728 x 90

گاوگندچاله‌دهانیِ ولی‌فقیه در قلب تاریخ

پرده‌یی از مبارزات آخوندها در دههٔ ۵۰
پرده‌یی از مبارزات آخوندها در دههٔ ۵۰

خامنه‌ای در سخنان روز ۱۹دی، در چند عبارت، تمام تاریخچه‌ٔ سراسر دروغگویی و شیطان‌سازیِ حاکمیت آخوندی با رأس ولی‌فقیه را به نمایش گذاشت. خامنه‌ای با تأسی به امام عوام‌فریب‌اش، منکر وجود و مبارزه‌ٔ گروه‌های سیاسی در برابر حکومت شاه طی سال‌های دهه‌ی ۵۰ خورشیدی شد! این در حالی‌ست که خود خامنه‌ای و رفسنجانی اساساً اگر فعالیت سیاسی‌‌ در زمان شاه داشتند، عمده‌ٔ آن هواداری دورادور از سازمان مجاهدین خلق ایران تا سال ۱۳۵۴ بود.

تحریف یک تاریخ در حالی که طیف‌های گوناگون شاهدان آن هنوز زنده و ناظرند، فقط از گاوگندچاله‌دهانی چون ولی‌فقیه ارتجاع برمی‌آید با مستمعینی جهول و فاقد شعور سیاسی و تاریخی که اساساً سرمایه‌های ارتجاع آخوندی در طول حیات‌اش بوده‌اند و هستند.

 

ده‌ها کتاب، مقاله، فیلم و گفتار توسط بسیاری نویسنده و تاریخ‌نگار، گواهی داده‌اند که از سال ۱۳۴۳ تا اواخر سال ۱۳۵۶ در صحنه‌ی سیاسی ایران و تعادل قوای اصلی آن، یک‌طرف حکومت شاه بود، یک‌طرف سازمان‌های پیشتاز مبارزه‌ چون مجاهدین خلق ایران و چریک‌های فدایی خلق ایران. این مبارزه که فضای آن در آن زمان دانشگاه‌ها، بازار، محیط‌های روشنفکری و سیاسی و سپس زندان‌ها بود، به‌طور خاص پس از کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و تداوم آثار آن تا نیمه‌ی اول دهه‌ٔ ۴۰، توسط این ۲گروه مبارز نمایندگی می‌شد.

 

واقعیت‌های آشکار و ثبت‌شده در این دوره از تاریخ ایران گواهی داده است که آخوندها ــ من‌جمله خمینی ــ از سال ۱۳۴۳ تا اواخر ۱۳۵۶ جز تعدادی معدود، هیچ مبارزه‌یی با شاه نداشتند، اگر هم بودند، از نوگرایی و جذبه و پیشتازی مجاهدین خلق ارتزاق می‌کردند و به‌همین اتهام هم به زندان افتاده بودند. نحله‌ی آخوندها و در رأس‌شان خمینیِ پراگماتیست، اساساً در تابستان و پاییز ۱۳۵۷ که مردم، خیابان‌ها را به عرصه‌ی تظاهرات علیه شاه تبدیل کردند و عکس‌های شهدای مجاهدین و چریک‌های فدایی بر دست‌هایشان بود، پا به میدان گذاشتند. خود خمینی به آخوندها پیام داد «حالا که دیگران اشکال می‌کنند، شما هم بیایید».(نقل به مضمون)

 

خامنه‌ای البته همه‌ٔ این‌ها را می‌داند، ولی هم‌ذات‌پندار بودن با خوی و منش دجال‌گری و دروغ‌زنی، آموزه‌ٔ تحریف عامدانه‌ٔ تاریخ ثبت‌شده می‌شود. اما چه سود که راه رفته‌ٔ ۴۶سال دجالیت و دین‌فروشی و قلب واقعیت، لعنت‌گاه ابدیِ خمینی و خامنه‌ای در مظهر مردم ایران و حافظه‌ی تاریخی‌شان شده است.

 

طی بیش از ۴دهه‌ی گذشته، هزاران نوشتار، گفتار، تصویر و سند در وصف و شرح دروغ‌گویی و دجالیت به‌عنوان ماهیت کارگزاران این حاکمیت انتشار یافته است. قاطبه‌ی مردم ایران تجربه کرده‌اند که «دروغ» و «دجالیت»، ابزارهای جنایت‌کاری‌های این حاکمیت هستند. خمینی سردمدار این نحله، با وقاحت، حلال بودن دروغ و شرب خمر و جاسوسی برای حفظ نظام را توصیه و دستور کرد و به‌عنوان یک روش حکومت‌مداری جاانداخت. خودش هم اولین کسی بود که زیر تمام قول و قرارهایش در پاریس زد و بزرگ‌ترین خیانت به اعتماد مردم ایران را مباح جلوه داد. خمینی با کلاهک و چتر این خیانت، انواع جنایت را به کارگزاران نظام، پاسداران، کمیته‌چی‌ها، بسیجی‌ها، بازجویان، به‌اصطلاح دادستان‌ها و خامنه‌ای تجویز نمود.

 

خامنه‌ای با این تحریف ــ که بی‌شک برخی عناصر شاهد آن تاریخ، در درون نظام هم به آن می‌خندند ــ  اوج خباثت در عین بلاهت را مرتکب شد. نشان داد که ضربه‌ٔ شکست عمق استراتژیک در سوریه، مشاعر وی را نیز مرتعش و مشوش نموده است.

آن‌چه خامنه‌ای در اوج وقاحت دروغ‌گویی، خواست به مستمعین نان‌خور نظام حقنه کند، از قضا سوخت‌بار شناساییِ بیشتر مبارزان واقعیِ با شاه توسط نسل‌های جدید و نیز افزودن به اعتبار تاریخی‌شان در شناخت ماهیت دجال و ارتجاعیِ نحله‌ٔ خمینی و ولی‌فقیه کنونی نظام شد. نشان داد که استمرار مبارزه پس از سقوط شاه، اساساً بر محور آزادی علیه هرگونه ارتجاع و دیکتاتوری بوده است. همین سرمایه برای نیروهای اصیل و پیشتاز در مبارزه با ارتجاع آخوندی از ۱۳۵۸ تا کنون، پالایش‌دهنده‌ٔ صحنه‌ی سیاسیِ فعلیِ ایران در راستای سرنگونی دیکتاتوریِ فقاهتی ــ ولایی می‌باشد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8890e1a3-8a26-4416-9470-0103160608f1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات