خامنهای شب پیش از آغاز سال۱۴۰۱ ،«انتخابات مهم و بزرگ ریاست جمهوری» و انتصاب رئیسی جلاد را «از مهمترین فرازها و شیرینیهای سال» ۱۴۰۰ عنوان کرد.
کمتر از یکسال پس از این حرف خامنهای و یک سال و نیم پس از مزمزه کردن شیرینی آوردن رئیسی، هر روز شاهد جنگ، دعوا، کشاکش و تشتت درون ساختار حاکمیت آخوندی، بهویژه در مجلس ارتجاع و دولت رئیسی هستیم. مجلسی که خامنهای با ابزار شورای نگهبان و از طریق حذف گلهای باند رقیب در اسفند۱۳۹۸ سرهم کرد و نام آن را «مجلس انقلابی» گذاشت؛ و دولتی که با جراحی و خونریزی شدید ناشی از حذف بدنهٔ گستردهیی از نظام، از جمله افرادی مانند لاریجانی، جهانگیری و حسن خمینی و منصوب کردن جلاد۶۷ در خرداد۱۴۰۰ برپا کرد و نام آن را «دولت جوان انقلابی» گذاشت و اینگونه حاکمیت یکدست را ساخت.
جلسهٔ ۹ اسفند۱۴۰۱ مجلس ارتجاع یکی از نمونههای این تشتت و کشاکش بود؛ آنجا که جلسه دو بار بر سر دو موضوع (مسمومیت دانشآموزان و فروپاشی اقتصادی) بهتشنج کشیده شد و اعضای مجلس یکدست بهیکدیگر و بهدولت رئیسی تاختند.
در مورد مسمومیت دختران دانشآموز که این روزها انگشت اتهام جامعه بهسمت خامنهای و دیکتاتوری آخوندی است، رحیمی اذعان کرد که این مسمومیت در ۱۰تا ۱۵شهر رخ داده است. اما پاسدار قالیباف در وحشت از پیامدهای خشم اجتماعی، بهسرعت حرفهای رحیمی را رد کرد و گفت: «۱۵شهر نیست» و تنها «بحث قم و بروجرد است». اما رحیمی هم با طعنه بهقالیباف گفت: «حالا ما ۱۵شهر را هم پس میگیریم، اما بیشتر از عددی است که تو میگویی!».
لختی بعد، در موضوع وضعیت اقتصادی صباغیان هراسان از انفجار در تقدیر اجتماعی، عنان از کف داد و با اذعان بهفساد گسترده گفت چرا مجلس و دولت، کف حقوق را برای مردم ۷میلیون تومان مشخص کردهاند، اما یک سقف ۵۵ تا ۲۰۰میلیون تومانی برای افرادی در نظر میگیرند؟ سپس گفت بودن در این مجلس مانند «نشستن در مجلس طاغوت و مجلس کشور بیگانه» است!
وقتی هم این عضو مجلس ارتجاع اذعان کرد مردم حتی توان خرید «پیاز و سیبزمینی را هم ندارند» میکروفونش را قطع کردند. قالیباف هم بهاو حمله کرد که «آقا اصلاً اشتباه میکنی. »...
حاکمیت یکدست خامنهای اکنون در چنین وضعیتی است. البته خامنهای این حاکمیت یکدست را حسابشده برپا کرد. چرا که خودش در گذشته گفته بود نظام بر روی گسلهایی قرار دارد که اگر بهحرکت در آیند، زلزله خواهد شد و همه چیز فرو خواهد ریخت (خرداد۹۵).
از همین رو بود که خامنهای با حذف اجزای دیگری از پیکر مندرس نظام ولایت، ابراهیم رئیسی، جلاد قتلعام۶۷ را در رأس قوه مجریه و پاسدار چماقدار قالیباف را در رأس مجلس انقباضی و اژهای گوشخوار و گوش بهفرمان را در رأس قضاییه جلادان گماشت تا با بستن شکافهای درون حاکمیت و با سرکوب و خفقان و تیغ اعدام مانع از زلزله و قیام شود. اما واقعیت عینی جامعه انفجاری و حضور مقاومت انقلابی و کانونهای شورشی سبب شد که دفتر حسابهای خلیفه درمانده درهم بریزد و تضاد آشتیناپذیر خلق با ضدخلق در درون رژیم هم سرریز شده و بحران سراپای حاکمیت یکدست انقباضی را فرا بگیرد.
اینگونه شیرینی حاکمیت یکدست خامنهای، اکنون با تشتت تصاعدی در کام خلیفهٔ ارتجاع تلخ و زهر شده است.