در یک ماه گذشته شاهد تظاهرات بروکسل و واشنگتن و بعد از آن تظاهرات و راهپیمایی بزرگ در برلین بهوسیله هواداران مقاومت بودیم. یک جمعیت ۱۵هزار نفری تمامی نگاهها را مجدداً به سمت مجاهدین و شورای ملی مقاومت برگرداند.
بعد از آن تظاهراتهای با شکوه شاهد کهکشانی دیگر با هزاران ستاره در«اشرف۳» بودیم. ستارگان پرفروغی که بهحق چشمها را به خود خیره کرده است. در این مراسم انبوهی از شخصیتهای معروف و معتبر جهانی از اروپا و آمریکا مهمان مریم رجوی و مجاهدین بودند و در مراسمی که روز جمعه ۲۱تیر برگزار شد حمایتشان را از آلترناتیو دموکراتیک و مردمی و ایجاد تغییر سیاسی در ایران تحت هدایت مریم رجوی اعلام کردند.
روییده از خاکستر خود
مریم رجوی در ابتدای صحبتهای خودش در همایش روز ۲۱تیر اشاره به یک داستان اساطیری کرد و در آن از سیمرغ گفت که از خاکستر خودش دوباره بر میخیزد و تولدی نو مییابد. داستان مجاهدین در طی این ۴۰سال همین گونه بود. دشمن همواره تلاش میکرد که همراه با لابیها و استمالتچیهای خارجی بارها مجاهدین را در سرفصلهای مختلف نابود کرده و از سر راه بردارد اما مجاهدین هر بار دوباره از خاکستر خود سر بر آوردند و به جنگ و مبارزهاشان علیه رژیم آخوندی ادامه دادند.
در جنگ آمریکا علیه عراق ۱۲دولت بر سر مجاهدین(که از ماهها قبل اعلام کرده بودند در جنگ آمریکا و عراق بیطرف هستند و دلیل وجودی آنها در عراق تنها جنگ با حاکمیت دیکتاتوری آخوندها است) ریختند و بعد سلاحهایشان را گرفتند و آنان را در مقابل وحوش خمینی در عراق دست خالی گذاشتند. کمی بعد همین دولتها فشار و محدودیت علیه مجاهدین را بیشتر کردند و در برخی کشورها دفاترشان را بستند. در اقدام ننگین دیگری دولت وقت فرانسه در یک کودتای ننگین، رئیسجمهور مقاومت مریم رجوی را به گروگان گرفت. هدف یک چیز بیشتر نبود خاموش کردن مشعل مقاومت و تلاش برای انحلال مجاهدین. در یککلام توطئهگران سیاسی تلاش داشتند مجاهدین را در درون آتش توطئه و مماشات بسوزانند و گرفتار مشکلات مختلفی مانند پرونده ۱۷ژوئن و یا لیست تروریستی و..... کنند تا نتوانند برای استمرار حاکمیت آخوندها مزاحمتی ایجادکنند.
اما مجاهدین با صدق و فدای بسیار ایستادند و اینگونه سرشار و استوار دوباره روییدند و اینبار بسیار فراتر از قبل شاخ و برگ گسترانیده و روزبهروز انبوه بیشتری از ایرانیان و حامیان مقاومت را به زیر سایه خود کشاندند.
مماشاتگران غربی
تهاجم بزرگ سیاسی مریم رجوی در کهکشان اشرف، مشت محکمی بود علیه سیاست مماشات و نزدیکی با دیکتاتوری آخوندی. مماشاتی که صرفاً بهدلیل منافع اقتصادی همان کشورها است.
مسئول شورای ملی مقاومت بارها در موضعگیریهای خود از دولتهای اروپایی خواسته بود که در جنگ مردم و مقاومت مردم ایران با دیکتاتوری ولایت فقیه، اگرجانب مردم را نگاه نمیدارند حداقل در این رابطه بیطرف باقی بمانند، تا مقاومت خود بتواند تکلیف دیکتاتوری استبداد مذهبی را مشخص کند. اما در این ۴۰سال نه تنها نشانی از بیطرفی دولتهای غربی در جنگ مقاومت علیه رژیم ولایتفقیه در ایران در بین نبود، بلکه برعکس در تمامی سرفصلها این کمکهای بیدریغ سیاسی (امدادهای غیبی) آنها بود که مستمراً رژیم را از باتلاقهای مختلفی که در آن گرفتار میشد خارج میکرد و البته پاداش آن هم با امتیازهای بیدریغ اقتصادی از کیسهٔ مردم ایران پرداخت میشد.
استمالت جویی از آخوندها سابقه طولانی دارد و مختص دوران جدید نیست اما همین استمالت جویی ضررش برای مردم ایران تنها به از دست دادن میلیاردها دلار سرمایه خلاصه نمیشود بلکه در پس پرده این دستگاه استمالت گرا که راه را برای گرفتن پایهایترین حقوق انسانها بسته است، هزاران انسان شکنجه، اعدام و یا زندانی شدهاند.
مقاومت ایران تنها نیرویی است که همیشه خواهان تحریم کامل ارگانهای فساد و غارت و کشتار و جنگافروزی در این رژیم بوده و خود اولین افشاگر توسعهطلبیهای اتمی و صدور تروریسم این رژیم بوده است. رژیم و لابیهایش تلاش دارند در یک کارزار تبلیغاتی اینگونه القاء کنند که این تحریمها قشر عادی مردم را در تنگنا و فشار قرار میدهد و باید تحریمها برداشته شود اما به این سؤال پاسخ نمیدهند که تابهحال دلارهای نفتی کجا و چگونه خرج شده است؟ اگر در سوریه و عراق و لبنان و هزینههای موشکی و جنگافروزی خرج نمیشود، چرا نیمی از مردم زیر خط فقر و میلیونها نفر در خط فلاکت قرار دارند. نمیگویند چرا درآمدها نصف، هزینهها چند برابر و بودجه سپاه و جنگ و حوزه و بسیج مستمر افزایش مییابد!
