728 x 90

کالبدشکافی دجالیتی به نام «دفاع مقدس»!

جنگ ضد میهنی
جنگ ضد میهنی

به بهانه سالروز آغار جنگ ضد میهنی در ۳۱شهریور ۱۳۵۹

«دفاع مقدس»!

بسیار این کلید‌واژهٔ من درآوردی را شنیده‌ایم. به راستی درونمایه این عبارت چیست؟

صفت مفعولی «مقدس»، بدون تعارف و حاشیه‌روی تداعی کنندهٔ جنگهای صلیبی است. این سلسله جنگ‌ها نیز «جنگ مقدس» نام داشت. این جنگ‌ها برای آن برافروخته شد تا سرزمینهای مقدس را آزاد کند. پاک الکساندر دوم جنگجویان مسیحی را مورد آمرزش قرار می‌داد و فضای ذهنی لازم برای ادامهٔ این جنگ ایجاد می‌کرد. یک سرباز مسیحی وقتی سوگند یاد می‌کرد، یک صلیب از کلیسا دریافت می‌کرد و سرباز رسمی آن می‌شد. کسانی که در زندگی خود گناهان بیشتری مرتکب شده بودند، این جنگ را وسیله‌ای برای آمرزش گناهان خود می‌دیدند. پاپ اوربان دوم در سخنرانی‌های خود به‌وضوح می‌گفت آمرزش گناهان فقط نصیب کسانی می‌شود که برای بازپس‌گیری بیت‌المقدس کشته شوند؛ اگر سالم به موطن خود بازگردند آمرزشی در کار نیست!

 

خمینی از این جنگ‌ها ـ که در ظاهر به‌نام مذهب و برای خدا و فتح اماکن مقدس، صورت می‌گرفت ولی هدفی جز کشورگشایی و دست‌یافتن به سرزمینهای جدید نداشت ـ کپی‌برداری کرد تا نیت خود را پیش ببرد. جنگ ۸سالهٔ بین ایران و عراق.

او به جای صلیب، کلید بهشت را بر گردن سربازان یک‌بار مصرف و پتوپیچ خود می‌انداخت و با نوحه‌های پاسدار آهنگران آنها را روی میدانهای مین می‌فرستاد تا مسیر پیشروی را باز کنند.

زمینه‌ساز این طولانی‌ترین جنگ معاصر، دخالت‌های آشکار خمینی در امور عراق بود. روزنامهٔ کیهان ۶ماه قبل از شروع جنگ در تیتری تحریک‌کننده نوشت:

«امام خمینی ارتش عراق را به قیام دعوت کرد».

این جنگ علاوه بر تأمین اهداف کشورگشایانهٔ خمینی به دستاویزی برای مقابله با احزاب و سازمانهای سیاسی و کشتار آنها تبدیل شد.

 

جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران می‌گوید:

«اگر جنگ نشده بود من فکر می‌کنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود... [جنگ به ما] قدرت داد، تجربه داد... خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضد انقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم».

فتح خرمشهر به‌معنی خروج نیروهای متجاوز از خاک ایران نقطه‌عطف جنگ ایران و عراق می‌باشد. بدون تردید این واقعه می‌توانست فرصت خوبی برای خمینی و برون‌رفت او از بحران جنگ باشد. به شرط آن‌که او، جنگ را یک «بحران» می‌دانست و نه یک «نعمت». در حالی که خمینی جنگ را «نعمت» و «مائده»

و صلح در آن را «دفن اسلام»! [بخوانید دفن خود و رژیمش] می‌دانست، بنابراین پس از آزادی خرمشهر به جنگ ادامه داد.

«این جنگ برای شما نعمت بسیار بزرگی بود؛ شما را با صفا، و جوهرهای وجودتان را آشکار کرد. اگر جنگ اتفاق نمی‌افتاد، معلوم نبود که ما چگونه باشیم و در چه وضعیتی به‌سر ببریم».

 

خمینی با تقلید از جنگهای صلیبی، جنگ خود را جنگ بین اسلام و کفر نامید و هدف آن را «فتح قدس از طریق کربلا» مشخص کرد. البته او به همین مقدار نیز راضی نبود. عملهٔ جنگ‌طلب او ابتدا شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» سر می‌دادند، بعدها آن را به شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان»! تبدیل کردند.

او برای جنبهٔ مذهبی بخشیدن به این جنگ اظهارات مختلفی دارد. نگاهی می‌کنیم به برخی مواضع او در پیام موسوم به «منشور روحانیت».

«هر روز ما در جنگ برکتی داشته‏ایم که در همه صحنه‌‏ها از آن بهره جسته‏‌ایم.

ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‏ایم.

...

جنگ ما کمک به افغانستان را به‌دنبال داشت،

جنگ ما فتح فلسطین را به‌دنبال خواهد داشت،

جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت کنند،

جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به‌دنبال داشت.

...

چه کوته نظرند آنهایی که خیال می‌کنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیده‌‏ایم، پس شهادت و رشادت و ایثار و از خود گذشتگی و صلابت بی‌فایده است! در حالی که صدای اسلام‌خواهی آفریقا از جنگ هشت ساله ماست، علاقه به اسلام شناسی مردم در آمریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنی در کل جهان از جنگ هشت ساله ماست (صحیفهٔ خمینی. ج‏۲۱. ص: ۲۸۳).

تلفات و خسارات این جنگ ویرانگر فقط در سمت ایران عبارت بود از:

۲میلیون کشته و معلول

۴۰هزار اسیر

۵۰شهر ویران‌شده

۳هزار روستای از بین رفته

۴میلیون آواره

۷هزار مفقود‌الاثر

بیش از هزار میلیارد دلار خسارت مادی

یک سال پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ خمینی بدون هیچ توضیحی در تاریخ ۲۹تیرماه ۱۳۶۷ این قطعنامه را پذیرفت و آن‌را به «نوشیدن جام‌زهر» تشبیه کرد و گفت دلیل آن‌را نمی‌تواند بگوید. سا‌ل‌ها بعد برخی از فرماندهان ارشد سپاه از جمله اسماعیل کوثری گفتند، مدت کوتاهی پیش از پذیرش جام‌زهر، مجاهدین خلق عملیاتی مقدماتی برای تسخیر تهران انجام داده و شهر مهران را تسخیر کردند. ما مجبور به پذیرش آتش‌بس شدیم تا حرکت بعدی را خنثی کنیم.

***

دجال بزرگ از طریق کربلا به قدس نرسید. او حتی نتوانست از این طریق به کربلا برسد؛ اما ۸سال بی‌وقفه سرمایه‌های انسانی و طبیعی این مرز و بوم را سوخت‌بار سوداگریهای جنون‌آمیز خود کرد.

ورثهٔ او هنوز این سوداگری را مشق می‌کنند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3e8cfef0-1d9c-4764-bb9d-2654bc4b656e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات