یکشنبه شب۱۹مرداد۹۷، از ساعت ۲۲۳۰ به وقت اروپا (یک بامداد دوشنبه به وقت ایران) برای بار چهارم حملهٔ سپاه سایبری ولایت به سایت مجاهد آغاز شد؛ حملهٔ دیوانهواری که با روش «دی. داس» انجام گرفت و تا ۶۲ساعت پس از آن همچنان بیوقفه ادامه داشت. این سلسله حملات جنونآسا اما به نتیجهیی نرسیده و همگی شکست خورد.
به گفتهٔ کارشناسان و شرکت خدماتدهنده دستکم ۱۰۰۰سرور در این حمله مورد استفاده قرار داشته و حجم ترافیک مصنوعی سایبری رژیم بر روی سایت مجاهد به حدود ۳۶گیگا بایت در دقیقه رسیده است
یک طمع خام
حملات شکستخورده دیوانهوار و بدون وقفه سایبری رژیم به سایت سازمان مجاهدین خلق ایران با همت کارشناسان و کادر فنی سایت به جایی نرسیده است. در این رابطه سخنگوی مجاهدین گفت: «رژیم فرتوت ولایت بهرغم دعاوی غلیظ آخوندها و پاسداران درون مرزی و برونمرزی آنان تحمل سایت مجاهدین یا پخش ساعتی از گردهمایی آنها را ندارد و دچار رعشه و جنون میشود. کاین هنوز از نتایج سحر است باش تا صبح سرنگونی رژیم فرا برسد و خشم شعلهور خلق دامنگیر سرتاپای نظام منحوس شود».
یادآوری شود که در حمله سایبری ۳مرداد ۹۹ هکرهای خامنهای حدود نیم ساعت سر خود را به دیوار کوبیدند ولی سرانجام شکست را پذیرفته و عقب کشیدند.
هر بار خامنهای، با این طمع به بسیج گستردهتری دست میزند تا بتواند دسترسی کاربران به سایت را قطع نماید؛ این پنبه دانهای است که بارها در دهان خامنهای به خار تبدیل شده است!
صدایی که خامنهای از پژواک آن میهراسد
پس از دوران ولایت پیرکفتار جماران و با قتلعام مجاهدین دست بسته در زندان، خامنهای خط سکوت و بایکوت خبری و حذف نام «مجاهدین» را در پیش گرفت. تنها جایی هم که این نام تکرار میشد، عربدههای «مرگ بر...»... بود که در منبرها و نماز جمعههای حکومتی، «به فرموده»ی خامنهای باید به کار گرفته میشد.
صدای رادیو مجاهد را هم با پارازیت و اختلال بسیار شدید بیوقفه در ۲۴ساعت شبانه روز و هفت روز هفته، تلاش میکردند خاموش کنند تا به کسی نرسد.
اما در عصر ارتباطات، آخوندهای قرونوسطایی توان «اسکات» یا «ایزوله» کردن این صدا را نداشتند، از این رو خامنهای کم کم به این نتیجه رسید که تاکتیک کهنه را دور بیاندازد و بهجای «سکوت خبری» با چرخشی نرمتنانه و ۱۸۰درجهای، با تاکتیک «بمباران خبرهای جعلی» و «هجمهٔ رسانههای دروغ پرداز» اقدام به تکرار بیحد و حصر همان «نام ممنوعه» بکنند! تا جایی که حتی برخی از «خودی»های درون و بیرون نظام را هم نگران کرد که «اینقدر تکرار نام مجاهدین باعث بزرگ شدنشان میشود و خطرناک است!»
در سوی مقابل اما خامنهای و مزدورانش با هول و هراس بسیار باید دسترسی مردم ایران به حقایق و واقعیتهای اصیل را هم قطع میکردند؛ زیرا بهخوبی میدانند که کرم شب تاب را تا وقتی میتوانند به «در تاریکی ماندگان» قالب کنند که چشم کسی به نور واقعی خورشید نیفتاده باشد!
