سه ماه از سیلی که حدود ۳۰استان کشور را فرا گرفت میگذرد و ما در آستانه ورود به تابستان و فصل گرما هستیم. در این مدت شاهد انبوهی از وعدهدرمانیهای روحانی و دولتش بودیم که با ارائه آمار و ارقام گمراهکننده خبر از مدیریت بحران میداد.
در این بین سپاه ضدمردمی هم بیکار نبود و به سرعت وارد شد و تلاش کرد که از این نمد کلاهی برای خود بدوزد تا هم شاید بتواند قدری از منفوریت اجتماعی خود کم کند و هم چهبسا با در دست گرفتن پروژههای اقتصادی – مثل همان داستان زلزله – طبق معمول خون مردم را بیشتر بمکد. به همین منظور فرمانده سابق (و بریده فعلی) خود جعفری را به صحنه فرستاد تا با قدم زنی در آبهای کم عمق و صدور چند دستور آبکی! بهعنوان منجی ظاهر شود. البته از آنجا که در جریان بود که مردم سیلزده درست حسابی از خجالت سرکردههای سپاه با فحش و... در آمدهاند ترجیح داد تنها به همراه چند جنایتکار دیگر فقط در آب آن هم جای که مردم ستمزده نبودند برای گرفتن عکس و تبلیغ قدم بزند و مجدد به آخر خود برگردد.
در ادامه، سایبری نظام هم وارد شد و فضای مجازی را پر از عکسهای کمک «برادران پاسدار» (با خودروهای زرهی و ادوات نظامی!) به مردم کرد! «برادران»ی که همه در حال خنده و گپ زدن و سلفی گرفتن بودند.
پس از آن نیز رژیم ضدمردمی وقتی سیل ویرانگر بعد از مدتها فروکش کرد با تمام قوا تلاش کرد که همچنانکه فوقا آمد وانمود کند که مسایل در مسیر حل قرار دارد و خلاصه وضعیت اسفناک و دردناک مردم سیلزده در پسا سیل را مسکوت بگذارد. اما واقعیت فاجعه آن قدر گسترده و تکان دهنده بود که مهرهها و رسانههای رژیم به ناگزیر در جنگ و جدال باندی لب به اندکی از واقعیات باز کردند.
کیهان خامنهای روز ۲۵خرداد ۹۸در مطلبی با عنوان «زندگی سوزان در زیر چادر!» از زبان جواد کاظمنسب نماینده مجلس ارتجاع از خوزستان نوشت که بعد از سه ماه نهتنها هنوز خانههای مردم خوزستان بازسازی و ترمیم نشده، حتی کانکسهایی که هم که در ضمن وعده درمانیها بهعنوان یک راهحل موقت ارائه میشد محقق نشده و روستاییان خوزستان در کمپها و اردوگاههای چادری زندگی میکنند!
کیهان از قول همین نماینده مینویسد: «گرمای بالای ۴۵درجه، آبهای بهجای مانده از سیل که اکنون به منجلاب تبدیل شده، رطوبت بالای ۷۰درجه زندگی در چادرهای برزنتی را غیرقابل تحمل و رنجآور تبدیل کرده و آسایش را از مردم ساکن این اردوگاهها گرفته است تازه باید همیشه مواظب مار و عقرب و دیگر حیوانات موذی باشی!».
آنچه بیشازپیش انسان را به خشم میآورد این است که در استانی که دارای غنیترین منابع نفت کشور است، مردم محروم آن بعد از گذشت ماهها از یک حادثه طبیعی سیل هنوز آواره هستند و از فرط ناچاری به زندگی در جنگلها روی آوردهاند!
