«شعلهٔ فروغ جاویدان برای آزادی»
در شرایطی که تحولات سیاسی ایران در سطح جامعه و در درون حاکمیت و طبقهٔ حاکم بهجانب تعیینتکلیف همهٔ راهحلها، برنامهها و نیروها، سیر شتابان گرفته است، سفر مایک پنس معاون سابق ریاستجمهوری آمریکا به همراه همسرش به اشرف۳، ملاقات با خانم مریم رجوی و سخنرانی در گردهمایی مجاهدین، دارای معانی و پیامهای صریح سیاسی در تعادلقوای بالفعل میان مقاومت ایران و حاکمیت ولایت فقیه است. بخشی از این معانی و پیامها در عبارتی از آقای مایک پنس، آشکار و متبلور شده است:
«در اشرف۳، فروغ جاویدان برای آزادی، شعلهور است. من درچهرههای امیدوار و در شما میبینم که مردم ایران آزاد خواهند شد. یعنی آزادی مردم ایران از چند دهه استبداد و تولد یک ایران آزاد و شکوفا و دمکراتیک».
شاخص اعتبار آلترناتیو؛ مسألهٔ روز سیاست در ایران
شرایط متحول سیاسی ایران بیش از همیشه مستعد تجلی بخشیدن آلترناتیو شاینده برای رقم زدن سرنوشت آینده ایران شده است. بههم پیوستن همهٔ قیامهای یک دههٔ اخیر و رخدادهای شتابگرفته در سال۱۴۰۱ گواه این تجلی ناگزیر هستند. بنابراین آلترناتیو جمهوری اسلامی آخوندی، مسألهٔ روز و موضوع روی میز سیاست، در ایران ۱۴۰۱ میباشد.
محافل ارتجاعی ـ استعماری هم تلاش دارند با انطباق خود با شرایط متحول کنونی ایران، از غنودگان چهار دهه در عافیتطلبی و آسایش در فرنگستان، از تأییدکنندگان جنایات دیکتاتوریهای سلطنتی در ایران و از بهیغمابردگان میلیونها دلار سرمایهٔ مردم ایران، آلترناتیوسازی کرده تا بهزعم خود بر این تحولات سوار شده و مطامع دیکتاتوریهای پیشین ایران را بار دیگر تحقق بخشند.
دستگاه تبلیغاتی نظام ملایان نیز تمامعیار پشت تبلیغ این خط و خطوط سیاسی است که مطالبات قیامآفرینان و اعتراضکنندگان خیابانی در ایران، بازگشت به دیکتاتوری سلطنت پیشین است تا نتیجه بگیرد و جابیاندازد که نظام ولایت فقیه آلترناتیو ندارد!
از این هیاهوسازیهای تبلیغاتی و فیکی که بگذاریم، واقعیت محض در عرصهٔ تعادلقوای حقیقی با حاکمیت آخوندی، خودش را در معیارها و اعتبار آلترناتیو اصیل بروز میدهد. دنیای سیاست بینالمللی همچنین حقیقتهایی را با تیزبینیِ ورای هر گونه هیاهو مینگرد. از این نمونه است بازتاب ویژگیها و شرایط متحول کنونیِ ایران در قسمتی از سخنان آقای مایک پنس در جمع ساکنان اشرف۳:
«رژیم ایران میخواهد مردم را فریب بدهد که گویا مردم ایران خواستار دیکتاتوری سلطنتی هستند. آیا مردم ایران میخواهند یک دیکتاتور را با دیکتاتور دیگری جایگزین کنند یا مردم ایران میخواهند در آزادی و دموکراسی زندگی کنند؟ ما فریب این دروغ را نمیخوریم که این دیکتاتوری با یک دیکتاتوری سلطنتی عوض شود. این رژیم حاکم همیشه میخواهد دنیا را اینطوری فریب بده تا باور کنند که برای وضعیت کنونی، آلترناتیوی وجود ندارد؛ ولی یک آلترناتیو وجود دارد؛ بهخوبی سازماندهی شده و تماماً ذیصلاح و با حمایت مردمی؛ همهٔ آنهایی که امروز در اشرف۳ گردهم آمدند و امید میبخشند به مردم ایران».
اعتبار برنامه برای ایران آینده از کجاست؟
یکی دیگر از ویژگیهای شرایط تحولیافتهٔ ایران بهجانب رقم زدن سرنوشت آینده ایران و نقش برجستهٔ یک آلترناتیو در تحقق این تحول، داشتن برنامهیی برآمده از مبارزهیی سرسخت با دو دیکتاتوری و تجارب مدون شدهٔ آن است.
این برنامه باید اعتبارش را نخست از بهایی که برای تحقق آن پرداخته شده است، بگیرد.
این برنامه باید در انطباق با مطالبات قیامها و اعتراضات جامعهٔ متحولشدهٔ ایران در این چهار دهه باشد.
این برنامه باید ندای بیش از ۱۲۰سال آرمان تاریخیِ ایرانزمین را برای رسیدن به آزادی، دموکراسی، جدایی دین از دولت و برابری زن و مرد پاسخ بدهد.
