رژیم آخوندی بیراهحلیاش برای خلاصی از خفگی اقتصادی و مقابله با انفجار اجتماعی را با آویختن به دبیرکل ملل متحد برای گشودن راه مذاکره به بهانهٔ رفع تحریمها، و با درخواست استقراض از صندوق بینالمللی پول به نمایش گذاشت.
«وزیر امور خارجه در نامهای به دبیرکل سازمان در ضرورت رفع تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران برای مقابله با کرونا تأکید کرد».(تلویزیون شبکه یک رژیم ۲۳اسفند ۹۷)
ترجمان صریحتر این استغاثه دیپلماتیک رژیم در روزنامههای باند مغلوب دیده میشود. روزنامه حکومتی ستارهٔ صبح۲۴اسفند نوشت: «ظریف و همتی اگر میخواهند کاری برای مردم انجام دهند از تندروها نترسند و بر سر دارو، غذا و تجهیزات پزشکی با آمریکاییها وارد مذاکره شوند. با تندروهای داخلی مذاکره کنید و از آنها بپرسید که چرا و به چه دلیل لوایح FATF را تصویب نکردند که بر اثر مانعتراشی آنها ایران در فهرست سیاه «کارگروه اقدام ویژه مالی» قرار گرفت و در نتیجه آن امکان تبادل پول بین ایران و دنیا با اقدام این گروه مختل شد».
روزنامهٔ حکومتی آرمان۲۴اسفند هم به بیان دیگری به بنبست نظام در مقابل جامعه بینالمللی اشاره کرده و نوشته است: «باید توجه داشت که صندوق بینالمللی پول تحت نفوذ مستقیم آمریکا قرار دارد و قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF هم شرایط را برای دریافت این تسهیلات سخت میکند». این روزنامهٔ باند مغلوب در ادامه خاطرنشان کرده: «قرار گرفتن ایران در لیست سیاه FATF میتواند مانع دیگری در تأمین مالی از خارج حداقل در کوتاهمدت باشد».
یک روزنامهٔ دیگر وابسته به باندهای مغلوب نظام با اشاره به لو رفتن ترفند رژیم که وامهای دریافتی را هزینهٔ صدور تروریسمش میکند نوشت: «صندوق بینالمللی پول اعتمادی به کار کرد درمانی چنین کمکی ندارند و بیشتر هراس آنها از بیاعتمادی است به این معنی که آیا چنین کمکی صرف هزینه مبارزه با ویروس کرونا خواهد شد یا قرار است برای امور دیگر و اهداف منطقهیی هزینه شود؟». این روزنامهٔ حکومتی در ادامه به ضرورت تمکین نظام به خواسته جامعه جهانی اشاره کرده و افزوده است: «کلیدیترین شرط صندوق بینالمللی پول همان پیوستن ایران به لوایح چهارگانه (AFTF) است». این روزنامه در ادامه نسخهٔ تلختری که رودرروی مواضع رسمی ولیفقیه است برای نظام پیچیده و با اشاره به فضای انفجاری جامعه درگیر با کرونا، نوشته است: «اگر ایران بتواند پیشنهاد واشنگتن را رد نکند، شاید همین ویروس ظرفیتهایی برای دیپلماسی و گفتگو برای حل سایر جنبههای منازعهآمیز تهران- واشنگتن ایجاد کند. شکی نیست که اگر مسئولان تصمیمگیر و تصمیمساز از میان دو مسیر یکی و حتی هر دو را انتخاب نکنند، با توجه به شیوع و گسترش وحشتناک کرونا و با توجه به سوءمدیریت در توزیع اقلام بهداشتی محسوس مورد نیاز، شرمسار مردم خود خواهند شد».
این روزنامهٔ باند مغلوب در انتها به پوچ بودن وعدهدرمانیهای رژیم تأکید کرده و در منتهای استیصال بر ضرورت غلطکردم گویی و عقبنشینی نظام تأکید کرده و نوشته است: «کرونا شوخی ندارد و مسئول و غیرمسئول، فقیر و غنی، آقازاده و غیرآقازاده هم نمیشناسد و حتی ممکن است افراد دارای ژن قوی را نیز مبتلا و به کام مرگ کشد و سرانجام اینکه (ما کرونا را شکست خواهیم داد)، فقط یک شعار فریبنده، دلخوشکننده و سرانجام ناامیدکننده و مرگبار است».(جهان صنعت ۲۴اسفند ۹۸)
این واقعیت بسیار روشن است که نظام ولایت در بنبست بیراهحلی برای خلاصی از خفگی اقتصادی، بار دیگر بر سر همان دوراهی مرگ یا خودکشی از ترس مرگ قرار گرفته است. این وضعیت البته از نشانههای فاز پایانی دیکتاتوریهایی است که با کارنامه ننگینشان تمام درهای جهانی و داخلی را به روی خود بستهاند.