تفاوت دو ایران در آستانهٔ نمایش ۱۴۰۰
نمایش انتخاباتیِ پیش پای نظام آخوندها که موعد آن اواخر بهار ۱۴۰۰ است، یکی از گذرگاهها و گردنههای سخت برای کلیت رژیم خواهد بود. این سختی توأم با سنگینیِ بار سیاسی و استراتژیک آن قابل قیاس با نمونههای پیشین در دهههای گذشته نیست؛ چرا که در فاصلهٔ چهار سال طی شده از آخرین انتخابات ریاستجمهوری در بهار ۹۶، تعادل قوایی بین مردم ایران و دولتهای جهان علیه جمهوری اسلامی آخوندی رقم خورده است که مختصات و ویژگیهای شرایط کنونی را بسا متفاوت از گذشته بیان میکند. در این شمار هستند دو قیام دی ۹۶ و آبان ۹۸ که تعادلقوا را از اساس بههم زده و دو دنیای متفاوت سیاسی و اجتماعی و بینالمللی را نسبت به گذشته ایجاد نمودهاند.
تلاطمها و چالشها حول ولیفقیه
گذشته از پارامترهای یادآوری شده در بیرون حاکمیت که اصلیترین فاعلهای اثرگذار بر نمایش انتخابات ۱۴۰۰ هستند، در فاصلهٔ چهار سال گذشته، رژیم آخوندی از درون نیز دچار شقههای بزرگ شده و گرفتار تلاطمهای غیرقابل قیاس با قبل از چهار سال پیش میباشد. تلاطمها و چالشهایی که جنگ جناحها را به رأس نظام بر سر بود و نبود اصل ولایت فقیه و شخص ولیفقیه سوق میدهد.
مفهوم و تفاوت دو تحریم
برآیند چنین مختصات داخلی و بینالمللی به دو تحریم علیه جمهوری اسلامی انجامیده است: تحریم و طرد داخلی، تحریم بینالمللی. شایان یادآوری است که رژیم در تحریم داخلی، از یکطرف از جانب اکثریت قاطع مردم طرد شده است و از یکطرف با جنگ و قهر بینظیر در دستهبندیهای درونی مواجه میباشد.
در موضوع تحریم داخلی و بینالمللی رژیم، دو تفاوت قابل توجه و مهم وجود دارد. تحریم بینالمللی علیه نظام آخوندی که از جانب آمریکا اعمال میشود، هدفش کنترل توان هستهیی رژیم است. طبعاً نقطهٔ عزیمت این تحریم ناشی از منافع سیاسی و امنیتی بینالمللی میباشد تا توسعهطلبیها و صدور تروریسم رژیم را که میخواهد سلاح هستهیی یا توان هستهیی را پشتیبان و تضمن آن کند، خنثی نماید.
بنابراین تحریم بینالمللی نظام آخوندی اگر چه به منافع ملی ایران در جهت کنترل و طرد این رژیم یاری میرساند، اما سرنگونی و نفی رژیم آخوندی را هدف قرار نداده است.
نکتهٔ قابل توجه این است که همین تحریم بینالمللی را هم بنا بر اعتراف حسن روحانی، پیام و آثار قیام دی ۹۶ به آمریکا تفهیم نموده است. قیامی که مماشات اروپا با رژیم را هم دچار چالش و شکاف نمود.
تحریم رژیم از جانب مردم ایران تفاوت استراتژیک با تحریم بینالمللی دارد. در ایران کنونی دو جبهه مردم و رژیم آخوندی مقابل هم صف کشیدهاند. آن تحریمی که رژیمیها یا خودیهای نظام از هماکنون هراس و وحشت آن را در قبال انتخابات ۱۴۰۰ حس میکنند و ابراز میدارند، همانا نفی و طرد کامل رژیم بهمثابه چشمانداز سرنگونی آن است.
مفهوم امنیت در نمایش ۱۴۰۰
در جمهوری اسلامی آخوندها موضوع امنیت از همان آغاز شکلگیری آن، مصداقی جز حفظ نظام به هر قیمت نداشته است. در این رژیم واژهٔ «امنیت» برخلاف همهجای جهان، نه مصداقی برای سلامت زندگی و تأمین آزادی مردم دارد و نه مفهومی ملی برای تضمین پیشرفت عمومی کشور و صیانت از حقوق بشر.
