«سانسور، تهدید و ارعاب نمیتواند واقعیت را از تاریخ محو کند. خون مظلوم دامنگیر است. روایت ۵روزهای از واقعه ماهشهر روی دستم باد کرده، گفتند؛ هیس صدایش را در نیاور. اما این گزارش منتشر نشده مث نعش گندیدهای تمام وجودم را آزار میدهد... برای مصاحبه مردمی و گزارش درباره اعتراضات بنزین ۳روز ماهشهر بودم. با توجه به چیزای تلخی که دیدم و شنیدم نمیدونم اصلاً بنویسم یا ننویسم... در غائله ماهشهر عدهای زخمیاند اما از وحشت دستگیری پنهان شدهاند. برادر از احوال برادر زخمی خبر ندارد. پزشک ماهشهری: زخمیها پاشون به بیمارستان برسه، میبرنشون. اگه به همین روال باشه عفونت از پا درشون میاره. تو رو قرآن بگید دست از بگیر و ببند بردارن تا اینا بیان بیرون مداواشون کنیم».
اینها جملاتی از توئیتهایی فردی است که روزهای ۱۸و ۱۹ آذر با عنوان خبرنگار روزنامه حکومتی همشهری بخشی از کشتار مردم در ماهشهر و عواقب آن را به تصویر کشیده است. البته که ابعاد جنایت بسیار وسیعتر از این است و انسان را یاد کشتارهایی همچون صبرا و شتیلا میاندازد.
حقیقت ماجرای کشتار ماهشهر
کینهٔ پاسداران ارتجاع نسبت به ماهشهر در نوع خود بینظیر بوده. ظاهراً برخلاف شهرهایی مثل شیراز و اصفهان و کرج حجم تخریب بانکها و در هم کوبیدن مراکز و مظاهر ارتجاع در ماهشهر کمتر بوده و شهروندان ماهشهری فقط با آتش زدن لاستیک و قرار دادن سنگ در جاده منتهی به بندر موسوم به خمینی، آن را بستهاند ولی ابعاد جنایت و میزان قساوت و وحشیگری نیروهای رژیم چندبرابر شهرهای دیگر بوده و دست به کشتاری همهجانبه زدهاند. شاهدان گفتهاند علت این امر به بسته شدن مسیر تردد به منطقه ویژه اقتصادی و پتروشیمی رژیم برمیگردد که در تیول سپاه پاسداران خامنهای است به همین دلیل سپاه با فرستادن زرهی و نفربر و سلاح سنگین بدون هیچ هشداری شهروندان را به گلوله بسته است. به این حقیقت حتی خبرنگار رژیم از روزنامه حکومتی فرهیختگان اعتراف میکند: «از چند منبع موثق شنیدم سپاه یا یگان ویژه آمده بودند. در ابتدا گفته بودند باید راه را باز کنید. نیمساعت مهلت داده بودند» (۱۴آذر ۹۸) ولی با دجالیت آخوندی و معکوس کردن قضیه، تقصیر را گردن هموطنان بیدفاع میاندازد که گویا آنها از سوی نیزار شلیک را شروع کردهاند! در حالیکه آدم سادهای هم میفهمد که پنهان شدن در نیزار و شیلک کردن از آنجا که کاملاٌ بیحفاظ است هرگز منطقی نیست مگر کسی یا کسانی بخواهند خودکشی کنند بنابراین این داستان ساخته و پرداخته تبلیغات رژیم و از اساس کذب محض است.
در گزارش یکی از اهالی آمده است: «به دستور استاندار و با مجوز شاک، سپاه خوزستان یه تیپ ویژه تکاور به ماهشهر فرستاد به همراه دو تانک (بله واقعاً تانک) و شش نفربر و کلی سلاح سنگین و نیمه سنگین و حتی هلیکوپتر نظامی! بهمحض ورود به ماهشهر ابتدا توی شهر چمران (جراحی) وارد شدند و مردم رو به گلوله بستن. با کلاشینکف؟ خیر با تیربار دوشکا. دقیقاً با تیربار دوشکا. و از هلیکوپتر هم توی شهر چمران(جراحی) به مردم عادی تیراندازی کردند. حتی به سمت مردمی که توی خونه بودن و حتی توی راهپیمایی اعتراضی شرکت نکرده بودند. و در همون ساعت اول حدود ۱۷نفر از جمله دو کودک ۴و ۸ساله و یک پیرزن هفتاد و چند ساله با تیر مستقیم برادران پاسدار کشته شدن (آمار بقیه کشتهها بهعلت فرار جوانها به بیشهها و تیراندازی کور پاسدارها به این بیشه و نیزارها هنوز مشخص نیست)».(خبرگزاری فرات ۱۲آذر ۹۸)
خاص بودن کشتار ماهشهر در بین همه جنایات رژیم در قیام اخیر را میتوان در اظهارات سرکردگان و رسانههای رژیم نیز دید. چندین رسانه رژیم برای سفیدسازی و پوشاندن جنایت، خبرنگار به آن شهر فرستادند که از این قتلعام گزارش تهیه کنند و رژیم برنامههای تلویزیونی برای تبرئه نیروهای سرکوبگر درست کرد. واعظی رئیس دفتر جنایتکار روحانی در پاسخ به پرسشی درباره جزییات اتفاقات نیزارهای ماهشهر تقصیر را طبق معمول به گردن قربانی انداخت که «بر اساس تصاویری که از این اتفاقات موجود است عدهای مسلح به نیروی انتظامی و مردم تیراندازی میکردند».
