی آرامش نخواهند دید.
برای مردم ایران تنها گزینهٔ شرافتمند، ملی و میهنی، سرنگونی این رژیم است و نباید هیچ چیزی دیگری باعث انحراف این شاقول شود.