بنابراین وقتی در آستانهٔ نمایش انتخابات ۱۴۰۰ با ذکر تهدیدات امنیتی در رسانهها و تبلیغات رژیم مواجه میشویم، بیذرهای تردید باید خطر قیام را مصداق دقیق و ترجمه درست آن دانست. بههمین دلیل رسانهٔ حکومتی آدرس سرراست چنین واقعیتی را در رابطه با نمایش ۱۴۰۰ میدهد. از این رو معنای «کاهش مشارکت» از منظر رسانههای حکومتی، چیزی جز طرد و تحریم و تعیینتکلیف کل نظام آخوندی نیست:
«کاهش مشارکت تبعات جدی برای کلیت نظام سیاسی به همراه دارد. همانگونه که محمد صدر (عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) نسبت به عواقب امنیتی آن هشدار داده است. بهدلیل آن که کاهش جدی مشارکت بهمعنای آن است که جامعه دیگر اعتباری برای مدیران اجرایی قائل نیست» (روزنامه حکومتی آرمان، یادداشت احمد زیدآبادی، ۲۷بهمن ۹۹).
عاقبت پادویی در سراب
هر چه به موعد نمایش ۱۴۰۰ نزدیک میشویم، بار دیگر نقش میانجی اصلاحطلبان قلابی برای ایجاد صلح بین مردم و حاکمیت آخوندی بارزتر میشود. ایفای این نقش هم اصلاً عجیب و دور از انتظار نیست؛ چرا که از کوزهٔ شراکت در جنایت و چشم دوختن به کبوترزایی افعی، همان تراود که در ماهیت آن بوده و هست. اینان که در نبود حاکمیت ولایت فقیه هیچ زمینهای برای ابراز حضور و وجود ندارند، اکنون برای خودشان هم مسجل شده که از منظر جناح غالب، بیش از پادوهایی بازارگرمکن و یکبار مصرف نیستند. اعتراف ناگزیر خودشان را به این نقش، از زبان همین رسانه حکومتی بخوانید:
«آنها (جناح غالب) به زبان بیزبانی از اصلاحطلبان میخواهند که با نیرویی طفیلی در انتخابات شرکت کنند؛ بهگونهیی که این امر باعث افزایش مشارکت مردم در انتخابات بشود؛ اما در عینحال این افزایش مشارکت به پیروزی گزینهٔ اصلاحطلبان منجر نشود» (همان منبع).
عواقب آثار بینالمللی نمایش ۱۴۰۰
همانطور که در بالا اشاره شد، نمایش ۱۴۰۰ رژیم، رابطهای مستقیم با مختصات بینالمللی در شرایط تحریم دارد. علت در چیست؟
یادآوری میشود که مبنای تحریم رژیم آخوندی، آثار قیام دی ۹۶ بود که هم هر دو جناح رژیم را نفی کرد و هم با این نفی، رأی و خواسته مردم ایران را طنین جهانی داد. بنابراین عواقب بینالمللی تحریم و شکست نمایش ۱۴۰۰ برای نظام بسیار سخت و سنگین خواهد بود. این واقعیت آنقدر آشکار و اثبات شده است که روزنامهٔ حکومتی آرمان در همان یادداشت، پیشاپیش هشدار آن را به آمران حکومتی گوشزد میکند:
«عواقب کاهش مشارکت، عملاً علیه کلیت است. لذا اگر در انتخابات ۱۴۰۰ نرخ مشارکت از میزان ۲اسفند ۹۸ هم پایینتر بیاید، قطعاً پالسهای معناداری ارسال خواهد شد و به طریق اولی، کار برای ما در سطح بینالملل سختتر خواهد شد».
بنا بر نمونههای بررسی شده، از هر منظری که به نمایش انتخابات ۱۴۰۰ جمهوری اسلامی آخوندی چشم دوخته شود، جز عواقب و آثار طرد و تحریم داخلی و اثرگذاری و پیامدهای بینالمللی آن، در چشمانداز نیست.