این همه هراس و تقلای جنونآمیز؛ چرا؟
تصورش سخت یا چیزی شبیه غیرممکن است. ولی برای چند لحظه تصور کنید که حکومت آخوندی، یک حکومت نرمال است؛ حتی یک دیکتاتوری نرمال! خوب چه اشکالی دارد که هر تفکری و هر صاحب ایدهای در مملکت حرف خودش را بزند؟ تو که مدعی پشتوانهٔ «عظیم» مردمی هستی چه نگرانی داری که یک «گروهک مضمحل شده که هیچ جایگاه و پایگاهی هم ندارند» حرفهای خودش را بزند؟!
آیا جز این است که خامنهای بهخوبی میداند که دجالیت و دروغهای خود و تیروطایفهٔ جنایتکارش مانند برف در برابر آفتاب تموز، پیش پای حقایقی که مجاهدین به مردم ایران عرضه میکنند آب میشود و بخار میشود و ناپدید میشود؟!
آیا جز این است که خامنهای بهخوبی میداند علیرغم همهٔ شانتاژگریها و سپاه سایبری و سخن پراکنی و هشتگ سازی هزاران اکانت فیک توئیتری ـ تلگرامی ـ اینستاگرامی و رباتهای ولایی، باز هم صدای مجاهدین، قلب تپندهٔ آگاهی بخشی به مردم ایران است؟!
آیا جز این است که خامنهای بهخوبی میداند با وجود تمام هوچیگریها و جعل و سندسازی و انتشار جعلی روزنامهٔ مجاهد برای تهدید و به موضعگیری انداختن هنرمندان و سلبریتیها علیه مجاهدین، باز هم مواضع و سخنان مجاهدین جای خود را در جامعه یافته و موج ایجاد میکند؛ تا جایی که حتی به بالاترین سطوح حاکمیت هم میرسد؟! مانند آنچه شیخ شیاد بنفش در تبلیغات ریاست جمهوریاش علیه ابراهیم رئیسی به کار گرفت؛ یا مانند پیام مسعود رجوی، رهبر مقاومت، که خواستار باز پسگیری اموال مردم ایران از نهادهای تحتنظر خامنهای و سپاه برای درمان و کنترل ویروس کرونا شده بود و این موضعگیری به کرات از سوی لایههایی از حاکمیت تکرار شد و مقاوم عظمای ولایت را هراسان ساخت.
خامنهای و هراس از فروپاشی «بیتالعنکبوت» ولایت
بله؛ خامنهای در پژواک صدای مجاهدین، شکستن شیشهٔ عمر خود و نظامش را میبیند.
خامنهای در سطر به سطر مطالب نوشته و نانوشتههای سایت مجاهد، دشمن اصلی و خستگیناپذیر خودش را مثل روز میبیند.
خامنهای در سیمای مجاهدین «صورت مسأله سرنگونی» را به عیان میبیند.
خامنهای بهخوبی دریافته بود که حتی آن زمان که در عراق در زندان لیبرتی، گاه و بیگاه بنگالها و کانکسهای مجاهدین بیدفاع را با آرزوی مرگ تک به تک آنان، آماج حملات موشکی خود و مزدورانش قرار میداد، باز هم تا وقتی یک «مجاهد» زنده باشد، باز همان صورت مسأله بهجای خود باقی است و هراس «سرنگونی» دست از سرش برنمیدارد.چه رسد به امروز که دیگر خواب و خیال طمعورزیهای گذشته هم برایش نامتصور است.
بنا برهمهٔ این شواهد، خامنهای که از فیلترینگ و تهدید مردم ایران برای قطع دسترسی آنها به منابع خبری مجاهدین (بهخصوص در وانفسای مرگ جانگداز هممیهنانمان بر اثر کرونا و کرونای ولایت) نفعی نبرده است، تمام تمرکز سپاه سایبری و مزدوران تحت خدمت خود را بر این وقف میکند که سایت مجاهد را با انرژی گذاری و هزینهٔ کلان، از دسترس کاربران خارج کند. اقداماتی که مصداق و یادآور آن آیهٔ قرآن است که چه زیبا و طعنهآمیز میگوید: «إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ»