یک روز پس از طرح شعار سال ۱۳۹۹ از سوی ولیفقیه ویروسشناس و اجنهشناس با عنوان «جهش تولید»! ویدئویی در فضای مجازی دستبهدست شد که یکی از بازیگران فیلمهای مسعود دهنمکی و از نسل جدید حزبالهیهای نظام! با شعار سال«آقا» شوخی کرد و با پراندن یک قورباغهکاغذی به تعریض گفت: «دارم جهش تولید میکنم»! و افزود: «دعا کنید همین هم تحریم نشود»!
نباید با «جهش تولید» برخورد تشریفاتی و فرمایشی شود!
موضوع تنها به شوخی و متلکپرانی به ولیفقیه ارتجاع ختم نشد و افراد بهقول خودشان جدی رژیم آخوندی مانند محمد خوشچهره، نماینده سابق مجلس ارتجاع و تحلیلگر سیاسی ـ اقتصادی از باند خامنهای هم به صحنه آمدند و با عنوان دکتر و استاد با سابقه ۲۰سال تدریس مدیریت اقتصادی پس از توضیحات علمی حرفها زدند. خوشچهره در گفتگویی با تیتر «نباید با «جهش تولید» برخورد تشریفاتی و فرمایشی شود» گفت که نمیداند چند درصد مدل آکادمیک «جهش تولید» با تصویری که خامنهای ترسیم کرده مطابقت دارد!
او اضافه کرد: «اگر فقط به تجربه جهانی و مدلها بخواهم اقتدا کنم فکر میکنم بخشی از اینها در فرمایشهای تکمیلی ایشان خواهد بود» (خبر آنلاین ۵ فروردین ۹۹)
در یککلام حرف این مهرهٔ حکومتی این است که معلوم نیست «آقا»! این عناوین را از کجا آورده که ما با همه سابقه تدریس از آن سر درنمیآوریم و امیدواریم مطلب را تکمیل بفرمایند! وگرنه «برخی رسانهها در تفسیرهای خود جهش تولید را با انحرافاتی تبیین میکنند»! و جالب اینکه میگوید بخش قابلملاحظهای از مخاطبان «آقا» اصلاً نفهمیدند این عنوان چه معنایی دارد و بخش دیگر هم آن را قبول ندارند! و آنها هم که میگویند قبول داریم آن را اجرا نمیکنند!
«یکی از چالشهایی که میتواند فراروی شعار سال قرار بگیرد، عدم درک صحیح مفهومی از شعار است که در طی سالهای گذشته اتفاق افتاده است... ممکن است برخی به این نامگذاریها باور نداشته باشند اما بهخاطر ملاحظات سیاسی این موضوع را بیان نکنند که البته خودش محل ایراد است. با این حال در عمل آن را تأیید ضمنی میکنند اما وقتی به خلوت میروند خود کار دیگر میکنند. متأسفانه ما در این ۱۴سال از این حالت زیاد دیدهایم. چالش سوم هم این است که متأسفانه کسانی که میخواهند در اجرا و تصمیمگیریها عملکننده این نامگذاریها باشند که آدم بدی نیستند، اما فاقد ویژگیهای لازم برای تحقق این شعارها هستند مثلا درک، توان، باور و انرژی لازم برای انجام این کارها را ندارند» (همان منبع)
وقتی معاش مردم مختل شود، دین آنها زیر سؤال میرود!
این مهرهٔ باند خامنهای پس از رطب و یابس بافتن به پشتپرده این افاضات اشاره میکند و میگوید که «وقتی معاش مردم مختل شود، دین آنها زیر سؤال میرود و بنا بر احادیث و روایات کسی که معاش او تأمین نیست دین و ایمان او نیز از دستش در میرود» (همان منبع)
این مهمترین قسمت ماجرا است. این تحلیلگر حکومتی اعتراف میکند وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم چنان خراب و نابسامان است که دین و ایمانشان [بخوانید اعتمادشان نسبت به نظام و کارکردهای آن] در معرض آسیب دیدن است و وقتی چنان شود، نتیجهگیری درباره سرنوشت آخوندهای دینفروش از صدر تا ذیل روشن است.
جهش تولید پیشکش، بودجهٔ بادکنکی را بچسب!
از آن دستانداختنها و این یاوهگوییها که بگذریم سخن درست از حال و روز ولیفقیه و رژیم غرق در بحران و کرونازدهاش واقعیتهایی است که از پرده برون افتاده و در برابر جهانیان آشکار گردیده است.
اینک کسری شدید بودجه حاکمیت آخوندی سر به آسمان میزند. کاهش درآمدهای نفتی و انجماد ذخایر ارزی آن دیگر قابل پنهان کردن نیست. کارنامه دههها فساد و تبهکاریهای باندهای نظام، دست آلکاپونها را از پشت بسته است و مدیریت بحرانش در فاجعه ویروس کرونا درس عبرت سایر کشورها شده و نشان میدهد چگونه میتوان نسبت به جان مردم اینچنین بیتفاوت بود، در چنین وضعیتی خامنهای به سبک فیلمهای هالیوودی از «جنگ بیولوژیک» حرف میزند و روضهٔ «جهش تولید»! میخواند.
«جهش تولید»! پیشکش. یک قلم از وضعیت خراب رژیم آخرین ارزیابیها از میزان فروش نفت است که بهنظر میرسد در حال صفر شدن است. نشریه پولیتیکو گزارش میدهد که دو شرکت سیانپیسی و ساینوپک (چینی) که برای توسعه میادین نفتی آزادگان و یادآوران ۵میلیارد دلار سرمایهگذاری کردهاند، بر اساس قرارداد، روزانه ۱۴۰تا ۱۷۰هزار بشکه نفت از ایران دریافت میکنند...جمهوری اسلامی نفت را برای تسویه بدهی خود به این شرکتها تحویل میدهد و پولی نمیگیرد، اما آمارهای رسمی و شرکتهای بینالمللی نشان میداد که تا ماه گذشته میلادی، میزان واردات نفت چین از ایران بیشتر از این رقم بوده است.این رقم در ماه فوریه ۲۴۸هزار بشکه و در ماه ژانویه ۲۵۴هزار بشکه بود. با در نظر گرفتن بازپرداخت بدهی ایران به دو شرکت چینی یاد شده از طریق تحویل نفت، بهنظر میرسد درآمدهای نفتی ایران از بابت صادرات در ماه جاری برای اولین بار صفر شده است. (دویچه وله ۷ فروردین ۹۹)
از سوی دیگر مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع در آخرین گزارشهای خود اذعان میکند، در بودجه سال ۹۸ حدود ۱۵۳هزار میلیارد تومان درآمد صادرات نفت و محصولات نفتی در نظر گرفته شده بود؛ اما در هفت ماه سال تنها ۲۶هزار میلیارد تومان (معادل تنها ۱۷درصد درآمدهای نفتی بودجه) محقق شده است. این آمارهای هفتبار عبور دادهشده از فیلترهای حکومتی باز هم ناچارند بپذیرند که رژیمی که ۴۰درصد بودجه رسمیاش و ۶۰درصد صادراتش وابسته به نفت است اگر در بحران دست و پا نمیزند پس مشغول چه کاری است؟ تازه با این حساب که قیمت نفت حتی به زیر ۲۵دلار در هر بشکه سقوط کرده است. جالب اینجاست که مهدی میراشرفی، رئیس کل گمرک ایران دوم فروردین اعلام کرد در اسفند ماه ۹۸ کل صادرات غیرنفتی ایران تنها ۲.۲میلیارد دلار بوده، در حالی که این رقم در اسفند ۹۷ حدود ۴.۲۳میلیارد دلار و در ۱۱ماه ابتدایی سال ۹۸ بهطور متوسط ماهانه حدود ۳.۵میلیارد دلار بوده است.
در بخش خدمات نیز که مربوط به بازار داخلی کشور است، شیوع کرونا جای آباد باقی نگذاشته. اگر روزی این بخش به تنهایی ۵۰درصد اقتصاد ایران را شکل میداد امروزه فعالانش در بهترین حالت در خانههایشان پناه گرفتهاند تا مجبور نشوند پشت در بیمارستانها و گورستانها شاهد پر پر شدن اقوامشان باشند. این در حالی است که «آخرین گزارش مرکز آمار ایران نشان میدهد که رشد اقتصادی در بخش خدمات طی ۹ماه ابتدایی پارسال صفر بوده است». با گسترش کرونا در ماههای پایانی زمستان ۹۸ زیر صفر رفتن دیگر فعالیتهای اقتصادی نیاز به بیان ندارد.
تدارک خرمنی از آتش
در چنین وضعیتی رژیم آخوندی بهجای اینکه دست در جیب نامبارک خامنهای کند و برای درمان مردم فکر و چارهای بیندیشد بهدنبال صحنهسازی در عرصه بینالمللی رفته است و با سوءاستفاده از مرگ تراژیکهزاران جان باختهٔ کرونا در گوشه و کنار این میهن عزادار، از آمریکا و کشورهای اروپایی تقاضای رفع تحریم میکند تا بلکه بتواند دلار و یورویی تیغ بزند و خود را از مهلکه بیپولی که در آن گرفتار شده است برهاند؛ اما دیگر برای این اقدامات خیلی دیر شده است. با مصیبتهایی که این حاکمیت ضدبشری بر مردم ایران واردآورده است، خرمنی از شرارههای آتش را برای خود تدارک دیده است. خواهیم دید چنان در آتش خشم خلق بسوزد که هلاکت ضحاک در مقایسه با آن افسانه بنماید.