در شمارههای پیشین به بازدید یک هیأت بینالمللی از اشرف ۳در تاریخ ۲۹ژوئن ۲۰۱۹و بهدنبال آن برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی و شخصیتهای اروپایی و استرالیایی و با حضور هزاران تن از رزمندگان آزادی در اشرف ۳اشاره شد.
یکی از موضوعات مهم در کنفرانس بینالمللی در اشرف۳که از سوی مریم رجوی و سایر شخصیتهای بینالمللی طرح شد، موضوعی تحت این عنوان بود:
«چه کسی جنگطلب است»؟
در آن شمارهها از نقش رژیم در جنگافروزی و صدور تروریسم با وجود اسناد و مداراک فراوان سخن گفته شد. اکنون این شماره به اختصار به آن دسته از جنگطلبیها و تروریسم برونمرزی رژیم آخوندی میپردازد که مورد محکومیت و مجازات کشورهای مزبور قرار گرفته و از نظر حقوقی هیچ ابهامی در مجرم بودن رژیم در آنها وجود ندارد و «جرم» و « جنایت»، اثبات شده است.
آرژانتین- انفجار مرکز خیریه آمیا
روز ۱۸ژوییه ۱۹۹۴برابر با ۲۷تیر ۱۳۷۳یک عملیات تروریستی مرگبار با کار گذاشتن یک خودروی انفجاری مهیب و قدرتمند در برابر مرکز خیریه آمیا در بوئنسآیرس انجام گرفت. در این اقدام جنایتکارانه ۸۵نفر کشته و بیش از ۲۰۰نفر زخمی شدند. بعدها بواسطه تحقیقات گسترده سرپرست تیم تحقیق انفجار آمیا، قاضی آلبرتو نیسمن، مشخص شد که علت این انفجار به موضوع فسخ قرارداد ارسال تکنولوژی هستهیی از سوی آرژانتین به دیکتاتوری آخوندی برمیگشت که افشای آن ۳سال قبل توسط مقاومت ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی صورت پذیرفته بود. یک خبرگزاری بینالمللی از آن کنفرانس مقاومت چنین گزارش کرده بود:
افشاگری مقاومت ایران
«مسئول کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت، محمد محدثین، اعلام کرد، در آوریل ۱۹۹۰دولت ایران ۲۰۰میلیون دلار به برنامه تسلیحات اتمیش که توسط آرژانتین، پاکستان و چین به آن کمک میشود اختصاص داده است». (خبرگزاری آسوشیتدپرس- ۱۴ژوئن ۱۹۹۱)
۳هفته بعد از انفجار مرگبار بوئنس آیرس در ۱۰اوت ۱۹۹۴مقاومت ایران اطلاعات مربوط به این اقدام تروریستی را اعلام و طی اطلاعیهیی گزارش کرد که تصمیم این بمبگذاری در جلسه شورایعالی امنیت ملی بهریاست رفسنجانی، در روز شنبه ۲۳مرداد۱۳۷۲گرفته شد و پس از تصویب نهایی توسط علی خامنهای، دستور اجرای آن به سرتیپ پاسدار احمد وحیدی، فرمانده وقت نیروی تروریستی قدس سپاه داده شد. وحیدی هم مأموریت اجرای عملیات را به اصغری، از عناصر نیروی قدس، که تحت عنوان دیپلمات در آرژانتین بهسر میبرد، واگذار کرد. روزنامه واشنگتن پست
در همان روز، کنفرانس مطبوعاتی و افشاگری مقاومت ایران را منعکس کرد.
به فاصله کوتاهی پس از افشاگری مقاومت ایران، کارلوس منم، رئیسجمهور وقت آرژانتین، افراطیون اسلامی را که از ایران آمده بودند مقصر انفجار آمیا معرفی کرد. پاسداران رژیم برای اجرای عملیات تصمیم گرفته بودند از تروریستها و از عناصر حزبالله لبنان وابسته به نیروی قدس استفاده کنند.
