روزنامههای حکومتی در روز ۲۶مهر تلاش کردهاند صفحات اول خود را با امیددرمانیهای آخوند رئیسی و مهرههایش پر کنند که قول جدا کردن مسیر اقتصاد از مذاکره دادهاند. البته در بسیاری از روزنامهها این ادعای مسخره به چالش کشیده شده و روی گیجی و سردرگمی تیم مذاکرهکننده دست گذاشتهاند. و در کنار آن روی موقعیت لرزان رژیم در محاصرهٔ بحرانهای مختلف در مرزهای شمالی و شرقی و غربی و جنوبی دست گذاشتهاند. بحرانهای اقتصادی اجتماعی هم در روزنامههای ۲۶مهر وزن قابل توجهی دارند و بیشترین مطالب را به خودشون اختصاص دادهاند.
هشدار! شورشهای بیکاران و گرسنگان
وحشت از سرنگونی قیامهای پیدرپی مضمون مشترک اغلب مطالب اقتصادی اجتماعی روزنامههاست.
«صدای فراموش شدگان را بشنویم» عنوان مطلب روزنامه مستقل است که به نظام گوشزد کرده درسهای لازم را اگر از قیام آبان نگرفته، حتماً از فیلم آمریکایی ژوکر باید بگیرد. در ادامه هم افزوده «اخبار آسیبهای اجتماعی و نیز گزارشهای کوچک شدن سفره مردم و حذف مواردی چون گوشت و مرغ بهمثابه شمارش معکوس و زنگ خطر است. پس لازم است تا پیش از پایان این شمارش با اصلاحات اقتصادی و اقدامات اساسی و تاثیرگذار مانع از بروز پدیدههایی چون شورشهای بیکاران و گرسنگان شویم».
«اعیاننشین شدن» با جامعه ایرانی و شهرهایش چه میکند؟ کوچ ناگزیر!»، عنوان مطلبی در صفحه اول ابتکار است که در انتهای آن تهدید قیام را به نظام گوشزد کرده و ضمن اشاره به کوچ مردم به حاشیههای شهرها نوشته است: «این موضوع باید دولت و مجموعه حاکمیت را بهشدت نگران کند. در روندی که دیر یا زود رخ میدهد، شکاف میان فقیر و غنی به حدی میرسد که طبقات فرودست به شکلی غیرقابل پیشبینی رفتار خواهند کرد».
«یک پیشبینی ترسناک» عنوان مطلب همدلی است که با اشاره مطلب درز داده شده سازمان برنامه و بودجه مبنی بر چشمانداز ورشکستگی نظام و افزایش نرخ دلار تا ۲۸۵هزار تومان، بهنقل از حریری رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین نوشته: « «واقعیت این است که اقتصاد تحت تحریم، هیچگاه به درستی قابل پیشبینی نیست، بر اساس علم و واقعیتهای اقتصادی، نمیتوان درباره اقتصادی که تحت تأثیر تحریم است، پیشبینی بلندمدتی انجام داد».
در ادامه هم افزوده است: «در اقتصاد تحت تحریم نمیتوان گفت که در آینده چه اتفاقی قرار است بیفتد».
خسارت سنگین به نظام در جریان مانور مذاکرات!
روزنامههای حکومتی چند نکته مشترک در مورد مذاکرات دارند. یکی بیراهحلی نظام و اینکه باید پای میز برجام برود، دوم چشمانداز تشدید تحریمها و خفگی اقتصادی و سومین موضوع هم زمان نداشتن رژیم و ضرورت رفع فوری تحریم هاست.
«چشمانداز مبهم مذاکرات» یکی از چهار مقاله آرمان در مورد همین موضوع است که نوشته: «: چشمانداز مذاکرات احیای برجام هر روز دارد با ابهامات زیادی مواجه میشود. علت آنهم زمان نسبتاً طولانی است که از آخرین دور مذاکرات که دور ششم بوده، میگذرد. در حالیکه انتظار میرفت شاید چند روز یا چند هفته بعد از تشکیل دولت جدید، مذاکرات شروع شود و هر روز هم داریم با اما و اگرها و در حقیقت شرط و شروطهای جدیدتری از جانب ایران مواجه میشویم که دورنمای مذاکرات را در آینده نزدیک مبهمتر میکند». این مقاله در ادامه تهدید همگرایی اروپا با آمریکا و تشدید تحولات منطقه علیه نظام را یادآوری کرده.
روزنامهٔ آفتاب یزد هم در مورد سردرگمی نظام در اتخاذ یک سیاست روشن نوشته: «نمیدانم موضوعی که میخواهم عرض کنم بخشی از دیپلماسی و ترفند دولت سیزدهم است یا اینکه خودمان هم نمیدانیم داریم چه میکنیم! دیروز پس از پایان جلسه غیرعلنی مجلس دو نقلقول از طرف وزیر خارجه بیان شده که وقتی در کنار هم قرار میدهیم متوجه خواهیم شد که حتی نمایندگان مجلس هم نفهمیدهاند آیا مذاکرهای در کار است یا خیر!». در ادامه هم نوشته است: «بهنظر خیلی هم پیچیده و سردرگمکننده میآید باید مراقب بود که یک موقع خودمان اسیر این سیاست نشویم!یعنی حکایت، حکایت آن ارتشی نشود که در یک مانور نظامی متحمل شکست سنگینی شد!».
«سردرگمی هستهای» هم عنوان مطلبی در جهان صنعت است که نوشته: «نکته دوم که پارادوکسیکال بهنظر میرسد این است که از امیر عبداللهیان نقل شده که ما مسیر اقتصاد کشور را از مذاکرات هستهیی جدا میکنیم یا به تعبیر ایشان «اقتصاد را شرطی نمیکنیم». من این را بیشتر شوخی میدانم چون آنطور که همگان میدانند چه بخواهیم و چه نخواهیم اقتصاد ما بهصورت کامل و نه حتی ۸۰، ۹۰درصد به مسائل بینالمللی و بهخصوص برجام گره خورده و در واقع گروگان آن است»... .