حکومتی که سالیان متمادی به مردم خود پشت کرده و قیام آزادیخواهانهٔ آنان را با داغ و درفش جواب داده، برای ادامهٔ بقای خود چشم به سیاست مماشات و کم و کیف تحولات دوخته است. بههمین خاطر هر تحولی چه داخلی و چه بینالمللی را از این منظر بررسی میکند که چه تأثیری روی خشم عمومی و در آستانهٔ انفجار مردم ایران خواهد گذاشت. برای این حکومت که در بحبوحهٔ انزوای جهانی و باختن عمق استراتژیک و مواجهه با بحرانهای مرگبار اقتصادی مفری نمییابد، نتیجهٔ انتخابات در آمریکا نقشی تعیینکننده دارد. ممکن است خامنهای و سران رژیم برای اغفال بدنهٔ نظام و ممانعت از ریزشها و گسستهای بیشتر این تأثیر را انکار کنند، اما واکنشهای اولیه به این انتخابات، بهصورتی عریان سخن میگویند.
«تغییر چینش مهرههای شطرنج ذهن»!
احمد زیدآبادی در واکنش به انتخاب ترامپ در یادداشتی قابل تأمل نوشته است:
«تحمل یک آدم خودشیفته و نادرستگو و غیرقابل پیشبینی برای چهارسال آینده در کاخ سفید، برای امثال من در این فاصلهٔ چند هزار کیلومتر عذاب الیم است چه رسد برای آن نیمی از مردم آمریکا که به او رأی ندادند!
مشکل اول این است که نمیدانیم او دقیقاً میخواهد در برابر بحرانهای جهانی بهخصوص بحران خاورمیانه چگونه عمل کند؟ من به سهم خود باید سه شبانه روز در ارتفاعات اطراف روستای شورچشمه اعتکاف کنم تا چینش مهرههای شطرنج ذهنم را برای فهم شرایط جدید دانه به دانه تغییر دهم!
مشکل دوم این است که اگر در منطقهٔ ما خرابکاری کرد، چگونه باید در برابر او موضع بگیریم؟ بههرحال توان ما محدود و قدرت دستگاه تحت کنترل و رهبری او غولآساست!
مشکل سوم این است که من واقعاً تحمل بازگشت دیوید فریدمن بهعنوان عضوی از هیأت حاکمهٔ آمریکا به خاورمیانه را ندارم! مشکل چهارم... مگر همان سه مشکل مذکور کم است که بخواهم به بقیهاش بپردازم!
«مشکل موجودیتی»!
یادآوری میشود او پیشتر در مصاحبه با هممیهن گفته بود:
«اگر تصور کنیم که دونالد ترامپ رئیسجمهور شود و افرادی مشابه جرد کوشنر و مایک پمپئو دوباره روی کار بیایند، کاری میکنند که طرف ما وادار شود با وضعیت تحقیرآمیز کوتاه بیاید، وگرنه شروع به ضربه زدن میکنند... گاهی دولتها مخیر میشوند که بین چیزهای بد و چیزهای خیلی بدتر انتخاب کنند. در این شرایطی که قرار گرفتهایم، باید ببینیم که بهترین گزینه برای کشور ما چیست. ادامه جنگ یعنی ضربات بیشتر به ایران و حتی ممکن است شرایط از ضربات نظامی فراتر برود، به جایگاه سیاسی ایران برسد و حتی مشکل موجودیتی برای ما ایجاد کند».
ترامپ خطرناک!
صادق الحسینی نیز در کانال تلگرامی خود نوشته است:
«چهار سال پیش که بایدن انتخاب شد عرض کردم که ترامپ و ترامپیسم پرقدرت باز خواهند گشت و برنده انتخابات ۴ سال بعد ریاستجمهوری خواهند بود. بارها هم هشدار دادم که وقت نداریم و باید در این مدت قبل از ظهور دوباره ترامپ هم اصلاحات داخلی را انجام دهیم و در منطقه و جهان جایگاه خود را پیدا کنیم. اما خب گوش شنوایی نبود و شد آنچه نباید میشد» (عصر ایران. ۱۶ آبان ۱۴۰۳).
وی نیز مانند زیدآبادی ترامپ دور دوم را خطرناکتر میداند و عواقب وخیمی را برای نظام پیشبینی میکند:
«تصور من این است که ترامپ در این دوره با توجه به افزایش قدرت و تجربهاش از دور قبل، فشار را خیلی زود روی ایران زیاد خواهد کرد و این فشار از ناحیه کاهش درآمدهای نفتی به کشور اصابت خواهد کرد. همچنین او با حمایت جدی از اسراییل اجازه پاکسازی کامل غزه را به نتانیاهو خواهد داد، فارغ از اینکه نتانیاهو موفق شود یا خیر؛ همچنین دست نتانیاهو برای مقابله با ایران را باز خواهد گذاشت که ریسکهای ما در اقتصاد و در تصمیمگیری منطقهیی را بهشدت بالا خواهد برد. او بسیار خطرناکتر از ۴ سال پیش است. باید دید آیا ما عاقلتر از ۴ سال پیش شدهایم؟ یا دوباره در پاسخ به خروج از برجام ارز ترجیحی ۴۲۰۰ وضع میکنیم و در مقابله با تحریم شروع به ایجاد محدودیتهای بزرگ صادراتی میکنیم و...» (همان منبع)
***
آری به تأکید برای حکومتی که اساس استراتژی جنگافروزانهٔ خود را بر سیاست مماشات قرار داده بود، با تغییر آرایش قوا، یک بار دیگر باید همه چیز را از نو محاسبه کند. اکنون خامنهای باید «سه شبانه روز در ارتفاعات اطراف روستای شورچشمه اعتکاف کند تا چینش مهرههای شطرنج ذهنش را برای فهم شرایط جدید دانه به دانه تغییر دهد»!