روز شنبه ۱۸بهمن، آخوند روحانی طی اظهاراتی در ستاد کرونا، بار دیگر دربارهٔ واکسن کرونا صحبت کرد و حلقهٔ دیگری از سریال مشمئزکنندهیی را که رژیم ماههاست در رابطه با کرونا و واکسن آن دنبال میکند، در انظار مردم ایران بهنمایش گذاشت.
روحانی گفت: «بعد از فصل بهار وقتی بهفصل تابستان میرسیم، انشاءالله واکسنهای داخلی ما هم احتمال دارد بهدست ما برسد، امکانات تزریق واکسن بهگونهیی نیست که در یک روز و دو روز بشود انجام داد، واکسن بر فرض که آماده باشد ۵، ۶ماه زمان میبرد».
هر کس میتواند دریابد که این حرفها صرفاً بهانههایی پوچ برای پشت گوش انداختن واکسیناسیون است؛ بهخصوص اگر حرفهای ضد و نقیض این آخوند شیاد طی چند ماه اخیر را بهیاد بیاوریم که در آنها دهها جور حرف زده و دهها بار رنگ عوض کرده است:
سیاهه مختصری از بهانهتراشیهای رسوای روحانی
روحانی روز ۱۹آذر در جلسهٔ هیأت دولت اعلام کرد: «واکسن را میخواهیم بخریم... پول آن آماده است، اراده و تصمیم و دستور هست، اما آمریکا مانع است».
وقتی این دروغ بهسرعت از جانب مقامات آمریکا و سازمان بهداشت جهانی تکذیب شد، روحانی بهانهٔ دیگری علم کرد؛ اینکه خرید و انتقال واکسن ساخت شرکت فایزر نیازمند تجهیزاتی است که بتواند دمای منهای ۷۰درجه سانتیگراد را تأمین کند و رژیم فاقد آن است. اما این بهانه هم بهسرعت از جانب مقامهای خود رژیم تکذیب شد. این بهانه آن قدر مسخره بود که روزنامهٔ حکومتی همدلی (۲۹آذر) نوشت: «بهانه یخچال منفی ۷۰درجه نداریم هم پرید، پیش بهسوی بهانه بعدی!»
بهانهٔ بعدی، عدم گشایش اعتبار توسط بانکهای خارجی بهدلیل نپیوستن رژیم بهکنوانسیون FATF بود. چند تن از مقامهای دولت روحانی از جمله ربیعی، سخنگوی دولت، واعظی رئیس دفتر روحانی و همتی رئیس کل بانک مرکزی، بهنیابت از سوی روحانی این بهانه را علم کردند؛ اما این بهانهٔ دروغین هم برملا شد و اعلام گردید محدودیتهای FATF شامل موارد انسانی نمیشود. در نتیجه ابتدا همتی و سپس وزیر بهداشت رژیم ناگزیر اعتراف کردند که تأثیر FATF در خرید واکسن جدی نیست.
روز ۶دی روحانی در جلسهٔ ستاد کرونا در اظهاراتی آشفته و پرتناقض گفت: «ما حاضر نیستیم مردم ما دورهٔ آزمایشی یک واکسن جدید باشند!... اگر واکسن مورد اعتمادی باشد، حتماً ما خریداری میکنیم، پولش را منتقل میکنیم، با هر شرایطی هم که باشد!»؛ اما بلافاصله اضافه میکند: «گفتند پول خرید واکسن باید بهیک بانک آمریکایی واریز شود. ما چطور بهدزد اعتماد کنیم؟ هیچ جا نمیشود بهشما اعتماد کرد!».
روز ۱۰دی روحانی در جلسهٔ هیأت دولت، گفت: «بحث میشود که آقا واکسن را ما از خارج وارد کنیم یا در داخل بسازیم؟ این چه حرفی است؟... هیچکس نمیداند (آماده شدن) این واکسنی که امروز شروع کردیم، چند ماه دیگر طول میکشد؟ هیچکس نمیتواند بگوید ۶ماه دیگر طول میکشد!... اگر یک واکسنی امروز آماده است که خریداری کنیم، نباید تردید کنیم!».
روز ۲۷دی روحانی وعده داد: «یک واکسن با یک کشور دیگر درست میکنیم که اواخر بهار (۶ماه دیگر) در اختیار مردم قرار میگیرد، چند واکسن دیگر داخلی هم هست که تابستان در اختیار مردم قرار خواهد گرفت!».
و اکنون در روز ۱۸بهمن روحانی صحبت از این میکند که با توجه بهجمعیت کشور «اگر واکسیناسیون اجرا بشود، ۷ماه، ۸ماه، ۱۰ماه زمان میبرد».
