در اغلب روزنامههای حکومتی بهفرموده، مشغول عادیسازی چهرهٔ رئیسی جلاد هستند. تیترها و عکسهای صفحات اول در روزنامههای هر دو باند حاکم از دیدار رئیسی با سایر مهرههای پوششی نمایش انتخابات حاکی از این حکم حکومتی به رسانههای مواجببگیر و تحتامر است.
اما سایر بحرانهای رژیم چه در زمینه کرونا و واکسیناسیون و چه در عرصهٔ اقتصادی –اجتماعی و یا حتی تحولات منطقه و مذاکرات برجامی خبر از اوضاع بنبست نظام و خطیر بودن فضای انفجاری جامعه میدهد.
واکسن، عامل خشم عمومی و منبع رانت خواری
در روزنامههای حکومتی ناگزیر به گستردگی پیک پنجم کرونا بهویژه در استانهای محروم اذعان کرده و روزنامههای باند مغلوب هم در دعوای باندی بهوجود مافیای دارو که بر تولید و توزیع واکسن چنگ انداخته اشاره کردهاند.
آرمان در مطلبی به قلم یک جامعهشناس حکومتی ضمن اشاره به وعدههای دروغ مقامات در مورد واکسیناسیون نوشته است: «در این میان مردم گیج و سردرگم نمیدانند «دُم خروس را باور کنند یا. ». . را! نتیجه این اقدامات آقایان، مرگ روزانه بیش از ۱۰۰نفر و ازدحام سالمندان را در پی دارد و موجب گسترش بیاعتمادی به دولت میشود و اثرات بعدی را بر سطوح سیاسی، اقتصادی اجتماعی میگذارد».
«آفتابه لگن هفت دست، شام و نهار...» عنوان مطلب دیگری در آرمان است که با طرح این سؤال که چرا کشورهای پیشرفته مثل رژیم حاکم بر ایران به فکر تولید واکسن کرونا (آنهم هفت نوع) نیستند در پاسخ نوشته است: «چرا اینجا آفتابه و لگن هفت دست، هفت دست، اما از شام و نهار خبری نیست؟ پاسخ تنها و تنها در رانت و فساد حاکم بر جامعه نهفته است و بس!».
مردمسالاری هم در مطلب مشابهی با عنوان «تعدد تولید واکسن کرونا به نفع چه کسانی است؟ پشتپرده هفت نوع واکسن ایرانی کرونا» با اشاره به مشی سایر کشورهای پیشرفته در امر دارو سازی که هیچ برای هفت نوع واکسن کرونا سرمایهگذاری نکردهاند نوشته است: «یکی از مباحثی که بهعنوان دلیل اشــتیاق شــرکتهای ایرانی برای ساخت واکســن مطرح میشود حمایتهای مالی دولتی است. مصطفی قانعی، عضو کمیته ملی واکسن کرونــا به ایرنا گفت: » دولت برای حمایت، از هر شــرکت داخلی ۱۵میلیون دوز واکســن پیــش خرید میکند. «به عبارت بهتر شــرکتهایی که در زمینه تولید واکســن تلاش کنند ۳٠٠٠میلیارد تومــان پیش فروش خواهند داشت! وقتی شرکتها متوجه شدند که بدون تولید حتی یک دوز واکسن، چنین رقم بزرگی به دستشان میرسد، مراســم رونمایی را شــروع کردند و جالب اینکه وزارت بهداشــت نیز با این شرکتها همراه شد؛ ».
جهان صنعت هم بهنقل از یک مقام دانشگاهی در دعوای باند نوشته است: «وزارت بهداشت با وزیر و ساختار کنونی به جای واکسیناسیون مردم، روی ایمنی گلهای تمرکز کردهاند. همه آقایان وزارت بهداشت سال گذشته میگفتند واکسن کرونا خیالات است، پنج تا هفت سال طول میکشد تا ساخته شود و دنیا نمیتواند واکسن کرونا تولید کند. همه کارها عقب افتاد بهدلیل همین نگرش. بعدها که فهمیدند روسیه واکسن تولید کرده است، جهانپور، رئیس روابطعمومی وزارت بهداشت گفت این واکسن قابل اعتماد نیست و گفتههای وی موجب شد مردم حساس شوند». این مقام دانشگاهی در ادامه نوشته است «مافیای واکسن» در ایران مانع از واکسیناسیون شده و افزده است: «در واقع مشکل اینجاست که واکسنها در کشور دپو شده و در اختیار مردم قرار نمیگیرند»
«عصیانهای اجتماعی خطرناک» چشمانداز مذاکرات وین!
در روزنامههای باند مغلوب در مورد مذاکرات وین، به نظام گوشزد شده است که با توجه به فضای انفجاری جامعه و بنبستهای بینالمللی و رکود شدید اقتصادی، نظام باید دست از «خوش خیالی» برداشته و واقعیتها را ببیند.
«تصمیم بزرگ» عنوان مطلبی در جهان صنعت است که از جمله نوشته است: «تنها راه پیش روی ایران- رئیس جمهور آن هر کسی که باشد- این است که نوع نگاه خود را نسبت به سطح جهانی تغییر دهیم. ایستادن در نقطه صفر نتیجه مطلوبی نداشته است و اگر به این مسیر ادامه دهیم، هر روز با مشکلات اقتصادی بیشتر و به تبع آن عصیانهای اجتماعی که در آینده خطرناک است؛ مواجه خواهیم بود».
روزنامه شرق هم در مطلبی به قلم مصطفی هاشمی طبا کاندیدای پیشین ریاستجمهوری رژیم نوشته است: «برای آیندهمان لازم است دست از خوشخیالی برداریم و بهجای وعدههای دهانشیرینکن به واقعیات بپردازیم و ابعاد مختلف زندگیمان، وجودمان و تنگناهای پیشرویمان و امکانات انسانی و طبیعیمان را بشناسیم».
این مقاله در ادامه افزوده است: «باور کنیم که جوانان شغل و کار و زندگی و آینده میخواهند. با جملات و کلمات مطنطن چندی میتوان کارسازی کرد اما این جملات و کلمات بهسرعت مستهلک میشوند و به بخار تبدیل میشوند. اگر اینها را و البته دیگر باورهایی که ذکر نشد را باور نداشته و به آنها عمل نکنیم، آنگاه باورهای دیگری جانشین آن میشود. ۱- باور خواهیم کرد که راه فلاح و رستگاری و خوشبختی و پیشرفت چون مالزی، ژاپن، کره جنوبی و چین در همکاری و خدای ناکرده سازش با آمریکاست. ۲- باور خواهیم کرد که نظامهای دیگران که مورد عتاب ماست عملکردی بهتر دارند و به نظام خود بیاعتماد میشویم. ۳- باور خواهیم کرد که آنچه در شعار انقلابی دادهایم، عملی نبوده و آنگاه دیگران و شعارهایشان را باور خواهیم کرد... همین سه باور – که خدای نکند به ذهن بیاید- معنای نامناسبی را میدهد. طنابی فولادی و مستحکم را از دو طرف تحت کشش قرار دهید. ابتدا میتواند بهجای خود بازگردد و اما با کشیدن بیشتر به نقطه تسلیم میرسد و مقاومت خود را از دست میدهد و سپس پاره میشود. بیندیشیم که در کدام نقطه از کشش قرار داریم و ضربالمثل «انشاءالله گربه است» را فراموش کنیم».