بنابراین جوهر و خامهٔ محور به محور این برنامه باید یک استراتژی ضد خودکامگی و یک همهجانبگیِ ایرانشمول را در چشمانداز آینده ایران، قابل تصور و تضمین مادی و عینی کند.
وجود این ویژگیها در یک برنامه برای عبور از تنگنای ایران کنونی و تحقق آینده آن، معرف سطح و اعتبار آلترناتیو واضع و مدونکنندهٔ آن است. این سطح و اعتبار نیز در منظر بینالمللی جای خود را یافته و بازخورد شایستهاش را مییابد. از این جمله است واکنش و تأکید آقای مایک پنس به مانیفست مقاومت ایران برای عبور نهاییِ ایرانزمین از تاریخی سراسر خودکامگیِ سیاسی توأم با فریب مذهبی:
«برنامه ۱۰مادهیی خانم رجوی برای آینده ایران، متضمن آزادی بیان، آزادی اجتماع و آزادی برای همهٔ مردم ایران است که رهبرانشان را انتخاب کنند. همان پایههایی و بنیادهایی که یک ایران آینده را در واقع خواهدساخت. یک ایران دمکراتیک مبتنی بر جدایی دین و دولت و آزاد که مبتنی بر حاکمیت مردم باشد و حق رأی را مردم داشته باشند».
«کانونهای شورشی»؛ در خط مقدم «پرداخت بها»ی ایران آزاد
یک برنامه یا پلتفرم همهجانبه برای رقم زدن ایران آینده، باید حتی در زمان مقاومت، بهای مشروعیتش را در میدان عمل مبارزاتی و عرصهٔ کنونیِ جامعهٔ ایران بپردازد؛ چرا که تا وقتی دیکتاتوری حاکم است، مشروعیت هر نیرو و پلتفرمش در میزان بهایی است که در مبارزه عملی با دیکتاتور و برای تحقق برنامهاش میپردازد. اعتبار داخلی و بینالمللیِ هر نیرو و جریانی هم با «پرداخت بها» کسب میشود.
هر شاهد منصف صحنهٔ سیاسی ایران در این چهار دهه، گواهی خواهد داد که شورای ملی مقاومت و مجاهدین خلق، هم از نظر سطح و کلاس مبارزهشان با دیکتاتوری ولایت فقیهی و هم از نظر تعداد نیروی فدا کرده و پایدار و وفادار، کیفیترین و بیشترین بهای لازمه را پرداختهاند.
در ۳سال گذشته در میدان رویارویی مستقیم با دستگاه سرکوب و سانسور حکومتی در شهرهای ایران، «کانونهای شورشی» در خط مقدم این نبرد و پرداخت بها بودهاند. بازتاب این «پرداخت بها»، کسب اعتبار داخلی و بینالمللی بوده است. این نیز یکی از محورهای تأکید شده از جانب آقای مایک پنس در سخنرانیشان بود:
کانونهای شورشی متعهد به حقوقبشر، آزادی و دموکراسی برای همهٔ مردم هستند. این یک دیدگاه، امید و الهامبخش برای ایران آزاد است».
شکست جهان سربین مماشات، پدیدار شدن فروغ ایران آینده
روال دیرینهٔ سیاست جهانی همواره بر تبادل منافع استوار بوده است. همین تبادل منافع، بیش از سه دهه سیاست مماشات با ملایان را با گرفتن سنگینترین بهای جانی و اقتصادی و سیاسی از مردم و مبارزان و پایداران بر آرمان آزادی ممکن نموده بود.
شکستن دیوارهای قطور این جهان سربین و یخین، گاه غیرممکن مینمود. ولی اگر حتی یک برگ درخشان در پرونده مقاومت ایران پرتوافکن باشد، همانا دیپلماسی مردمی و ملی و میهنی آن برای درهم شکستن سیاست مماشات آمریکا و اروپا با ملایان بوده است. این پرتوافکنی، هم پردهها از روی جنایات سیاسی و فریبهای اطلاعاتی و شیطانسازیهای نظام ملایان کنار زده و هم اعتبار و اصالت یک پایداری پرشکوه برای آزادی را به جهان معرفی نموده است.
از این رهگذر بوده که از یکطرف ماهیت نظام ولایت فقیه در منظر طرفحسابهای بینالمللی برملا شده است و از طرف دیگر سیما و فروغ ایران آینده، به آرزوی مشترک جهانی متجلی میشود. آقای مایک پنس در پایان سخنرانیشان در گردهمایی مجاهدین در اشرف۳، این پرتوها را ـ که منطبق بر مختصات شرایط فعلی ایران است ـ در یک قاب، تشریح نمودهاند:
«بزرگترین نشانهٔ ضعف رژیم، انتصاب رئیسی بهعنوان رئیسجمهور است... روزی خواهد رسید که آخوندها حکومتشان را از دست خواهند داد و یک روز جدید طلوع خواهد کرد. آینده، شروع خواهد شد؛ آیندهیی از صلح، ثبات و آزادی برای مردمان خوب ایران و جهان».