پروندهٔ همیشه باز ایران، همچون پرندهیی، در گردش سالیان از آسمان بسیاری کشورها عبور کرده است. این پرونده بهطور خاص هر سال در داخل و بیرون سازمان ملل، بیشترین توجهات ایرانیان را به خود جلب میکند؛ توجهی برای پاسخ به یک پرسش مداوم: برای ایران آزاد، فارغ از هر اجبار، تحمیل و دیکتاتوری چه باید کرد؟ پاسخ را فراتر از جنبههای گوناگون تئوریک، سالهاست که ایرانیان آزاده و دغدغهمند سرنوشت کشورشان، با حضور انبوه در مقابل سازمان ملل دادهاند و میدهند.
روزهای اول و دوم مهر ۱۴۰۴ از آن روزهاییست که گویی هر یک از ایرانیان حاضر در مقابل خانهٔ ملل، تکهیی از میهن خود را آوردهاند تا شاید ساکنان درون عمارت سازمان ملل، فریادهای دادخواهانهٔ ایران واقعی را بشنوند. پیام مشترک سالیان متمادیِ ایرانیان آزاده این است که نمایندهٔ دیکتاتوری حاکم بر ایران را بهجای نمایندهٔ واقعیِ ایران اشتباه نگیرید و با این اشتباه، حق مقاومت و مبارزه برای آزادی ایران را به سکوت و مماشات با ملایان، نفروشید.
همین معنا بارها در انواع گفتارها با تنوع توصیفها، در مقابل سازمان ملل ــ بهطور خاص بههنگام اجلاس سالانهٔ آن ــ فریاد و روشنگری شده است.
خانم مریم رجوی در پیام به حاضران انبوه در مقابل سازمان ملل گفت:
«پایداری شما سرمایه مردم ایران برای پیروزی است. از پاریس و رم و بروکسل تا نیویورک، حرف همه یکی است؛ همان حرف مردم تهران، مشهد، اهواز، تبریز، زاهدان، کرمان، کردستان و سراسر ایران و نیز زندانها و زندانیان. حرف خیلی کوتاه و روشن است: سرنگونی و تغییر دموکراتیک، جمهوری دموکراتیک و آزادیها و حقوق دموکراتیک. جهان میبیند که شما مردم ایران را نمایندگی میکنید، نه رئیسجمهور ولیفقیه که در ۱۴ماه ریاستاش تا دیروز ۱۸۱۷ نفر را اعدام کرده است. آیا زمان بهرسمیت شناختن مبارزه و مقاومت و قیام مردم ایران برای تغییر این رژیم طبق اعلامیه جهانی حقوقبشر فرا نرسیده؟... آیا اگر گوش شنوایی بود کار به جنگ میکشید؟ هرگز!... روزگار هر نوع دیکتاتوری، چه دینی و چه سلطنتی بهسر رسیده است. به گذشته برنمیگردیم و بر دیکتاتوری دینی حال حاضر هم برشوریدهایم.»
سفیر کارلا سندز در گردهمایی اول مهر ۱۴۰۴ در مقابل سازمان ملل، بر ویژگیهای مقاومت ایران و موقعیت سیاسی جامعه در مقابل حاکمیت تأکید نمود: «امروز اینجا شور و نشاط بسیاری را میبینم و خشم بسیار که برحق هم هست. مردم ایران در کشور خودشان به سکوت کشیده شدهاند ولی اینجا صدای آنها را میشنویم. حکام مذهبی در ایران تلاش میکنند که قیمت آزادی را با خون تعیین کنند، ولی مردمی که خواهان آزادی هستند بیشتر خواهند شد. باید بهروشنی گفت که جای پزشکیان در ملل متحد نیست. تنها راه مقابله با این رژیم، قدرت و فشار حداکثریست. یک آلترناتیو واقعی و دموکراتیک وجود دارد. مجاهدین یک جنبش سازمانیافته علیه هر دو استبداد شاه و آخوندها همین مجاهدین بودهاند که اول از همه برنامه مخفی سلاحهای اتمی رژیم را افشا کردند... برنامه ۱۰ مادهای دیدگاهیست که ریشههایش در حقوقبشر، برابری و عدالت هست. نقشه مسیری برای آزادی و آلترناتیویست که جهان باید پشت آن قرار بگیرد. پیام بروکسل، پیام اشرف سه و پیام تظاهراتهایی مثل امروز خیلی روشنه: مردم ایران دیکتاتوری را رد میکنند؛ چه در عمامه، چه در تاج.»
ژنرال تاد والترز در تظاهرات روز اول مهر، بر سه نکتهٔ کانونی در موقعیت کنونیِ ایران میان مقاومت و حاکمیت انگشت گذاشت:
«رژیمی که تروریسم را صادر میکند و آزادی فردی را سرکوب میکند، نمایندهٔ خواستههای واقعی ملت بزرگ ایران نیست. باید یک آلترناتیو دموکراتیک وجود داشته باشد. شورای ملی مقاومت ایران میتواند این مأموریت را به سرانجام برساند و چنین خواهد کرد. دهههاست در این رابطه آزمایش پس داده است. برنامه ۱۰مادهیی مریم رجوی نمایندگیکنندهٔ مبارزه برای آزادی، عدالت و دموکراسی در ایران است».
وکیل مایکل موکیزی در سخنان کوتاه روز ۲ مهر، یک تاریخچهٔ مبارزاتیِ طولانی و یک زخم باز در ایران را نشان داد؛ گویی تعهدی مشترک را یادآوری کرده باشد:
«سازمان مجاهدین برای مقابله با استبداد شاه تأسیس شد و اکنون با استبداد آخوندها درگیر است. سناتور لیبرمن همکلاسی و دوست خوب من، یکبار گفت که موضوع ایران یک موضوع تمام نشده قرن بیستم است که همچنان ادامه دارد».