صدور حکم دستگیری بالاترین کارگزاران رژیم
پس از افشاگری اوت مقاومت ایران و تحقیقات بعدی قضایی، روز ۲۶اکتبر ۲۰۰۶(چهارم آبان ۱۳۸۵) دادستانهای دولت فدرال آرژانتین رسماً علیه ۸تن از کارگزاران دیکتاتوری آخوندی اعلام جرم کردند و خواستار حکم جلب آنها شدند. این ۸تن عبارت بودند از: هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت، علیاکبر ولایتی، وزیر خارجه وقت و مشاور فعلی آخوند خامنهای، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات وقت، پاسدار محسن رضایی سرکرده وقت سپاه و دبیر فعلی مجمع تشخیص مصلحت، پاسدار احمد وحیدی سرکرده وقت سپاه تروریستی قدس، محسن ربانی و احمدرضا اصغری دیپلمات تروریستهای رژیم و عماد فایض مُغنیه، سرکرده سابق بخش امنیتی حزبالله لبنان.
پس از اعلام جرم دادستانهای دولت فدرال علیه ۸تن از کارگزاران دیکتاتوری آخوندی سرانجام در ۱۷آبان ۱۳۶۸(۸نوامبر ۲۰۰۷) مجمع عمومی پلیس بینالملل (اینترپل) با اکثریت آرا با صدور حکم جلب بینالمللی برای آخوند علی فلاحیان، پاسدار محسن رضائی، پاسدار احمد وحیدی، پاسدار-دیپلمات محسن ربانی، رایزن فرهنگی سفارت رژیم در آرژانتین و پاسدار-دیپلمات احمدرضا اصغری، دبیر سوم این سفارتخانه در زمان انفجار مرکز خیریه آمیا، اخطاریه سرخ صادر کرد. اخطاریه سرخ به این معنی بود که پلیس هر یک از ۱۸۶کشور عضو اینترپل میتواند بر اساس آن، دست به بازداشت این افراد و تحویل آنها به آرژانتین بزند که درخواست بازداشت آنان را کرده بود.
ردپای سیاست مماشات در انفجار آمیا
پس از اعلام جرم دادستانهای دولت فدرال و صدور حکم اینترپل، قاضی آلبرتو نیسمن، سرپرست تیم تحقیق انفجار آمیا در پی تحقیقات گسترده خود گزارش کرد: «تحقیقات او نشان میدهد که کریستینا فرناندز، رئیسجمهور بعدی آرژانتین، برای سرپوش گذاشتن بر جنایت رژیم با دولت ایران تبانی کرده است». روزنامه نیویورک تایمز با استناد به بخشهایی از این گزارش ۲۸۹صفحهای نوشت: «مقامهای آرژانتین و ایران به توافقی رسیده بودند که بر اساس آن، آرژانتین به ایران گوشت صادر کند و از ایران نفت تحویل بگیرد و همچنین نقش مقامهای جمهوری اسلامی در انفجار مرکز آمیا را امحا کند. بر اساس این گزارش، کریستینا کرشنر، رئیسجمهوری و هکتور تیمرمن، وزیر امور خارجه آرژانتین از این توافق حمایت کرده بودند». (روزنامه نیویورک تایمز- ۲۲ژانویه ۲۰۱۵)
روزنامه اصلی بوئنس آیرس نیز با اشاره به امضای تفاهم بین دیکتاتوری آخوندی و آرژانتین و نامه محمدجواد ظریف خطاب به وزیر خارجه آرژانتین، تبانی دولت آرژانتین با حکومت آخوندی را فاش کرد و نوشت: «بلافاصله پس از امضای یادداشت تفاهم، وزرای خارجه وقت (نظام) ایران و آرژانتین در اجرای بند ۷یادداشت تفاهم با ارسال نامه مشترک به دبیرکل سازمان اینترپل…، از سازمان اینترپل خواستند تا الزامات آن سازمان نسبت به پرونده آمیا خاتمه یابد. در همین ارتباط وزیر خارجه آرژانتین در ملاقات مورخ ۳۰می ۲۰۱۳با دبیرکل وقت اینترپل، بر انجام الزامات مصرح در یادداشت تفاهم از سوی آرژانتین تأکید کرده بود». (روزنامه کلارین پولیتیکا- ۱۵دسامبر ۲۰۱۷)
