بهرغم گسترش یاس در میان مهرهها و رسانههای حکومتی نسبت به آینده نظام و ترس از سرنوشت تیره و تاری که در انتظار آن است، تا کنون سردمداران و مهرههای بالایی حاکمیت تلاش کردهاند تا با سیلی صورت خود را سرخ کرده و به نیروهای مایوس و وارفته هم اعتماد و امید بدهند.
اما با گذشت زمان و تیرهتر شدن چشمانداز سرنوشت رژیم، «ناامیدی» کلیدواژهیی شده که این روزها خیلی در ادبیات رژیم ولایت رایج است. ناامیدی مردم از نظام، ناامیدی از اروپا، ناامیدی از اصلاح امور و... مفهوم این ناامیدی پیوسته گستردهتر و فراگیرتر میشود و دامنه آن اکنون بالاترین سطوح حاکمیت را فراگرفته و رسانههای رژیم آشکارا مینویسند که وزیران دولت روحانی ناامید و خستهاند و روحانی باید وزرای کابینهاش را عوض کند، اما روحانی که بهرغم ادعاها خودش هم جزو ناامیدان است، بهتر از همه میداند که این مسأله اولاً به تعدادی از وزیران محدود نیست، ثانیاً مسأله فردی نیست و به این و آن فرد برنمیگردد، هر کس دیگر هم در این سمت قرار بگیرد و با واقعیتهای سرسخت مواجه شود، ناامید و خسته میشود.
سایت بهار وابسته به باند روحانی ۲۲خرداد ۹۷مینویسد: «با این وزیران خسته نمیتوان برجام را نجات داد».
این سایت حکومتی به بلاتکلیفی بسیاری از امور اعتراف میکند و از جمله مینویسد: «برجام در نزد دولتمردان ایران، همچنان بلاتکلیف است. این جا دولت مستقر که به نظر میرسد روحیه خود را باخته است، باید بهترمیم کابینه دست بزند و با افراد جوانتر و قویتری برای جنگ اقتصادی و سیاسی با آمریکا وارد کارزار شود. با این وزیران خسته نمیتوان برجام را نجات داد».
روزنامه وطن امروز ۲۲خرداد ۹۷نسبت به آینده برجام و سرنوشت مذاکره با اروپا ابراز ناامیدی میکند.
نا امیدی نسبت به آینده برجام و مذاکره با اروپا در میان سردمداران رژیم آنچنان شایع شده است که نویسنده این روزنامه مینویسد: «اظهارات اخیر جهانگیری و مواضع اخیر دولت نشان میدهد حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده هستهیی او، دیگر امیدی به برجام اروپایی ندارند».
پیشبینی هرمیداس باوند از عناصر وابسته به باند روحانی از تحولات این است که رژیم در عرصه سیاست خارجی شکست میخورد که این شکست «میتواند نارضایتیهایی در میان ایجاد کند» و کار دست نظام بدهد.(روزنامه شرق ۲۲خرداد ۹۷)
ارزیابی یکی از آخوندهای حوزه به نام نقویان هم این است که اگر روند امور آنچنان که هست پیش برود و«اگر کارد به استخوان مردم برسد با هیچکس رودربایستی ندارند و با سخنرانی و دعای اللهم عجل لولیک الفرج نمیشود جامعه و مردم را اصلاح کرد یا فریب داد.امروز در کشور بسیاری از امور، آتش زیر خاکستر است». (سایت جماران ۲۱خرداد ۹۷)
این نگرانیها و ابراز تردیدها نسبت به آینده حاکمیت محتضر و پا به گور ولایت فقیه و اظهار ناامیدی نسبت به توانایی دولت عاجز و خسته روحانی، ناشی از بحرانهای لاعلاجی است که تمامیت نظام در گرداب آن اسیر است.
خامنهای ولیفقیه نظام در صحبتهایش در سالمرگ خمینی روی اصلیترین بحرانهای لاعلاج رژیم دست گذاشت. البته او به معضلات مختلفی اشاره کرد ولی چند مسأله کلیدی که گریبانگیر نظام آخوندی است را برجسته کرد
اول ادامه قیام و حرکتهای اعتراضی که هر روز در سراسر کشور جریان دارد و روزبهروز هم گستردهتر میشود.
دوم، موضوع برجام و اظهار خشم و نارضایتی از وضعیت برجام که خامنهای در این رابطه تلاش کرد با توجه به وضعیت بهوجود آمده خودش را تبرئه کند و گناه برجام را به گردن روحانی و باند او بیندازد
سوم هم مسأله برنامه موشکی و دخالتهای منطقهای آخوندها که این روزها با فشارهای همهجانبه بینالمللی، بوی تخلیه منطقه از جانب رژیم بیشتر از هر زمان دیگری به مشام میرسد!
واقعیت این است که اذعان وی به این معضلات و بحرانها نشاندهنده این است که نظام آخوندی از درون و بیرون زیر سنگینترین فشارهای برای تصمیمگیری و تعیینتکلیف است که با توجه به بنبستی که رژیم در آن گرفتار است، طبیعی است که روحیه باختگی و ناامیدی در بین نیروهای نظام و مقامات آن گسترش پیداکند.
وضعیتی که به رژیم را بیش از پیش تضعیف کرده و آن را به سمت سرنوشت محتومش یعنی سرنگونی به دست مردم و مقاومت سازمانیافته آنها نزدیک و نزدیکتر میکند.