قاضیزاده نماینده مجلس ارتجاع از این شهر، تحت فشار افکاری عمومی مجبور شد اعتراف کند که «در ماهشهر تعداد زیادی از افراد کشته شدهاند» ولی او نیز که یک عنصر جنایتکار از این نظام کثیف است از کشتار دفاع کرد و طلبکارانه میپرسد «آیا کسی نمیداند وقتی میخواهد به خطوط اصلی انرژی کشور حمله کند چه اتفاقی رخ میدهد؟». (خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۰آذر ۹۸)
استاندار رژیم از خوزستان هم درباره واقعه خونین ماهشهر موضع گرفت و اگر چه او هم انگشت اتهام را به سوی شهدا گرفت ولی در نهایت مقر آمد که موضوع، اهمیت پتروشیمی پاسداران بوده است: «صنعت پتروشیمی هم بهدلیل بروز این شرایط ناامن در معرض بروز مشکل و اختلال قرار گرفته بود و تداوم این شرایط کل استان و کشور را در معرض آسیب و مشکل قرار میداد» (خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس ۱۳آذر ۹۸)
انعکاس بینالمللی کشتار ماهشهر
به گلوله بستن شهروندان بیدفاع ماهشهری با سلاح نیمهسنگین و دوشکا در داخل نیزار در صحنه بینالمللی نیز با عکسالعملهای بسیاری مواجه شد و بسیاری از شخصیتهای سیاسی و حقوقبشری این جنایت را محکوم کردند و رسانههای بینالمللی معتبر نیز از این حادثه دلخراش مطالبی نوشتند.
خانم میشل باشله کمیسر عالی حقوقبشر سازمان ملل یکی از بدترین وقایع مربوط به اعتراضات در ایران را ماهشهر دانسته و گفته است: «در میدان جراحی در ماهشهر نیروهای امنیتی ایران علیه تظاهر کنندگان از جمله افرادی که در حال فرار بودند و افرادی که در نیزار نزدیکی میدان پنهان شده بودند، از سلاحهای سنگین استفاده کردند... علاوه بر معترضان، افرادی که در خیابان یا از خانههایشان ناظر اتفاقات بودهاند هم مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند».(سایت کمیساریای عالی حقوقبشر ۱۵آذر ۹۸)
برایان هوک در مصاحبهای در بنیاد دفاع از دموکراسیها جزییات بیشتری از این جنایت را به رسانهها گفت و اعلام کرد «بسیاری از معترضان که از برابر تیراندازی گریختند به نیزاری در آن حوالی رفتند تا فرار کنند. سپاه پاسداران، آنها را تعقیب کرد و با مسلسلهایی که بر روی وانتها نصب بود آنها را محاصره کرد. سپس آنها معترضان را گلولهباران کردند. در میانه شلیک گلولهها فریادهای قربانیان قابل شنیدن بود. در این واقعه به تنهایی، رژیم تا ۱۰۰ایرانی و شاید بیشتر را بهقتل رساند. وقتی تمام شد، رژیم اجساد را در کامیونها گذاشت. ما هنوز نمیدانیم که این اجساد به کجا برده شدند».(۱۹آذر ۹۸)
در قطعنامه دوحزبی قانونگذاران آمریکایی هم به ماهشهر اشاره شد و سایت هیل کنگره روز ۱۹آذر ۹۸ گزارش کرد که «قطعنامه در متن همچنین رژیم را بهخاطر امتناع از بازگرداندن اجساد کشتهشدگان و قتلعام در شهر ماهشهر، محکوم میکند، جایی که نیروهای امنیتی حداقل ۱۰۰نفر را با آتش مسلسل کشتند».
رسانهها و روزنامههای معتبری همچون نیویورکتایمز، خبرگزاری فرانسه، لوموند، اکونومیست، تایمز مالی، واشنگتنپست، سایت بلومبرگ و... نیز در گزارشهایی که از قیام بزرگ مردم ایران منتشر کردند بهطور خاص به جزییاتی از شهادت مظلومانه شهروندان ماهشهری اشاره کردند.
این تازه آغاز ماجراست!
رژیم ابتدا موضوع ماهشهر و کشتار در نیزار را کتمان میکرد. در سانسور خبری بهدنبال قطع اینترنت اساساً آن را از بیخ منکر شده بود. با وجود اینکه این جنایت در روزهای اول قیام صورت گرفته بود ولی انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و در رسانههای رژیم حتی اسمی هم از قتلعام در ماهشهر شنیده نمیشد!
با وصل قطرهای اینترنت معلوم شد که جنایتی هولناک در آنجا رخ داده است؛ با این حال باز هم از طرف رژیم خبری منتشر نشد. تا اینکه به همت هموطنان آزاده به تدریج فیلمهای حادثه به بیرون درز یافت و ابعادی از موضوع روشن شد. سپس با طرح گستردهٔ موضوع در شبکههای مجازی، رژیم کمی به آن پرداخت. اما هنوز که هنوز است ابعاد کشتههای قیام مشخص نیست. حتی از دستگیر شدگان و سرنوشت آنها اطلاعی در دست نیست.
به همین دلیل مقاومت ایران بخش عظیمی از انرژی و فعالیت خود را روی مشخص کردن تعداد و مشخصات شهیدان و وضعیت مجروحان و دستگیر شدگان متمرکز کرده تا هر چه بیشتر جنایات رژیم در شهرهای میهن را با جزییات افشا کند.
بیتردید به ضمانت خون شهیدان و رنج و شکنج مجروحان و اسیران و نبرد کانونهای شورشی و پشتیبانی هموطنان، خامنهای و مزدورانش تاوان همه جنایتهای خود را پس خواهند داد و شلیک و کشتار مردم نه پایان غائله که تازه شروع ماجرا و نشانگر عبور قیام از یک نقطهعطف مهم به سوی آزادی و رهایی است.