728 x 90

«همگامی فکری» در برابر «تنگ‌نظری فکری»

تنگ نظری یا...
تنگ نظری یا...

ما در هر اندیشه و تفکر صحیحی نیازمند رعایت برخی پرنسیپ‌ها و فضیلتها هستیم. در غیراین صورت، اندیشه و استدلال منطقی نداشته و از واقعیت عینی و محیط مادی پیرامون خود غافل شده و وارد دنیای تصورات و ایده‌آلیسم می‌شویم که چه بسا فرسنگها از واقعیت به دور باشد.

 

یکی از این فضیلتها «تواضع فکری» است؛ به این معنا که هیچ‌گاه نباید فکر کنیم که آنچه ما تصور می‌کنیم وحی منزل است و نظرات دیگران در آن زمینه صد در صد اشتباه است. همواره باید احتمال بدهیم بخشی و یا حتی تمام تصور ما درباره یک پدیده اشتباه باشد. مثلا در مواجه با رژیمی مثل خمینی در ابتدا تصور کنیم که رفرم‌پذیر است و مدتها به‌دنبال «اصلاح» آن برویم، صادقانه فعالیت کنیم و حتی زندان برویم، مقاله‌ها بنویسم و... ولی با دیوار سخت واقعیتها و سلسله قیامهای مردم ایران پس از سال۹۶ مواجه شویم و بفهمیم که بی‌راهه می‌رفتیم و این نظام ذره‌یی از دگم‌ها و تعصبات ارتجاعی خودش کوتاه نخواهد آمد.

 

فضیلت دیگر «شهامت فکری» است یعنی باید در برخورد با واقعیتهایی که نسبت به آنها عواطف ِ منفی ِ قوی داریم، فرار نکنیم و شهامت رویارویی داشته باشیم. اگر آنها با پیش‌فرض‌های رسوخ‌یافته در ذهن ما هم‌خوانی نداشت صادقانه اعتراف کنیم تا توان درک و شناخت بهتری از پدیده کسب کنیم. مثلا ممکن است سالیان سال درباره سازمان مجاهدین قضاوت‌های منفی شنیده باشیم و حتی از شنیدن نام این سازمان احساس خوبی به ما دست ندهد ولی در صحنه عمل اجتماعی موضع‌گیری‌ها و فعالیت‌هایی از اعضای آن ببینیم که بسیار شرافت‌مندانه و منطبق با خواسته‌ها و منافع مردم ماست. در این حال، باید با «شهامت فکری» تصورات قبلی خودمان را نقد کنیم و تلاش کنیم اطلاعات دقیق‌تری درباره این سازمان کسب کنیم. مثلا به‌جای شایعات، اخبار را از سایت و تلویزیون رسمی آنها دنبال کنیم. با یکی از اعضا و سخنگویان مجاهدین تماس بگیریم و...

 

خودمان را جای مردم ایران بگذاریم

یکی دیگر از فضیلت‌های اندیشیدن «همگامی فکری» است. «آگاهی از این‌که لازم است با استفاده از نیروی تخیلمان خود را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعاً بفهمیم؛ البته فهمیدن ِ دیگران لزوماً به‌معنای پذیرفتن نظر آنها نیست. برای همگامی فکری، باید از این گرایش خودمحورانه که در ما وجود دارد آگاه باشیم: ما معمولاً مایلیم که دریافت ِ خود از باورها و اندیشه‌های قدیمی را عین حقیقت بدانیم برای آن که از فضیلت همگامی فکری برخوردار باشیم باید بتوانیم دیدگاهها و استدلال‌های دیگران را به درستی بازسازی کنیم» (ریچارد پل و لیندا الدر، مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه، ص ۱۸)

 

طبق این فضیلت، باید منصف بوده و دیگران را هم در نظر بگیریم. تنها به جایگاه و منافع خودمان فکر نکنیم و به حق و حقوق دیگران هم احترام بگذاریم. ما زندگی اجتماعی داریم و پیشرفت جامعه برآیندی از سعادت همه اعضای جامعه است. این گفته سعدی که «بنی‌آدم اعضای یک‌دیگرند» یا این آموزه‌ٔ دینی که «هر چه را درباره خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند»، می‌تواند بیان دیگری از همین فضیلت باشد. مثلا شرایط مردم ایران را در نظر بگیرید:

  • دختر جوانی که قربانی اسیدپاشی شده و علاوه بر از دست دادن چهره‌اش، تا آخر عمر توان بینایی ندارد.
  • کودکانی که در مناطق محروم زندگی می‌کنند. نه مدرسه می‌روند و نه حتی شناسنامه ندارند.
  • کارگرانی که شرمنده فرزندان خود بوده و مدتهاست سفره‌ٔ خالی آنها رنگ گوشت و مرغ را ندیده است.
  • مادری که تنها پسرش را اعدام کرده‌اند و نان‌آور خود را از دست داده است
  • نوجوانی که به‌دلیل شرکت در تظاهرات با شلیک ساچمه بینایی هر دو چشم خود را از دست داده است.
  • کشاورزانی که همه حقابه آنان به سوی کارخانه‌های سپاه سرازیر شده و زمینهای تشنه آنها در حال سوختن است.

 

در این حال «همگامی فکری» کمک بسیاری به شناخت و درک صحیح ما می‌کند. شاید ما کسی باشیم که با این مشکلات مواجه نیستیم؛ وضع مالی خوبی داریم و یک بار هم در زندگی دچار بی‌پولی نشده‌ایم. اصلاً شاید ما یک ایرانی ساکن خارج کشور باشیم و از این بلایا در امان باشیم ولی باید با هموطنان خود «همگامی» داشته و خودمان را جای آنها بگذاریم.

 

نمی‌شود با «تنگ‌نظری فکری» فقط از زاویه و دیدگاه خودمان سخن بگ‍وییم. نمی‌توانیم تنها به شرایط دموکراتیک کشورهای مترقی توجه کنیم. منصفانه نیست در مقابل این همه دشواریها و بدبختی‌های هم‌میهنانمان، فقط نسخه‌ٔ «خشونت‌پرهیزی» برای مردم ایران بپیچیم و سیاست صبر و انتظار را به آنها توصیه کنیم. یک لحظه خودمان را جای همان قربانیان در ایران بگذاریم و به‌جای برهان‌آوری از مبارزات گاندی و ماندلا و انقلاب‌های نارنجی و مخملی شرایط سرکوب در ایران را در نظر بگیریم. از ایده‌آل‌های ذهنی خودمان دست برداشته و به تاریخچه ولایت فقیه و سپاه پاسداران نگاه کنیم. در این وضعیت، «همگامی فکری» به وجدان و شرافت نزدیک شده و هر ایرانی وطن‌پرست را در برابر مسئولیت‌های خود قرار می‌دهد.

علی.ب از تهران
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1e591061-b875-4e2d-ab27-8f2f6f4939aa"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات