۳روز پس از کنفرانس ورشو، واکنشهای هراسآلود رژیم نه تنها فروکش نکرده، بلکه بهنظر میرسد عمیقتر نیز شده و هشدارها نسبت به خطیر بودن اوضاع بالا گرفته باشد.
علت چیست؟
آیا با کنفرانس مونیخ که در حال انجام است و ظریف هم از طرف رژیم در آن شرکت دارد، این امکان وجود دارد که راهی برای رژیم برای خروج از این وضعیت پیدا شود؟
و فیالمثل متوقف شدن و تعلیق مجدد لایحهٔ پالرمو از لوایح ۴گانهٔ «FATF» چه تأثیری بر این وضعیت خواهد داشت؟
وضعیت صحنه پس از خوابیدن توفان تبلیغات
با گذشت تنها چند روز از کنفرانس ورشو و فروکش کردن حرفهای تبلیغاتی در مورد شکست کنفرانس ورشو و انزوای آمریکا، ابراز وحشت و نگرانی بر تبلیغات توخالی آخوندی غلبه پیدا کرد امری که اکنون در بازتابهای رسانهای هم دیده میشود. اکنون وجوه عمیقتری از نتایج این کنفرانس توسط رسانههای رژیم مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است که قابل توجه است. بهعنوان نمونه:
علی خرم، دیپلمات پیشین رژیم، با اذعان به اینکه حضور و تظاهرات مجاهدین در ورشو بهمنظور نشاندادن عدم مشروعیت نظام به جهانیان بود، نوشت:
«جمهوری اسلامی باید تشکیل این اجلاس را اقدامی در راه مشروعیتزدایی از خود تفسیر نماید... برنامهریزان آمریکا سعی دارند جامعه ایران را پولاریزه و قطبی نموده و اجلاس ورشو و تظاهرات مخالفان را پیام مهم به مردم ایران برای حرکت به سوی اهداف خودشان تعبیر دهند».
به این ترتیب وی با این بیان آشکارا از این نگران است که این ائتلاف بینالمللی که در ورشو شکل گرفته، تأثیرات خودش را در داخل کشور و در نیرودادن به حرکتهای اعتراضی و نهایتاً قیام مردم به جان آمده، بگذارد.
همین فرد(علی خرم) به نقل از پمپئو خاطرنشان میکند که در کنفرانس ورشو هیچیک از نمایندگان بیش از ۶۰کشوری که حضور داشتند از رژیم هیچ دفاعی نکرده و در این رابطه به رژیم هشدار میدهد که حتی کشورهایی که در ظاهر ابراز دوستی با رژیم میکنند، در عمل رودرروی رژیم هستند و انزوای بینالمللی و منطقهای رژیم خیلی جدی و خطرناک است.
اگر ائتلاف، وارد مرحله «عمل» شود؟!
یک کارشناس سیاسی دیگر رژیم به نام قاسم محبعلی که او هم از دیپلماتهای سابق رژیم است در روزنامهٔ ایران(۲۷بهمن) ارگان دولت روحانی هشدار میدهد: «اگر آنان موفق شوند که این ائتلاف را تشکیل دهند، طبیعتاً فشارها بر نظام افزایش پیدا میکند و در کنار محاصره اقتصادی که آمریکاییها دنبال آن هستند، ممکن است یک محاصره سرزمینی هم علیه نظام به وجود بیاورند» و توصیه میکند رژیم برای مقابله با این انزوا، باید از یک طرف مناسبات خود را با چین و روسیه و از طرف دیگر با اروپا توسعه بدهد.
کنفرانس مونیخ، تخفیفدهنده یا تشدیدکننده؟
از سوی دیگر در حال حاضر کنفرانس بینالمللی امنیتی در مونیخ آلمان جریان دارد و ظریف وزیر خارجهٔ رژیم هم در آن شرکت کرده؛ آیا رژیم انتظار دارد که از طریق کنفرانس مونیخ بتواند ضربه ناشی از کنفرانس ورشو را جبران کند؟
در این مورد باید گفت اگر رژیم واقعاً چنین انتظاری داشته باشد، خیال خامی است چون این واقعیت را باید در نظر گرفت که سیاست مماشات که هنوز در اروپا نیمهجانی دارد، در ورشو یک ضربه کاری خورد و اروپاییها نسبت به قبل از ورشو و با توجه به اخطارهای تند معاون رئیسجمهور آمریکا، نمیتوانند در خط مماشات مثل قبل زیر بال رژیم را بگیرند.
