از روز ۱۸اردیبهشت ۹۸که نظام آخوندی تجدید نظر در تعهدات برجامی خود را اعلام کرد آمریکا عملاً و اروپا در موضعگیری سیاسی بهشدت نسبت به آن واکنش نشان دادند.
عکسالعمل آمریکا و اروپا در مقابل این اقدام موجی از تلاطم، وحشت و سردرگمی را میان باندها و عناصر حکومتی را راه انداخت.
این وضعیت خودش را در موضعگیریهای متناقض و ضدو نقیض گویی مهرهها و رسانههای حکومتی نشان میدهد.
خروج گامبهگام از برجام
سخنگوی شورایعالی امنیت رژیم تهدید کرد که حاکمیت آخوندی گامبهگام تا مرحله «خروج از برجام و در صورت نیاز بیشتر از آن» نیز پیش خواهد رفت.
در این رابطه تلویزیون شبکه دو ۲۰اردیبهشت ۹۸گفت: «سخنگوی شورای عالی امنیت کشور مان هم گفته تصمیم جدید ایران بهصورت مرحلهیی و مستمر خواهد بود و اگر حقوق قانونی ایران در برجام تأمین نشود، این تصمیم تا مرحله خروج از برجام پیش خواهد رفت».
البته تلویزیون حکومتی به اینکه سخنگوی مربوطه گفته که در صورت نیاز تا بیشتر از خروج از برجام هم پیش خواهد رفت اشاره نکرد، همچنانکه خود سخنگو هم نگفت که منظورش از بیشتر از خروج از برجام چیست.
دکترا در تاکتیک عقبنشینی ذلتبار
سایت بهار وابسته به باند روحانی در مطلبی طعنهآمیز نوشت که نظام تنها وقتی در نهایت استیصال باشد مذاکره میکند و اکنون بهنظر میرسد که وقت مذاکره فرا رسیده است: «ایران حتماً با آمریکا مذاکره میکند، ولی فقط زمانیکه نخواهد یا نتواند امتیازی بگیرد! این تاکتیک ایران است و در این زمینه "دکترا" دارد! بله، این تجربه خاص ایران است».
نویسنده مقاله این سایت با ذکر نمونههایی از جنگ با عراق و گروگانگیری سفارت آمریکا با همان لحن طعنهآمیز نتیجه گرفت: «اکنون ایران بیش از هر زمان دیگری به موعد مذاکره با آمریکا نزدیکتر شده است، زیرا فصل مذاکره بدون امتیاز (یا امتیاز حداقل)، کم کم فرا رسیده است و عادت مألوف دولتمردان وطن امروز کاملاً در دسترس است».(سایت بهار ۱۹اردیبهشت ۹۸)
فتواهای صد من یک غاز
در سر دیگر طیف، سایت رجانیوز ۱۹اردیبهشت ۹۸با اشاره به واکنش اروپا به اولتیماتوم رژیم با بیان اینکه «اروپا پاسخ را ۶۰روز زودتر داد» نوشت: «با این وصف دیگر ضربالاجل ۶۰روزه جمهوری اسلامی به کشورهای اروپایی عضو برجام معنای خود را از دست داده و قطعاً اروپا قدمی در راستای بهبود عمل به تعداتش برنخواهد داشت. این بهمعنای آن است که دولت از هماکنون باید گامهای بعدی در کاهش تعهدات خود به سوی خروج از برجام را «زودتر» و «محکمتر» از قبل بردارد. تجربه وقتکشیهای قبلی نشان میدهد که از دست رفتن زمان تنها به نفع طرف مقابل و موجب فشار بیشتر بر اقتصاد کشور و معیشت مردم خواهد بود».
یکی از مهرههای باند دلواپسان به نام یاسر جبراییلی با حمله به دولت روحانی و تیم برجامی او نوشت: «ما امروز قصد سرزنش کسی را نداریم، اما دیگر زیر بار فتواهای صد من یک غاز این جماعت (منظور باند روحانی است) در سیاست خارجی نخواهیم رفت».
جبراییلی سپس عباس عراقچی را بهخاطر تهدیدش به اخراج پناهندگان افغانی، مورد حمله قرار داد: «حرفهای آقای عباس عراقچی درباره مهاجران افغان، یک اشتباه استراتژیک دیگر در سیاست خارجی است؛ هر چند موضع شخصی او نباشد. حضور مهاجران افغان در ایران، هم منافع فرهنگی دارد، هم منافع اقتصادی و هم منافع امنیتی. این تصور که میتوان مهاجران افغانستانی را ابزار اعمال فشار به اروپا قرار داد، ادامه مسیر غلط برجام در سیاست خارجی است و به همان ترتیب، یک خسارت محض است».
شایان ذکر است که عراقچی در یک گفتگو با تلویزیون رژیم تهدید کرد که در صورت افت شدید درآمدهای رژیم در اثر تحریمهای آمریکا، این کشور ممکن است مهاجران افغان را اخراج کند.
دو راه کار مشخص در برخورد با تله اتمی
وحشت و سردرگمی حاکمیت آخوندی بر پایه این واقعیت است که موضوع اتمی برای آن به یک تله تبدیل شده است، و راهحلهای پیش روی آن هم بیش ازبیشازپیش آنرا با مشکل مواجه کرده است.
همانطور که از موضعگیری دو باند حاکم، رسانهها و مهرههای وابسته به آنها مشخص است، در رابطه با بحران اتمی رژیم بر سر یک دوراهی است
یک راه این است که آن رسانه وابسته به باند روحانی(سایت بهار) به آن اشاره دارد و آن کوتاهآمدن در مقابل آمریکا و نوشیدن جامزهری نظیر پذیرش قطعنامه ۵۹۸شورای امنیت در ۲۹تیر سال ۱۳۶۷ توسط خمینی که به جنگ ضدمیهنی خمینی با عراق پایان داد و خمینی پذیرش قطعنامه را بهمثابه خوردن جامزهر دانست و در اثر کار کرد آن دق کرد و مرد.
در سال ۵۸نیز خمینی برای از دور خارج کردن نیروهای انقلابی و بهطور مشخص سازمان مجاهدین خلق ایران، به خیمه شب بازی دجالگرانهای روی آورد که در جریان آن دیپلماتهای آمریکایی را در محل سفارت آمریکا در تهران را به گروگان گرفت.
اما بعداً ناگزیر شد کوتاه بیاید و گروگانگیری با متحمل شدن یک خسارت سنگین میلیاردها دلاری از جیب مردم ایران پایان گرفت.
در شرایط کنونی نیز چنانچه تن به مذاکره بدهد ناگزیر است تا آخر خط کرنش و تسلیم را طی کند.
کرنش در مقابل خواستهای طرف مقابل که در شروط ۱۲گانه مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا مشخص شده است.
راهکار دوم خروج از برجام است که طبعاً مشکلی از رژیم حل نخواهد کرد چرا که نظام را در برابر یک جبهه قوی و متحد بینالمللی قرار خواهد داد، مضاف براین که خطر جنگ بالای سرش نیز وجود خواهد داشت
بنابراین حکومت آخوندی در برخورد با تله اتمی بر سر دوراهی قرار دارد که نهایت هر دو راه سقوط نظام است.
وحشت و سردرگمی عناصر و رسانههای حکومتی در رابطه با تله اتمی بهدلیل نتیجه زیانبار این دوراهی بنبست است