بحرانزایی و بحرانزیستی، خصیصههای ذاتیِ نظام ولایت فقیه هستند. هدف، کشاندن افکار و اذهان مردم به جانب بحرانهای دستساز حاکمیت و نیز دور کردن افکار و اذهان از موضوع محوریِ قیام و سرنگونی است. چرا؟ بهاین دلیل واضح و آشکار که شرایط عینی قیام و انقلاب بهطور خاص ار هفت ماه پیش تاکنون، در ایرانزمین در حال جوشش و غلیان است.
تمام تقلاهای روزهای آغازین سال۱۴۰۲ که حاکمیت با مبادرت به آنها، بساط حجاب اجباری و مسمومیت آتش به اختیار علیه دانشآموزان را راه انداخته، عطف به نیاز مبرم به بحرانسازی از شخص خامنهای گرفته تا کلیهٔ اجزای حاکمیت است.
در گزارشات رسانهها آمده است که طی دو روز گذشته شهرهای نقده، اردبیل، هفتگل، ارومیه، دیواندره، کرج، اهواز، سقز و سنندج مورد هجوم مسمومسازی توسط عوامل حکومتی واقع شدهاند. دست داشتن عوامل امربر حکومتی در این ماجرای کثیف ضدبشری آنقدر آشکار شده که روزنامهٔ حکومتی اطلاعات در شمارهٔ ۱۹فروردین ۱۴۰۲ نوشته است: «دستهای قدرتمندی در پشت مسمومیت جریان دارد. مگر نگفتید بازداشت کردید؟ پس چرا ادامه دارد؟».
هدف از داغ کردن موضوع حجاب اجباری و تداوم مسمومسازی، تحتالشعاع قرار دادن مونیسم قیام است. اتاق فکر نظام تلاش دارد جو ارعاب را با دمیدن بر انواع تهدیدات علیه زنان، حاکم کند و به موازات آن، هراس و ترس در دل خانوادهها و دانشآموزان بیفکند که از استمرار قیام دست بکشند.
با این هدف است که خود حاکمیت زمینهٔ جنایت علیه دختران ایجاد میکند و از طرفی با وجود داشتن حداکثر تجهیزات برای مهار و از بین بردن این جنایت، از قضا تشدید هم میکند و سر چشمه را هم کور نمیکند.
دقت شود که حاکمیت تمام تهدیدات تبلیغاتی و اجرایی را علیه زنان پیش میبرد و ارگانهای چندگانهٔ سرکوب به آن اختصاص میدهد، اما نمیگذارد هیچ سر نخی از مسمومکنندگان دانشآموزان آشکار شود.
اتاق فکر نظام طبق اعتراف کارگزاران رژیم، نقطه به نقطه دوربین کنترلی برای نظارت علیه زنان کار گذاشته و سری بهسری کارگزار به میدان میآیند تا تهدید چنین و چنان کنند ولی از کل نظام هیچ جوششی برای مهار مسمومیت مشاهده نمیشود.
دو سؤال زیر، مدام در شبکههای مجازی جریان دارد و تکرار میشومد؛ دو سؤالی که به باور و یقین مردم ایران در مقابل نظام ملایان هستند:
ــ چرا سربازان گمنام امام زمان و عملیاتهای پیچیدهٔ اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، بحران بیش از چهار ماههٔ مسمومیت دختران معصوم ایران را تعیینتکلیف نهایی نمیکنند؟
ــ چرا در جمهوری اسلامی سریالهای جنایت و اکنون مسمومیت دختران دانشآموز، هیچ مسؤل و طرف حسابی ندارند؟
این ترفندها پلیدهای سازماندهی شده، پلشتیها و رذالتهای هماهنگ شده و شناعت عجین شده با دجالیت مذهبی هستند. در این بازارگرمیِ شریعت ولایی ــ آخوندی، اموری که بهطور کامل تعیینتکلیف شدهاند، ادامه دادن و پشتیبانیِ سازماندهیشده از پروژهٔ حجاب اجباری و سریال مسمومسازی است! شکی نیست در هر دو موضوع، سه قوهٔ نظام در هماهنگی کامل هستند.
مشاهده میشود که کفگیر سرکوبگری به ته دیگ رسیده است. بههمین خاطر هم اتاق فکر نظام، دود و دم هیاهوی برخورد به ته دیگ را پژواک میدهد تا حتا روزبهروز هم شده، با این ترفندها حائلی میان مردم و قیام و انقلاب علم کند.
پناه بردن نظام به این پروژههای ضدبشری، از یکطرف بنبست تمامیت رژیم در اتخاذ کوچکترین مانور در قبال قیام هفت ماه اخیر است و از طرفی کشاندن کل حاکمیت توسط قیام به مرحلهٔ تعیین تکلیف میباشد.
رژیم با این خباثت لئیمانه میخواهد از آثار استراتژیک قیام جاری که همانا نشانه گرفتن رأس نظام و کلیت آن است، جان بهدر ببرد ولی هیهات که آثار استراتژیک قیام از مرحلهٔ بازگشتپذیری عبور کرده و تبدیل به خشم هماهنگ مردمانیست که از قضا در همین بحرانها قویتر و انفجاریتر شده است. اکنون این قاطعیت حداکثر مردمیست که بنا بر قانونمندیِ عبور از کمیتها به کیفیتها، کمینگاه نهایی نفی تمامیت نظام ولایت فقیه را تدارک دیده است.