اگر چه مقامهای آرژانتینی نتوانستند پلیس بینالملل (اینترپل) را قانع کنند تا نام آمران و مجریان رژیم آخوندی در این ترور مرگبار را از فهرست افراد تحت تعقیب خود حذف کند، اما این گزارش به قیمت جان قاضی تحقیق تمام شد و تروریستهای صادراتی نظام آخوندی آلبرتو نیسمن را در یکشنبه شب ۱۹ژانویه ۲۰۱۵برابر با ۲۸دی ۱۳۹۳در آپارتمانش در طبقه سیزدهم برج لوپارک در بوئنوسآیرس به ضرب چند گلوله به سرش بهقتل رساندند…
به این ترتیب در پناه سیاست مماشات با رژیم آخوندی، بالاترین کارگزاران تروریست این رژیم جنگطلب موقتاًً از چنگ محاکمه و عدالت گریختند تا روزی که توسط مردم ایران بر جایگاه جنایتکاران در دادگاههای صالحه خلق نشانده شوند.
جنایت زیر سایه سیاست مماشات و جنگطلب خواندن دیگران!
آخوندها در این مورد نیز زیر سایه سیاه مماشات موفق به جان در بردن از دست عدالت شدند، همان سیاستی که مریم رجوی در کنفرانس مطبوعاتی خود درباره آن گفت که اگر از آغاز این سیاست فاجعهبار در کار نمیبود، تأسیسات بمبسازی اتمی رژیم امکان پیشروی پیدا نمیکرد. چنانکه به گفته حسن روحانی رئیسجمهور ارتجاع، زیرساختهای آن در فضای سیاست مماشات ایجاد شده بود و اکنون نیز رژیم اعلام کرده که از روز ۷ژوئیه ۲۰۱۹(۱۶تیر ۹۸) میزان غلظت اورانیوم خود را به بیش از سه و شصت و هفت صدم درصد افزایش میدهد و رآکتور آب سنگین اراک را به شرایط سابق برمیگرداند.
به تجربه دیده شد که جنگافروزی و تروریسم آخوندها، (آن روی سکه شیطانسازی علیه مجاهدین)، درست در زمانی بالا میگرفت که سیاست مماشات، شدت و گسترش پیدا میکرد. توافق اتمی تحت نام «برجام» در سال ۹۴از همین سیاست ناشی شد و تاریخچه رژیم نشان میدهد که این سیاست پیوسته راهگشای جنگ و تروریسم این نظام اهریمنی بوده است.
واقعیت اینکه این سیاست در چهار دهه گذشته به آخوندها امکان داده است که برای جنایتها و تجاوزاتشان قیمتی نپردازند، بلکه جریتر شوند. اما بهقول مریم رجوی در کنفرانس اشرف۳:
«توحش آخوندها در مناسبات بینالمللی، یک قدرتنمایی پوشالی است. این خطای محض یا تبلیغات لابیهای رژیم است که چنین دست و پا زدنهایی قدرت رژیم انگاشته شود. در حقیقت آنها نه قدرت نظامی قابل اتکایی دارند، نه پایگاه مردمی و نه پشتوانه اقتصادی. قدرت آخوندها در داخل ایران اعدام و شکنجه و سرکوب مردم بیدفاع است و در خارج ایران از آنجایی است که کسی در مقابل جنگافروزی و تروریسم آنها نایستاده است». («مریم رجوی- ۲۹ژوئن ۲۰۱۹– اشرف۳)
ادامه دارد.