آخوند ابراهیم رئیسی اخیراً در جلسه خبرگان خامنهای «دفاع حزبی و قبیلگی از دوستان و همفکران» را «یکی دیگر از عوامل ایجاد فساد» نامید و فساد در قوه قضاییه را «بهتآور» نامید.
این آخوند جلاد در مورد فساد در قوه قضاییه گفت: «در خود قوه قضاییه با مواردی مواجه و متوجه شدیم رشوههایی اخذ شده است که بهتآور است، از آپارتمانهای ۶۰۰متری گرفته تا ویلاهای ۴۰۰۰متری در شمال که در نوع خود کمنظیر است».(خبرگزاری ایسنا ۳مهر ۹۸)
به اذعان خبرگزاری سپاه پاسداران(فارس) مردم نیز بر این باورند که «تصور مردم وجود فساد گسترده در قوه(قوه قضاییه) است».(خبرگزاری فارس ۶تیر ۹۸)
در همین رابطه آخوند احمد مرتضوی مقدم، رئیس دیوان عالی کشور رژیم، اعتراف کرد که «ارتباطات غیراخلاقی و فساد مالی، بیشترین تخلفات قضات» است.(خبرگزاری تسنیم۶تیر ۹۸)
قوه قضاییه آخوندی نهاد فاسدی است که «پرونده فساد مالی یک مسئول دولتی» در آن «معدوم میشود» و «هرگز نتیجه آن مشخص» نمیشود.(خبرگزاری ایرنا ۱۱شهریور ۹۷)
در قوه قضاییه درآمد کارچاقکنهای آن دهها میلیاردی است و شبکهای از کارچاقکنها در میان سرمداران و مهرههای آن وجود دارد.
بر اساس گزارش حفاظت و اطلاعات قضاییه تنها در سال ۹۵، ۲۰۴مورد از رشوهخواری توسط این کارچاقکنها در دستگاه قضایی وجود داشته که میلیاردها تومان رشوه گرفتهاند.
قابل توجه آن که رئیسی خود سالهای متمادی از رؤسای همین قوه سراپا در فساد بوده است ولی حالا طوری حرف میزند که این فساد ربطی به او ندارد.
گذشته از مسئولیتهای مهم قضایی وی در دهه ۶۰ و ۷۰ و نقش جنایتکارانهاش در اعدامها و قتلعام ۶۷، او از سال ۸۳ تا ۹۳ به مدت ۱۰سال معاون اول قضاییه و در سالهای ۹۳ و ۹۴ نیز دادستان کل رژیم بود. بنابراین بهتآور بودن فسادها را باید زیر عبا و ریش خود و امثال خودش مثل صادق لاریجانی و دیگر رؤسای قوه جستجو کند.
این واقعیت را مردم قیامکننده و غارتشدگان توسط مؤسسات چپاولگر حکومتی در شعار «لاریجانی قاضیه، با دزدها همبازیه» بهروشنی نشان دادند. تردیدی نیست که این میزان فساد در قضاییه بیانگر فساد در رأس این قوه است و حرفهای رئیسی جلاد هیچکس را نمیفریبد.
واقعیت مهمتر هم این است که فساد در قضاییه آخوندی بخشی از فساد نهادینه شده در حاکمیت آخوندی است. به عبارت دیگر فساد، رشوهخواری و رانتخواری به یک رسم و روش در میان نهادها و مهرههای نظام تبدیل شده است. بنابراین از آنجا که چاقو دسته خودش را نمیبرد داعیه مبارزه با فساد در نظام ولایت فقیه از جانب هرکس باشد پوچ و بیمعناست و هرگز کارساز نبوده و نخواهد بود.
یک مهره وابسته به باند موسوم اصلاحطلب به نام محمدرضا خباز در این رابطه میگوید: «در شکلگیری فساد هیچ زمانی شرایط کشور مانند امروز حاد و نامناسب نبوده است».(سایت خبرآنلاین ۸شهریور ۹۸)
این اعتراف او بهمعنای این است که فساد از حد افراد معدود فاسد و اختلاسکننده فراتر رفته و گستردگی ابعاد آن تمامیت حاکمیت را دربرگرفته است.
حالا بگذار آخوند ابراهیم رئیسی پز مبارزه با فساد بگیرد، اما کیست که نداند مبارزه با فساد در نظامی واقعی است که زیرساخت اقتصادی سالمی داشته باشد، توزیع درآمد و تخصیص منابع عادلانه صورت بگیرد و حاکمان دزد نباشند.
رژیمی که سردمداران و مهرههای آن به اعتراف احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و اکبر ترکان، مشاور سابق آخوند روحانی، «حرامخوار» و به «حرامخواری از بیتالمال مشغول هستند»، هرگز نه میتواند و نه میخواهد با فساد مبارزه کند.
چگونه در نظامی که تنها در بانک ملی آن ۱۲۰۰میلیارد تومان و در بانک ملت آن ۳۰۰میلیارد تومان اختلاس صورت گرفته امکان مبارزه با فاسد آن هم توسط قوه قضاییه فاسد امکانپذیر است؟
دعوای آخوند رئیسی که سالیان متمادی از سردمداران قضاییه فاسد بوده نه بر سر فساد این و آن مقام یا نهاد یا... بلکه در جنگوجدال باندی برای چپاول بیشتر اموال مردم است.
گرد و خاک مبارزه با فساد رئیسی هم مقطعی است و پس از مدتی این گرد و خاک فرومینشیند.
مبارزه واقعی با فساد در گرو سرنگونی نظام ولایت و نابودی تمامی نهادهای آن از جمله قضاییه فاسد است که آخوند ابراهیم رئیسی سردمدار آن است.