گسترش اعتراضات مردم و نقش فعالیتهای مجاهدین و کانونهای شورشی در شعلهورتر شدن هر چه بیشتر این اعتراضات، باعث ایجاد موجی از هراس در میان سردمداران، رسانهها و مهرههای آخوندی شده است.
بحر طویل زوزههای وحشت آنها آنچنان عمیق و گسترده است که بهرغم سیاست سانسور اخبار و فعالیتهای مجاهدین و کانونهای شورشی، سردمداران آن نظیر حسن روحانی، آخوند صادق لاریجانی، پاسدار محمدعلی جعفری سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی یکی بعد از دیگری ناگزیر به موضعگیری در زمینه قیام و فعالیتهای مجاهدین شدهاند.
در صدر زوزههای وحشت آنها مقاله یک رسانه حکومتی در زمینه نقش فعالیتهای کانونهای شورشی در قیام و تاثیر پذیری آنها از فراخوانهای رهبر مقاومت است.
سایت موسوم به «بهارستانه» ۶شهریور ۹۷در مقالهای نسبت به نقش رهبر مقاومت در سمتدهی فعالیتهای کانونهای شورشی فغان برآورده و نوشته است «خط دهی اصلی این کانونهای شورشی توسط مسعود رجوی در قالب پیام به کانونهای شورشی صورت میگیرد».
نویسنده مقاله به نظام و نیروهای امنیتی آن هشدار و آماده باش میدهد که فعالیتهای مجاهدین و کانونهای شورشی در داخل کشور «سیر تکاملی سریعی را طی میکند» که «بسا پیچیدهتر و سخت است». لذا مقابله با آن در میان نیروهای رژیم آمادگی و «پیچیدگی خاص خودش را میطلبد».
مقاله نویس«بهارینه» بهناگزیر به نفوذ سازمان مجاهدین خلق و کانونهای شورشی در میان اقشار مختلف مردم نیز اعتراف میکند: «امروز در همه صنوف اعم از کامیونداران، بازاریان، مال باختگان، معلمان، کارگران و… نیز نفوذ کرده و خط دهی میکنند».
اوج وحشت ولیفقیه ارتجاع از سازمان مجاهدین خلق ایران و فعالیت کانونهای شورشی که به فراخوانهای رهبر مقاومت عمل میکنند در این عبارت بارز میشود که « (کانونهای شورشی هر تظاهرات) را به سرعت تبدیل به تظاهرات سیاسی و شعارهای ساختار شکنانه» میکنند.
نویسنده « بهارینه» برای تأیید گفتههای خودش در مورد نقش مجاهدین خلق بهگفته خامنهای در سخنرانی ۱۹دیماه ۹۶استناد میکند که به مثلث براندازی نظام اشاره کرد و ضلع سوم آن را مجاهدین خلق دانست.
پاسدار محمدعلی جعفری سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی نیز در وحشت از نقش مجاهدین در قیام و هراس از اعتراضات فزاینده مردمی به نیروهای وارفته فراخوان داد که در مقابل فعالیتهای مجاهدین و اعتراض و قیام مردم بایستند.
در این رابطه خبرگزاری ایسنا ۵شهریور ۹۷نوشت: «سرلشکر جعفری:در ادامه با یادآوری خباثتهای دشمنان ملت ایران در ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور تصریح کرد: فتنه سال۸۸فتنه بزرگی علیه انقلاب اسلامی بود که به فرصت تبدیل شد و حماسه ۹دی را آفرید؛ اقدامات و دشمنیهای اخیر دشمنان هم باعث میشود تا مردم با همه مشکلاتی که دارند و اعتراض را حقشان میدانند در مقابل خواسته دشمنان و (مجاهدین) مقابل آشوب و اغتشاش بایستند ».
نماینده خامنهای در ارگان حفاظت سپاه پاسداران در هراس از پیوند قیام و مجاهدین گفت: « نبض ناآرامیها در دست مجاهدین است.»
خبرگزاری ایرنا بهنقل از آخوند علیزاده نوشت: «امروز (مجاهدین) احیا شدهاند و به صحنه آمدهاند و نبض بسیاری از ناامنیهای کشور در دست همین افراد است».
