728 x 90

پاسخ آتشین به نظام اعدام

سخن روز
سخن روز

روز پنجشنبه ۱۹بهمن پارلمان اروپا در بروکسل با تصویب قطعنامه مشترک گروه‌های مختلف پارلمان اروپا، اعدامهای فزاینده در ایران به‌ویژه اعدام شورشگر قهرمان محمد قبادلو را محکوم کرد و خواستار تحقیقات جنایی در مورد مقامات مسئول نقض جدی حقوق‌بشر در ایران تحت صلاحیت جهانی شد.

دژخیمان خامنه‌ای با ۱۷اعدام در فاصلهٔ ۳روز در پایان ماه ژانویه، شمار اعدامهای ثبت شده در اولین ماه میلادی ۲۰۲۴ را به ۸۳نفر رساندند.

پس از اعدام جنایتکارانهٔ محمد قبادلو و فرهاد سلیمی، در همین ستون نوشتیم «اعدام و خون‌ریزیهای بی‌حساب نشان‌دهندهٔ وحشت خامنه‌ای از انفجار خشم خلق و تلاش بیهوده برای مقابله با قیام است اما شهادت جوانان رشید این میهن، آتش قیام و مقاومت را شعله‌ور‌تر می‌کند».

اگر تا دیروز مقاومت ایران می‌گفت اعدامها نشانهٔ درماندگی نظام در برابر قیام است، امروز رسانه‌ها و مهره‌های حکومتی نیز به این واقعیت اذعان می‌کنند. روزنامهٔ حکومتی هم‌میهن در شمارهٔ ۱۵بهمن در مطلبی با عنوان «چندوچون اعدام»، دربارهٔ اعدامهای اخیر و انتشار خبر آنها می‌نویسد: «تعمداً هر روز ماجرایی درست می‌شود تا ماجرای قبلی تحت‌الشعاع قرار گیرد و افکار عمومی درگیر شود و از مسائل بنیادی یا مسائلی که توجه مردم به آنها به زیان اصحاب قدرت است، غافل بماند. در هر صورت کراراً از طرق مختلف اخبار مجازات اعدام در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌آید و واکنش‌هایی را برمی‌انگیزد».

این مقاله در حالی که اعدام را نوعی «مقابله کردن با سیل به وسیلهٔ بیل و سینه سپر کردن جلوی تغییرات اجتناب‌ناپذیر» توصیف می‌کند، می‌نویسد: «بنابراین کشتن یک عادت است نه یک ایدئولوژی، عادتی است که صورت ایدئولوژی یافته است. این عادت می‌تواند به خوردن انسان هم ارتقاء یابد. اگر امروز از خوردن انسان سخن بگوییم باور نکردنی و چندش‌آور است ولی مگر این کار با کشتن ولو به نام مجازات چه تفاوتی دارد؟».

اما پاسخ شورشگران به «عادت» و «ایدئولوژی» سرکوب و اعدام در رژیم جلادان، آتش است. بی‌علت نیست که کانون‌های قهرمان شورشی با تهاجم و انفجار شعبه‌های قضاییهٔ جلادان، مراکز صدور و اجرای اعدامها در شهرهای مختلف را هدف قرار می‌دهند. کانون‌های شورشی پس از اعدام وحشیانهٔ محمد قبادلو و فرهاد سلیمی، با انفجار در قضاییهٔ جلادان (مجتمع قضایی قدوسی) در یزد و انفجار قضاییهٔ جلادان در شهر زهک (سیستان و بلوچستان)، به رژیم خونخوار و ایدئولوژی قتل‌عام پاسخی آتشین دادند و بر ادامهٔ راه شهیدان قیام و کیفر جلادان و مزدوران عهد بستند. این شعله‌یی از خشم و قهر مقدس مردم و جوانان شورشگر بر خیمه و خرگاه ولایت اعدام است.

به نظر می‌رسد که ضربه‌های این خشم آتشین، ترس را به اردوی دشمن منتقل کرده باشد. یک رسانه باند مغلوب با هشدار نسبت به «بروز کینه در جامعه» و «افزایش شکاف بین قدرت و جامعه»، خطاب به باند غالب می‌نویسد:

«برخی جریانها تصور می‌کنند با مجازات‌های خشن می‌توانند مردم را بترسانند... طبیعی است که جامعه از این اعدام به‌عنوان یک رفتار عادلانه قانونی اقناع نشود و واکنش نشان دهد... و شکاف بین قدرت و جامعه افزایش می‌یابد. از سوی دیگر می‌تواند موجب بروز کینه در جامعه شود. در حقیقت علاوه بر خانواده‌های محکومین، ممکن است جامعه نیز نگاه کینه‌توزانه‌ای به این رفتارها پیدا کند» (اعتماد آنلاین ۱۲ بهمن).

همین رسانهٔ حکومتی در شمارهٔ ۱۵بهمن با اشاره به خطرات اعدام برای نظام می‌نویسد: «کارآیی آن برخلاف تصور کم و حتی منفی است... در جامعه کنونی عوارض قطعی اعدام بسیار بیش از سودهای احتمالی آن است» و در ادامه، ضمن ابراز وحشت از آثار ویرانگر اعدام برای نظام می‌افزاید: «این رفتار و سیاست، ویرانگر و نفرت‌آفرین است و جامعه را خشن و ناپایدار می‌کند».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/96c19cfa-fb4e-4093-bd5e-db0b0dab63bb"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات