روحانی روز ۲۴خرداد در رابطه با مذاکرات اتمی به طرفهای مقابل گفت: «این چند مورد باقی مانده در تعهداتتان را هم بپذیرید» تا مسائل حل شود. در حالی که چندی پیش از به نتیجه رسیدن مذاکرات و رفع تحریمها دم میزد. خطیبزاده، سخنگوی وزارتخارجهٔ رژیم هم که تا چندی پیش مدعی مراحل نهایی توافق وین بود، گفت: «دو سه موضوع اصلی باقی مانده و خیلی زود است که بخواهیم درباره نتیجهٔ گفتگوها قضاوت کنیم» (۲۴خرداد)؛ و عراقچی هم که قبلاً میگفت چیزی تا رسیدن به توافق نمانده، حال تأکید میکند: «موضوعات فنی بسیار زیادی مانده» و سرخورده و ناامید میگوید: «منتظر بمانیم ببینیم چه میشود!» (۲۴خرداد).
روشن است این وضعیت ناشی از تصمیم بسیار سختی است که خامنهای باید اتخاذ کند. اینکه در نهایت عقب بنشیند، زهر بخورد و از مؤلفههای قدرت نظام، یعنی برنامهٔ موشکی، دخالت منطقهای، تروریسم و نقض حقوقبشر کوتاه بیاید؛ که همان «تنزل بیپایان» است که خود خامنهای در خرداد ۹۵ آن را ترسیم کرد که سرانجام آن فروپاشی کل نظام است؛ یا اینکه زیر میز مذاکرات گراندهتل بزند و با جامعهٔ جهانی سرشاخ شود؛ که پیآمد آن، ارجاع پروندهاش به شورای امنیت، بازگشت تحریمهای این شورا و قرار گرفتن ذیل فصل۷ منشور ملل متحد و شناخته شدن بهعنوان تهدیدی جهانی است.
فشارها به خامنهای و رژیم برای ورود به یکی از این دو مسیر مرگبار مستمراً بیشتر میشود. از گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره پیدا شدن ذرات اورانیوم غیرمجاز در سایتهای رژیم و روی میز آمدن دوبارهٔ پرونده پی.ام.دی (ابعاد احتمالی نظامی) برنامهٔ اتمی رژیم؛ تا بیانیهٔ پایانی سران ۷کشور صنعتی که متعهد شدهاند «رژیم ایران هرگز سلاح هستهیی تولید نکند» و دخالتهای منطقهیی رژیم و برنامهٔ موشک بالستیک آن و نقض حقوقبشر مردم ایران را محکوم کردهاند (۲۳خرداد).
بنابراین خامنهای و تمامیت رژیم در آستانهٔ یک تصمیمگیری خطرناک هستند و فرصت چندانی هم برای وقتکشی بیشتر ندارند.
اگر خامنهای تصمیم به زهرخوری گرفته باشد (تن دادن بهخواستههای طرف مقابل در وین)، یک نظریه برای معطلکردن اعلام تصمیمش این است که اجرای این تصمیم را قاعدتاً باید بین ۲۸خرداد (روز برگزاری سیرک انتخابات) تا ۱۲مرداد (روز تغییر دولت در رژیم) بگذارد. چرا که اگر طی روزهای باقیمانده تا سیرک انتخابات توافق را توسط دولت روحانی امضا کند، امتیاز سیاسیاش هم نصیب باند روحانی و نمایندهٔ آنها در سیرک انتخابات، یعنی همتی خواهد شد؛ اما اگر امضای قرارداد را به بعد از ۲۸خرداد و پیش از روز تغییر دولت (۱۲مرداد) بیندازد، زهرخوری توسط دولت روحانی انجام شده، امتیازش در سیرک انتخابات اثری نخواهد داشت و بعدها که افتضاح «خسارت محض» برجامی دیگر و پیامدهای زهرخوری و گلابیها و سیبهای مسموم آن نمایان شود، خامنهای میتواند مدعی شود که این ناشی از اقدام و تسلیمشدن دولت «غربگرا» و «وادادة» روحانی بوده و رئیسی بیتقصیر است!
البته کماکان باید دید تصمیم خامنهای بر سر این دوراهی مرگ چه خواهد بود؟! آیا زهر میخورد و بهدست خودش بساط فروپاشی نظامش را مهیا میکند؟ یا با بهجان خریدن عواقب استمرار تحریمهای خرد کننده از یکسو و فرود پتک سنگین بینالمللی بر سرش، از سوی دیگر، زیر میز مذاکرات وین میزند.