هفته چهارم مرداد با اعتصاب بازار کفاشها در تهران شروع شد.
کمی پیشتر بازار پارچهفروشها وارد اعتصاب شده بود.
روز یکشنبه، جمعی از بازنشستگان کارخانه ریسندگی نازنخ و فرنخ مقابل استانداری قزوین دست به اعتراض زدند.
جمعی از کارگران نیشکر هفتتپه، جمعی از دانشجویان و جمعی از رانندگان کامیون همدان هم در تجمعهای اعتراضی دیگری در همین ۲-۳روز اخیر، خواستار رسیدگی به مطالبات خود شدهاند.
صبح روز دوشنبه ۲۲مرداد ۹۷ کارکنان شرکتهای سهام عدالت در تهران در اعتراض به پرداخت نشدن ۴۱ماه مطالبات مزدی در مقابل وزارت اقتصاد کابینه آخوند روحانی تجمع کردند.
این در حالی است که رژیم جلوی در مغازههای بازار کفاشهای تهران گاه تا ۳مأمور انتظامی گذاشته است تا کسی دکانش را نبندد و تظاهرات و اعتراضی شکل نگیرد! کاری که آخوندها توان سراسری کردنش را ندارند، به یک علت خیلی ساده!
توان سرکوب آخوندها محدود است
آخوندها اینهمه نیرو برای سرکوب فشرده مردم ندارند! همین!
از همین تجمعهای اعتراضی که در بالا ردیف شدند میتوان فهمید رژیم توان نیرویی مقابله با تظاهرات مردم را ندارد.
توان قدرتنمایی محلی و موضعی در یکی دو سه جا را دارد اما وقتی که کار سراسری میشود، آخوندها مثل هر سرکوبگر دیگری کم میآورند.
این مشکل تاریخی! تمامی دیکتاتورهاست که با یک اقلیت ناچیز و با اتکا به قوه قهریه تلاش میکنند جامعه را مطیع خودشان کنند. کاری که در تاکتیک، ممکن است جواب داشته باشد اما در بلندمدت، ابدا! هرگز موفق نخواهد بود! بهشرطی که آتش قیام پیوسته و از نقاط مختلف فوران کند؛ کمیتش مهم نیست، مهم گدازههایی است که آتشنشانهای رژیم را به خود میخوانند تا همگان به چشم ببینند که پاسداران سرکوبگر قادر به رویارویی با این آتشفشان نیستند.
دامنه شعلههای قیام
این معادله را همگان میتوانند به چشم خود ببینند. اما بخش دیگری از این معادله هم وجود دارد که کمککار مردم و قیامشان است که از جایی میرسد که انتظارش را ندارند! یعنی از سوی جبهه دشمن!
این عامل هنگامی چهره مینماید که میبینیم این روزها نه فقط رسانههای مخالف نظام و شبکههای اجتماعی مردمی بلکه حتی بسیاری رسانههای حکومتی هم ناگزیر از پخش خبرهایی هستند که در بطن خود، خبر «قیامی» محسوب شده و واکنشهای بهشدت منفی اجتماعی نسبت به رژیم ایجاد میکنند و تنور قیام را داغ میکنند.
- بهعنوان نمونه وقتی که سایت حکومتی بهار نیوز میزان طلاهایی که آخوندها به اسم عتبات متبرکه در عراق، در واقع «بالا» کشیدهاند را منتشر میکند، بیشک تنش اجتماعی ایجاد میشود!
روکردن بالاکشیدن طلاهای عراق تحت عنوان عتبات متبرکه توسط آخوندها
- یا هنگامی که مردم در رسانههای حکومتی میبینند که چطور خاک جنوب کشور به آن سوی خلیجفارس فروخته میشود تا صادرات سیمان کشور نابود شود، حتماً واکنش اجتماعی خواهند داشت!
این کلیپ را ببینید که چگونه با صادرات خاک، صنعت سیمان کشور نابود میشود و هزاران کارگر از کار بیکار میگردند!
فروش خاک ایران به امارات
- همینطور هنگامی که مردم از تمامی رسانههای داخلی و خارجی و از زبان کارشناسها میشنوند که پیشنهاد رژیم خامنهای از زمان رفسنجانی تا الآن(که همه نوع جانوری از تمامی باندهای حکومتی در این مملکت بر سرکار بودهاند) اساساً بر بخشش! سهمیه ایران از دریای مازندران بوده است، طبیعی است که واکنش جدی اعتراضی خواهند داشت!
چاره کار، فقط قیام!
بر همین مبنا است که این روزها تقریباً خرد و کلان مملکت هر یک با زبان و فرهنگ خود میگوید: چاره کار! فقط قیام!
اکنون بستر قیام و آمادهسازی کار انقلاب بیشتر از هر زمان دیگری فراهم است.
این میدانی است برای تمامی جوانانی که میخواهند «کاری» بکنند.
این میدانی است برای تمامی کارکشتگان مسایل سیاسی و صنفی که دنبال فضایی برای ادای دین به مردم و میهنشان میگردند.
هیچگاه فرصت برای تشکیل کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت تا بدین اندازه مناسب نبوده است.
قیام را باید ساخت، خودش ساخته نمیشود!
اکنون خشت و آجر قیام آماده و حی حاضر در دسترس است.
اینک رزمآوران آزادی مردم ایران در کانونهای شورشی دستاندرکار آن هستند که این مصالح را برای ساختن بنای پرشکوه قیام، روی هم چیده و از آن «سازه» و «سازواره»ای برای پیروزی پدید آورند. تنها یک چیز از دیدن حرکتهای قیام و به شوق آمدن از زبانه کشیدن شعلههای آن لذت بخشتر است و آن شرکت در قیام و برافروختن شعلههای آن است.