کیهان از قول وزیر کشور روحانی اعتراف میکند که «در کل خوزستان بیش از ۲۰۰روستا به نوعی دچار آبگرفتگی شدند و بین ۹۶تا ۱۰۰موردشان غرق در آب هستند»
حسابش را بکنید مردمی که بعد چند ماه هنوز سرپناه برای زندگی ندارند و در جنگلها ویلان هستند، چگونه میخواهند حداقل امور معیشتی خود را بگذرانند؟ موضوع خورد و خوراک خود را در حالیکه هیچ مزرعه و باغ و بستانی برایشان باقی نمانده است چطور حل میکنند؟ کودکان در چه وضعی هستند؟ بهداشت و درمان آنها در چه نقطهای است و به چه بیماریهایی مبتلا هستند؟ وضعیت آموزش و پرورش کودکان چگونه است؟ آیا مدرسهای باقی مانده است؟ آیا جاده و مسیر مناسب برای تردد به این مناطق وجود دارد؟ و دهها سؤال بیجواب دیگر...
کاظم نسب نماینده مجلس ارتجاع با یک جمله هم به خشم و تنفر مردم را از نظام و هم به بیعملی رژیم در حل مسایل مردم سیلزده اذعان میکند: «اکنون مردم و بهخصوص کشاورزان سیلزده خوزستان در وضعیت روحی خوبی قرار ندارند.».
این وضعیت در حالی است که دولت روحانی و سپاه ضدمردمی تمام امکانات این کشور را در درست دارند و بهطور واقعی اگر میخواستند که مسائل و مشکلات مردم را حل کنند این کار شدنی بود. کما اینکه در سایر کشورها با بسیج امکانات دولتی و ملی بحران ناشی از حوادث طبیعی مثل سیل را مدیریت میکنند
البته از حق نباید گذشت که سپاه پاسداران که انبوهی ماشینآلات مهندسی کشور را در تیول خود دارد وارد صحنه شد ولی بهجای ماشینآلات خودروهای زرهی و.. وارد صحنه کرد تا مبادا امنیت نظام در معرض خشم مردم سیلزده آسیبی ببیند. ضمن اینکه از کمکرسانی مستقیم مردم ممانعت میکردند تا مبادا در پیوندی مردمی امنیتشان آسیب ببیند. اگر چه مردم به هر ترتیبی که میشد و از هر مسیری که ممکن بود به یاری سیلزدگان شتافتند چون میدانستند که کمکهایشان از کانال نهادهای حکومتی بهجای رسیدن به سیلزدگان سر از تجارتخانهها در میآورد. چنانچه مردم در فضای مجازی کارتنهای تخممرغ را نشان میدادند که نوشته اهدایی به سیلزدگان داشت ولی وارد خرید و فروش در بازار کرده بودند.
کمکهای خارجی هم کم نبود آخرینش را شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن چند روز قبل در تهران عنوان کرد: که «بیش از شش تن کمکهای انسانی برای سیلزدگان» ارسال کرده است و « اخیراً کمک مالی به میزان ۲میلیون و ۵۰۰هزار دلار نیز بدین منظور اختصاص داده است». (سایت حکومتی انتخاب ۲۲خرداد ۹۸) ولی سؤال این است که این کمکها سر از کجا در میآورد؟ چرا کوچکترین آثار بهبودی در وضعیت مردم دیده نمیشود و چرا هنوز بسیاری از مناطق و روستاهای کشور «غرق در آب» است؟!
جواب سؤال البته که برای هر ایرانی آگاه از قبل مشخص است. این رژیم جنایتکار برای سازندگی و آبادانی نیامده است. اگر اهل ساختن بود جنگ ضدمردمی را ادامه نمیداد. اگر دنبال رفاه مردم بود ثروت و درآمد نفت را صرف دخالت در سایر کشورها و تروریزم نمیکرد. در نتیجه تنها راه برای پایان دادن به سیهروزی و فقر و بدبختی مردم ایران نفی تمامیت نظام ولایتفقیه با تمام باندهای جنایتکار درونی آن است
راهحل همه بحرانهای اجتماعی مثل کارتنخوابی و گورخوابی و اینک ـ با یک عقبگرد چند هزار ساله ـ زندگی در جنگل در گرو سرنگونی علتالعلل همه بدبختیها و از ریشه کندن این شجره خبیثه است.
آن روز البته که نزدیک است!