ایران در تب و تاب است. هر روز اقشار مختلف مردم، با برپایی تجمع نسبت به ستم و غارت و سیاستهای ضدمردمی رژیم آخوندی، اعتراض میکنند.
از صبح ۱۹اردیبهشت نیز، بازنشستگان محروم اعتراضات پیوسته و سراسری خود را در ۱۳شهر میهن برگزار کردند. طی ۴ماه گذشته کمتر هفتهیی بوده و در بعضی هفتهها گاه دو سه بار در یک هفته، بازنشستگان به جان آمده، دست به اعتراض زده و خواستههایشان را در خیابانها فریاد زدهاند. همزمان معلمان معروف به کارنامهٔ سبزها بهخاطر بیکاری و عدم تحقق وعدههای دروغین کارگزاران رژیم، از شهرهای مختلف به تهران آمده و در برابر مجلس ارتجاع تجمع اعتراضی برگزار کردند.
دانش آموزان پرشور هم برای چندمین روز در ۶شهر تجمع کردند و نسبت به تصمیم رژیم برای برگزاری امتحانات حضوری و فرستادن آنها به میدان مین کرونا، اعتراض کردند.
شعارها در همهٔ این حرکتهای اعتراضی بسا فراتر از خواست صنفی، سیاسی، تمامیت نظام را نشانه رفته بود. بازنشستگان خشمگین فریاد میزدند: «کارگر زندانی آزاد باید گردد»، «ما دیگه رأی نمیدیم، از بس دروغ شنیدیم»، «هم کرونا هم تبعیض، هیچکس بهفکر ما نیست»، «باز نشستهبهپاخیز، علیه ظلم و تبعیض»؛ این واقعیت زنگهای خطر ارگانهای نظام را هم بهصدا در آورده: در «اعتراضات (اجتماعی)، آنچه اهمیت دارد خارجشدن مسأله از حالت یک مطالبهٔ ساده از فرم مدنی به شکل امنیتی و پلیسی است» (روزنامهٔ حکومتی مستقل-۱۹ اردیبهشت).
پس از قیام بزرگ و آتشین آبان۹۸ کرونا باعث شد اعتراضات فروکش کند؛ همان سپری که خامنهای از آن با عنوان «نعمت» نام برد. اما در شرایطی که «فقر و فلاکت کارد را به استخوان خانوادهها رسانده» تا جایی که حتی «دانش آموزان دست به خودکشی» میزنند (مستقل-۱۹ اردیبهشت) دیگر کرونا هم نمیتواند مانع فوران خشم اجتماعی شود. از این رو از ۴ماه پیش اعتراضات اجتماعی اوج دیگری گرفت. ابتدا بازنشستگان در چند شهر محدود تجمع کردند، طی هفتههای بعد بر تعداد شهرها و مردم شرکتکننده در این تجمعات افزوده شد؛ و اکنون اقشار دیگر، از مالباختگان بورس تا کارگران، معلمان و دانشآموزان نیز به اعتراضات پیوستند.
این وضعیت از چشم خامنهای و ارگانهای سرکوب رژیم پوشیده نیست. اما بنبست این است که اگر دست به سرکوب مطلق بزنند اعتراضات هر چه عمیقتر و رادیکالتر میشود؛ بهویژه با توجه به شرایط انفجاری جامعه که بسا فراتر از وضعیت انفجاری در آبان۹۸ است. اگر هم سرکوب مطلق نکنند اعتراضات با سرعت گسترش مییابد و اقشار باز هم بیشتری به آن میپیوندند.
این بنبست رژیم باعث شده طی ۴ماه گذشته، اعتراضات خصلت پیوستگی، استمرار و گسترش پیدا کند. بهویژه چشمانداز ورود دانشآموزان، این لشکر پرشور و خروش ۱۶میلیونی، پویایی و جنگندگی بسا بیشتری به اعتراضات اجتماعی خواهد داد. بیجهت نیست که کارگزاران و ارگانهای حکومتی پیاپی برای «در امان ماندن از تبعات اعتراضات ادواری و رشد قارچگونهٔ» آنها هشدار میدهند و در وحشت از «شورش گرسنگان» قالب تهی میکنند (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت-۲۵ فروردین).
با این حال باید به خامنهای و رژیمش گفت: این اعتراضات رو بهگسترش تازه از نتایج سحر است. باش تا صبح دولت مردم ایران، در قیام بزرگ و فراگیر پیش رو، بدمد!