سردمداران و مهرههای حاکمیت آخوندی تنها از نقش راهگشای مجاهدین و فعالیتهای کانونهای شورشی در داخل کشور هراساًن نیستند، بلکه هراس آنها در زمینه تمامی فعالیتهای مجاهدین و از جمله فعالیتهای بینالمللی آنها است.
آخوند صادق لاریجانی سردژخیم قضاییه خامنهای از کسانی است که هر چند وقت به صحنه میآید و نسبت به فعالیتهای مجاهدین در داخل و خارج ابراز وحشت میکند.
در این زمینه خبرگزاری مهر ۵شهریور ۹۷با عنوان « همپیمانی مجاهدین و کاخ سفید» از قول آخوند آملی لاریجانی نوشت: «رئیس قوه قضاییه در جلسه مسئولان عالی قضایی با اشاره به نزدیکی جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید به منافقین، اظهار کرد: امروز همه شاهد هستند که افراد حاضر در هیأت حاکمه آمریکا چگونه برای از بین بردن عظیمترین انقلاب مردمی جهان در زمان حاضر با تروریستها همپیمان شدهاند».
و....
واقعیت این است که این بخشی از ابراز هراس سردمداران نظام نسبت به گسترش اعتراضات و قیام مردم و نقش تعیینکننده کانونهای شورشی در آن است.
قیامی که آخوند حسن روحانی در مجلس ارتجاع به نقش آن در بیثبات کردن حاکمیت و همچنین به نقش آن در تلاطم درونی رژیم اعتراف کرد و به نمایندگان هشدار داد آدرس غلط ندهند، بلکه آدرس درست همه مشکلات و مصایب نظام قیام است: «چه شد جو تغییر کرد؟ تاریخ این تغییر ۵دیماه سال ۹۶است. هر کس تاریخ دیگری بدهد آدرس غلط به مردم داده است. ۵دیماه سال ۹۶بود که مردم (خوانید سردمداران رژیم و نیروهای وارفته آن) ناگهان دیدند عدهیی در خیابان آمدند و شعار میدهند. شعارها کم کم به شعارهای هنجارشکنانه تبدیل شد. مردم دچار حیرت شدند».(سایت خبرآنلاین ۶شهریور ۹۷)
واقعیت این است که با شتاب گسترش قیام و با مشخصتر شدن نقش مجاهدین خلق در سازماندهی و هدایت این حرکتها از این پس سردمداران آن ناگزیر خواهند بود با فواصل کوتاه و بلکه بهطور روزانه، عمامه بر زمین بکوبند و بیش از این نسبت به فعالیتهای مجاهدین و مقاومت ایران ابراز وحشت کنند.
زیرا در فاز سرنگونی و در شرایطی که حاکمیت آخوندی در تعادلقوای داخلی و بینالمللی روزبهروز ضعیفتر میشود، این آلترناتیو دموکراتیک آن است که بالا و بالاتر میرود و بیش از پیش چشمانداز سرنگونی را نزدیکتر میکند.
محبوبیت سازمان نزد مردم ایران و نقش تاثیرگذار و هدایت کننده مجاهدین در میان مردم و در گسترش قیام که این همه سردمداران حکومتی را به سوزوگداز انداخته است، حاصل ۳۷سال نبرد بیامان این مقاومت و رهبری آن با نظام سرکوبگر و فاسد ولایت فقیه است.نبرد بیامانی که این مقاومت و رهبری آن قیمت آن را به اتم وجه و با تمامی توش و توان با بهای سنگین پرداختهاند.
حاکمیت آخوندی در رویارویی با این مقاومت تمامی ذخایر استراتژیکش خود را بهکار گرفته و روزبهروز هم با ضرباتی که از این مقاومت دریافت میکند، بیش از پیش در خواری و ذلت به سرنوشت محتومش نزدیکتر میشود، تاروزی که لاجرم به دست مردم و مقاومت سازمانیافتهشان به گورستان تاریخ سپرده شود.