بهخصوص اینکه پنس در سخنرانی خود در کنفرانس مونیخ، همان مواضع تند خود در ورشو را تکرار کرد و از جمله با تأکید بر اینکه رژیم ایران دولت جلودار حامی تروریزم در جهان است و تهدید اصلی صلح و امنیت در جهان است، گفت:
«ما در ورشو تعهد دادیم که با رژیم ایران مقابله کنیم و همه موافق بودند. من در ورشو گفتم زمان عمل رسیده است».
معاون رئیسجمهور آمریکا همچنین به اروپا هشدار داد که «باید نقض تحریمها را متوقف کند؛ چرا که این رژیمی بیرحم و وحشی است».
اگر چه رژیم در تبلیغات خود، روی اختلافنظر اروپا و آمریکا و اینکه بعضی کشورهای اروپایی در سطح پایینتری از وزیران خارجه در اجلاس ورشو شرکت کرده بودند، تأکید میکند، اما برخی کارشناسان سیاسی رژیم هشدار میدهند مبادا رژیم فریب تبلیغاتی را که خودش میکند را بخورد!
اروپا، تهاجمیتر از آمریکا!
در همین رابطه یکی از کارشناسان رژیم به نام محسن جلیلوند طی مصاحبهای با سایت حکومتی «دیپلماسی ایرانی» با اشاره به سابقهٔ روابط اروپا و آمریکا و اینکه اروپا همیشه پشت سر آمریکا حرکت کرده گفت: «همین کشورهای اروپایی اکنون در خصوص توان موشکی و دفاعی و نیز دیپلماسی منطقهای (ما) بهمراتب از ترامپ انتقادات بیشتری را دارند». و به رژیم هشدار داد اگر مثل قبل بخواهد بر روی موشکی و سیاست منطقهای خود اصرار کند، اروپا بیشازپیش به طرف آمریکا خواهد رفت و این برای رژیم خطرناک است.
مشکل توفان قیام و بادنمای جهانی!
از تمامی این نکات گذشته باید توجه داشت که اساساً سمت و سوی تحولات و روند تغییر تعادلقوا در منطقه و جهان، بهخصوص بعد از قیام دیماه ۹۶ و با استمرار آن در طول سال ۹۷ و چشماندازش در سال ۹۸ که حتی خامنهای هم به آن اذعان کرد و نسبت به خطر در سال ۹۸ هشدار داد، در جهتی نیست که به نفع رژیم باشد و مثلاً در مونیخ وضعیت رژیم بهبود پیدا کند یا انزوایش کمتر شود. چرا که رژیم دست از سیاستهای خود برنداشته و همچنان بر سیاست صدور تروریسم اصرار میورزد.
«قوز بالا قوز»ی به اسم قوانین ضدپولشویی
در یک تحول دیگر مجمع تشخیص روز شنبه ۲۷بهمن تشکیل جلسه داد و دوباره لایحهٔ پالرمو را مورد بحث قرار داد، اما باز هم نتوانست به نتیجه برسد و تصمیمگیری را به آینده و به ۲هفتهٔ دیگر موکول کرد. این در شرایط کنونی پیام واضحش این است که رژیم در بنبست است و از هیچ طرفی قادر به حرکت نیست. اگر مجمع امروز میتوانست این لایحه را تصویب کند یا حتی رد کند، نشانهٔ این بود که در یک جهت توانسته در میان خودشان به یک نتیجه برسد و ولیفقیه توانسته یک باند را سر جایش بنشاند و خط مورد نظرش را پیش ببرد. اما وقتی مجمع برای سومین بار، باز هم نتوانست به نتیجهٔ مشخصی برسد خبر از تضعیف شدید موقعیت ولیفقیه میدهد که قادر نیست از هیچ طرفی تضاد را حل کند.
علائمی که خارجیهای میگیرند
طبعاً همین معنا را طرفهای خارجی هم خیلی خوب میگیرند و به همین جهت وزن و موقعیت رژیم در تعادلقوا باز هم پایینتر میآید. اخیراً، هم روحانی و هم ظریف و هم فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت و روابط خارجی مجلس ارتجاع و هم قاسمی، سخنگوی وزارتخارجه، یکی پس از دیگری با منتکشی و التماس و درخواست، خواستار باز کردن باب گفتگو و ایجاد روابط مسالمتآمیز با کشورهای منطقه و مشخصاً عربستان و امارات شدند، آن هم در شرایطی که این دو کشور در اجلاس ورشو و به عبارت دیگر در ائتلاف ضدرژیم شرکت داشتند، که گویای موقعیت بسیار ضعیف رژیم در تعادلقواست.
با شرایط موجود باید انتظار داشت که این تعادل بیشازپیش به زیان رژیم تغییر کند و این وضعیت، بحران درونی رژیم را بیشازپیش تشدید خواهد کرد.