اجلاس جهانی ایران آزاد ۱۴۰۴ در رم پایتخت ایتالیا پیام روشنی داشت: هر چند چهرهٔ ایران اشغالشدهٔ امروز، تروریسم، سرکوب، گروگانگیری و جنگافروزی است، اما چهرهٔ دیگر آنکه چهرهٔ واقعی و برآمده از جامعه و تاریخ ایران است، نویدبخش دموکراسی، آزادی، همزیستی مسالمتآمیز، پیشرفت و رفاه در یک جمهوری دموکراتیک، بهدور از هر گونه آلودگی شاه و شیخ است.
خامنهای و رژیمش پیش از همه خطر پیامدهای این پیام قوی را شنیدند و از پیشروی دشمنی که ۴۴سال است یک روز هم از شعار «سرنگونی» کوتاه نیامده، لرزیدند.
واکنشهای دیوانهوار و زنجیرهیی سفارتها، کارگزاران و ارگانهای رژیم پس از ۲۴ساعت دندان روی جگر گذاشتن، گویاست.
ابتدا سفارتهای رژیم آخوندی بهنوبت به صحنه آمدند. سفارت رژیم در کپنهاک در پاسخ به هشدار کشورهای غربی به رژیم بهخاطر تروریسم، دقدلیاش را سر مجاهدین خالی کرد و گفت: «جای نگرانی است که برخی از کشورهایی که این اتهامات را مطرح میکنند، سالهاست که پناهگاه امنی برای عناصر تروریستی و سازمانهای جنایتکاری فراهم کردهاند که بهطور فعال اقدامات خشونتآمیز علیه نظام ایران را طراحی و اجرا میکنند... . سازمان مجاهدین همچنان آشکارا در قلب اروپا فعالیت میکند و مقامات عالیرتبهٔ فعلی و سابق آمریکایی و اروپایی... در نشستهای این سازمان تروریستی ظاهر شدهاند!»(۱۰مرداد).
بیدرنگ سفارت رژیم در کپنهاک هم از قول سخنگوی وزارتخارجهٔ وارفتهٔ نظام گفت: «آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای امضاکننده بیانیهٔ ضدایرانی، خود بهعنوان حامی و میزبان عناصر و گروههای تروریستی و خشونتطلب باید پاسخگوی اقدامات خلاف حقوق بینالملل در حمایت از تروریسم باشند!»(۱۰مرداد).
سفارت رژیم در لندن هم تاب نیاورد و در بیانیهیی سوزناک، سوزش درون نظام را عیان کرد که: «ایران با نگرانی، به ادامهٔ حمایت برخی کشورها -از جمله بریتانیا- از گروههای تروریستی... که آشکارا به خشونت دامن زده و بدون پاسخگویی به اقدامات خود ادمه میدهند» نگاه میکند!»(۱۰مرداد).
همان موقع بقایی سخنگوی وزارتخارجهٔ نظام مفلوک هم گفت: «آمریکا، فرانسه و دیگر کشورهای امضاکننده بیانیه (هشدار به نظام)، خود به عنوان حامی و میزبان عناصر و گروههای تروریستی باید پاسخگوی اقدامات خلاف حقوق بینالملل در حمایت از تروریسم باشند!»(۱۰مرداد).
البته بقایی زبانش نچرخید نام آن «گروه» خطرناک و برانداز را بگوید؛ اما رویترز بیدرنگ حرفش را معنی و مخابره کرد: «سخنگوی وزارتخارجه ایران ظاهراً به گروههای مسلح مخالف ایران مستقر در اروپا مانند سازمان مجاهدین خلق اشاره داشت که اکنون آزادانه در غرب فعالیت میکند»(۱۰مرداد).
در این میان سفارت رژیم در ایتالیا که به جلسهٔ شیخ و شاهسوز ایران آزاد نزدیکتر بود، گویا بیشتر از همه کلانضربه سیاسی دریافتی را تا بن استخوان حس کرد و در اطلاعیهیی نالان گفت: «میزبانی ایتالیا از سرکرده گروهک تروریستی با دستان آلوده به خون بیش از ۱۷هزار ایرانی! (بخوانید پاسدار، بسیجی و آخوند حکومتی جنایتکار)». بعد هم تکالیف دولت ایتالیا را که از بیتالعنکبوت خامنهای دیکته شده بود، برشمرد: «مقابله با تروریسم از جمله ممانعت از استفاده گروههای تروریستی از قلمرو آنها برای سازماندهی و برنامهریزی... از ایتالیا انتظار داریم مانع فعالیت این فرقه تروریستی در خاک خود شود!»؛ سپس نوبت به جرایم دولت ایتالیا رسید: «میزبانی از یک گروهک تروریستی، مشارکت در ترغیب خشونت و نفرتپراکنی و مداخله در امور داخلی ایران!».
البته هیچ دولت، شخصیت و ارگانی حرفها و تهدیدهای جنونآمیز وزارتخارجه و سفارتهای رژیم را به مفت نخرید. سخنگوی مجاهدین اما، کوتاه و روشن پاسخ داد: «این تازه اول کار است! بند از بند رژیمتان خواهد گسست!».