البته همه میدانند که همین تاریخها هم وعدهٔ سرخرمن است.
هیچ عجلهیی در کار نیست
برخی مقامهای دستاندرکار صحبت از واکسیناسیون در زمستان و اسفند سال آینده میکنند. این مقامها در اظهارات خود همچنین پنهان نمیکنند که هیچ عجلهیی برای تهیهٔ واکسن ندارند. شانهساز رئیس سازمان غذا و داروی رژیم گفت: «هر چه زمان آن (تحویل واکسن) دیرتر شود قیمت واکسن کمتر میشود، هر چه زودتر بخواهیم قیمت بالاتر میشود. اینکه گاهی پاسخ صریح نمیدهیم بهخاطر این است که در حال چانهزنی هستیم» (ایرنا- ۱۵بهمن).
این مزدور که مسئول اصلی تهیه دارو و غذا در رژیم هم هست، چنان از واکسن و صبر کردن برای آنکه قیمت آن در بازار پایین بیاید، سخن میگوید که گویی دربارهٔ تنقلات حرف میزند؛ انگار نه انگار که اینجا جان هزاران و صدها هزار انسان در میان است. همچنین این اظهارات در شرایطی است که کشمکش و رقابتی سخت بین دولتهای مختلف برای بهدست آوردن هر چه سریعتر و هر چه بیشتر واکسن در جریان است تا هر چه زودتر مردم خود را در برابر این ویروس مرگبار واکسینه و حفاظت کنند.
اما مسألهٔ رژیم در وهلهٴ اول حتی وجه اقتصادی قضیه و اینکه صبر کنیم تا قیمت واکسن در بازار پایین بیاید نیست. مسأله این است که برخلاف همهٔ دنیا، ولیفقیه پلید نظام، کرونا را نه یک تهدید و یک مصیبت، بلکه بهگفتهٔ خودش، یک «نعمت» و «فرصت» میبیند که با آن و با تلفات کلان آن میتواند در برابر خطر قیام و سرنگونی سد ببندد و از همین رو برخلاف همهٔ دنیا که هزینههای کلان صرف میکنند تا زودتر بهواکسن دست یابند، نظام ضدبشری حاکم بر ایران هزینه میکند تا کرونا هر چه بیشتر ماندگار شود و هر چه بیشتر از مردم ایران قربانی بگیرد.
این سخن اگر چند ماه پیش شگفت مینمود، اکنون و بهخصوص پس از آنکه خامنهای صراحتاً ممنوعیت خرید واکسن آمریکایی و انگلیسی را (که در آن زمان تنها واکسنهای تأیید شده بودند) اعلام کرد، بهواقعیتی تبدیل شده که روزنامههای حکومتی و حتی برخی اعضای مجلس ارتجاع نیز ناگزیر بهآن اذعان میکنند که گویی تعمدی در کار است که مردم را بهکشتن بدهند.
زنجیرهٔ هشدارهای ناشنیده
اذعان بهاین واقعیت، همواره با هشدار و اظهار وحشت از سرانجام هولناک این بازی با زمان، همراه است. هشدارهایی که طی این ماهها مستمراً بهگوش میرسد. روزنامهٔ حکومتی همدلی در تاریخ ۲۲آذر نوشت: «تابآوری اجتماعی ممکن است بهپایان برسد و خودش را بهصورت اعتراضات کف خیابانی نشان دهد».
روزنامهٔ حکومتی شرق در تاریخ ۲دی هشدار داد: «طاقت همه طاق شده است... این طاقت طاق تا کجا ادامه خواهد یافت؟»
و روزنامهٔ حکومتی همدلی در تاریخ ۱۸بهمن هشدار میدهد: «اگر حکومتها نسبت بهحق اولیه حیات انسانها بههر دلیلی کوتاهی کنند، این پدیده بهجدایی بیشتر حکومت و ملت خواهد انجامید».
ظاهراً گوش شنوایی برای این هشدارها نیست، اما واقعیت این است که رژیم بهچنان مرحلهیی از پوسیدگی رسیده که چارهیی ندارد که سفت و سخت بهکرونا بهمثابه طناب نجاتش چنگ بزند، اما طنز تلخ تاریخ این است که این طناب نجات، طناب دارش نیز هست و خشم و نفرت مردم بهجان آمده در روزی نه چندان دور منفجر خواهد شد. ضد و نقیضگوییهای روحانی و سردمداران و کارگزاران نظام نیز ریشه در وحشت از این انفجار در تقدیر دارد.