شعلههای مقاومت
در میان این توفانهای سهمگین سیاسی، پایداری پرشکوه مجاهدین و ارتش آزادیبخش همراه با تلاش خستگیناپذیر و گسترده در افشای پروژههای اتمی و موشکی و تروریستی رژیم، در کنار حمایت و تلاش خستگیناپذیر هواداران و حامیان مقاومت باعث شد که اشرف نه تنها به فراموشی سپرده نشود بلکه تبدیل به کانون استراتژی نبرد علیه دیکتاتور آخوندی گردد. شرح این وقایع بسیار است اما خوشبختانه تک به تک و لحظه به لحظه آن در دل تاریخ به ثبت رسیده است. بعد از ۱۴سال پایداری سرافرازانه مجاهدین با هجرت بزرگ وارد فاز جدیدی از نبرد با رژیم پلید آخوندی شدهاند.
با بنای اشرف ۳در آلبانی همه چیز رنگ و بوی دیگر گرفت و تعادلقوا سیاسی بهشدت به نفع مقاومت تغییر کرد.
مجاهدین بیرون آمده از تندبادهای سیاسی ۱۵ساله گذشته با قدمهای پولادین و ارادهای بسا مصممتر از گذشته اعلام کردند که دوران مماشات با این رژیم به پایان رسیده است و بایستی حق حاکمیت مردم ایران بهرسمیت شناخته شود. آنان در مدت کوتاه با فراخوان به انجام کارزارهای بزرگ سیاسی قدم به قدم رژیم و حامیان بینالمللی او را مجبور به عقبنشینی کرده و تمام رشتههای وزارت اطلاعات آخوندی برای تولید آلترناتیوهای پوشالی را پنبه کردند.
اینها قدمهای بزرگی است که مجاهدین و مقاومت ایران با کمک هموطنان و حامیان مقاومت در سرتاسر جهان، در یک کارزار گسترده برای احقاق حقوق مردم ایران برداشتهاند.
بیتردید این نتیجه همان راهی بود که مسعود رجوی در ابتدای این مسیر طولانی برای مجاهدین اشرفی ترسیم کرده و گفته بود: « اگر اشرف بایستد جهانی به ایستادگی برخواهد خواست » و اینگونه هم شد
مسلما در مسیر آزادی خلق اسیر خونها و فدیههای بسیاری داده شده است، اما بهقول او مجاهدین حاضر هستند باز هم بهای بسا گزافتری برای بهدست آوردن آن بپردازند.
دوران سرنگونی
کهکشان اشرف ۳گوشهای از قدرت، گستردگی و سازمانیافتگی این مقاومت را در برابر چشم جهانیان قرار داد و روشن ساخت که مقاومت مردم ایران در دوران سرنگونی هیچ فرصتی را برای جنگ صد برابر علیه رژیم آخوندی و افشای توطئههای مزدوران خارج کشوری رژیم که سعی در دراز کردن عمر رژیم دارند از دست نمیدهد. باید حق قانونی مقاومت ایران توسط دولتهای غربی بهرسمیت شناخته شود و در هر گونه بند و بست سیاسی علیه منافع عالی مردم ایران گل گرفته شود. هر گونه آلترناتیو سازی و یا سعی در مخدوش کردن چهره آلترناتیو واقعی (شورای ملی مقاومت ایران) تنها گامی در جهت حفظ رژیم آخوندی است. همچنانکه میدانیم هر گونه لنگ و لگد زدن به مقاومت ایران تاکنون فی سبیلالله نبوده و متعاقباً پاداش آن از جانب «برادران» مستقر در وزرات اطلاعات پرداخت شده است.
کلام آخر
مماشتگران و لابیهای رژیم سالهاست تلاش میکنند با چهره کردن چند تاجر سیاسی تحت عنوان اصلاحطلب در ایران همچنان به معاملات اقتصادی و سود جویی از ثروت عمومی و سرمایهٔ مردم ادامه دهند. این استمالت گرایان بدون هیچ شرافت سیاسی تلاش میکنند صدای مقاومت مشروع مردم را خفه کنند. باید به آنان گفت مردم ایران در قیام دیماه ۹۶با شعار «... دیگه تمومه ماجرا» مرزبندی قاطع و انقلابی خود را با تمامیت نظام ـ اصلاحطلب و اصولگرا ـ ترسیم کرده و طرح موضوع اصلاحات و تغییر از درون رژیم را خیانت به منافع عالیه مردم میدانند.
در یککلام حرف مقاومت با این طیف از جریانهای یک چیز بیشتر نیست اگر نمیخواهید که در جنگ بین مقاومت و مردم ایران علیه دیکتاتور آخوندی در کنار مردم ایران باشید حداقل خنثی باشید و خودتان را کنار بکشید آن زمان مردم و مقاومت خودشان میدانند که چگونه حکومت این جانیان را به زبالهدان تاریخ بیندازند.
اینک صدای اشرف۳ادامه همان صدای پایداری و پیکار پر شکوه ۴۰ساله، صدای مظلومان و ستمدیدهشدگان است و همچنان که مریم رجوی تأکید کرد بهزودی آلترناتیو دموکراتیک و مشروع ایران با کانونهای شورشی و شوراهای مردمی به مقصد آزادی میرسد.
ک. بهروزی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است