این روزها آشفتگی سراپای نظام ولایت را فراگرفته است. بحرانهای لاعلاج از تحریمها و خفگی اقتصادی تا انزوای بینالمللی و بحران کرونا همچنان ادامه دارد و ضربه سنگین هلاکت فخریزاده این آشفتگی و لاعلاجی را مضاعف و باز هم تشدید کرده است.
واکنشهای آشفته
از همان ساعت اولیه هلاکت پاسدار فخریزاده بهمریختگی در نظام سر باز کرد
کمالوندی سخنگوی آژانس انرژی اتمی رژیم بهکلی منکر کشته شدن مهره اتمی رژیم شد و گفت همه دانشمندان هستهیی سالم هستند!
اما بلافاصله این ادعا پس گرفته شد و مرگ سخت فخریزاده تأیید شد. سپس سناریوهای مختلفی توسط مقامات رژیم در رابطه با شیوه عملیات انجام شده مطرح شد. تا آنجا که صدای رائفیپور مهره باند خامنهای هم در آمد و گفت:
«بابا الآن دو روز از (کشته شدن فخری زاده) گذشته مردم نمیدانند اول تیراندازی بود بعد انفجار بود بعد تیراندازی بود. هرکس دارد یک حرفی میزند. تاکی ما باید روایت اول را از دست بدهیم... نگاه میکنی شبکه یک چرت و پرت نشان میدهد، شبکه ۲ مزخرفتر از آن یکی، سه ... شبکه خبر اسمش رویش است دارد زیر نویس میزند... هیچ هماهنگی وجود ندارد اصلاً آماده نیستید...». (سایت خبر فوری رژیم ۱۱آذر۹۹)
این بهم ریختگی در مواضع رسانهها و مهرههای رژیم نیز موج میزد:
کیهان خامنهای در یادداشت روز شماره ۸آذر به قلم شریعتمداری مستقیماً خواستار پاسخ به اسراییل شد. اما در ۹آذر یک گام فراتر گذاشت و در همان ستون «یادداشت روز» خواستار حمله موشکی به بندر حیفا و کشتار غیرنظامیان شد و نوشت:
«بهطور واقعی شهر مهم بندری حیفا را آنچنان مورد حمله قرار دهیم که علاوه بر انهدام تأسیسات با تلفات سنگین انسانی نیز توأم باشد تا بازدارندگی ما به نقطه اطمینان برسد!»
از سوی دیگر روزنامههای باند مغلوب نظام اما بر طبل صبر و سکوت و خویشتنداری کوبیدند و از به خطر افتادن مذاکرات در صورت پاسخ موشکی گفتند. سایر روزنامههای مهم یا بیاهمیت هم به فراخور نزدیکیشان به هر کدام از باند و جناحهای حکومتی مواضعی در همین دو طیف داشتند.
مزدوران سایبری نظام در شبکههای اجتماعی نیز دوباره با هشتگ انتقام سخت به میدان آمدند و در آشفتگی صحنه نه تنها به روحانی و ظریف یک دل سیر فحاشی کردند، بلکه حتی سران سپاه و شخص سلامی را هم بی نصیب نگذاشتند! کار به جایی کشید که خود خامنهای را هم با عبارت «آقای جمهوری اسلامی» مورد خطاب قرار دادند که پس این «انتقام سخت» و ادعای «اقتدار» و «یکی بزنند ده تا میخورند» چی شد؟ یکی خواستار حمله به عربستان شد، و دیگری حمله به شهر تیرانا را به سران موشکی سپاه توصیه کرد!
در سوی دیگر، مجلس ارتجاع که حتی پیش از این هم نشان داده بود گردن به قلادهٔ خامنهای نمیدهد، با دو فوریت به سوی تصویب طرحی شتافت که نه تنها برجام را قلع و قمع کند؛ بلکه حتی محافظت از برجام را هم با ۲۵سال زندان مجازات کند! (سایت خبر فوری ۱۱آذر)
شگفتا! چگونه برجام و مذاکره جویی را در مجلس ارتجاع اینچنین «جرم» میانگارند در حالی که به اعتراف شخص محمد جواد ظریف، عوامل همین باند ولایت مشغول چشمک و چراغ پنهانی به تیم بایدن هستند؟!
ظریف که در یک گفتگوی ویدئویی از همراهی و حمایت پاسدار سلیمانی از خودش سخن میراند، اعلام کرد که در باند مقابل عدهیی مشغول «گرا» دادن به آمریکا هستند که «با ما بهتر میتوانید کار کنید!» (خبرگزاری ایلنا ۹آذر)
به میان آمدن سخنانی مانند «بازرسان آژانس به سلامت!» از سوی نمایندگان مجلس ارتجاع تا خروج از پروتکل الحاقی و NPT و بازسازی رآکتور و غنیسازی با غنای بالا و... همگی نشان از تشتت بیسابقهٔ نظام در درون بدنهٔ خود است.
در خارج از مجلس هم کدهای «کاسبان تحریم» و «کاسبان ترور» تبدیل به خوراک روز سایر مهرههای حکومت برای حمله به یکدیگر شده است! بهنحوی که حتی عواملی در باند خامنهای به جناح مغلوب اتهام میزنند که آدرس محل کار پاسدار فخریزاده را شما در برجام به اسراییل و آمریکا دادید!
مجموعهٔ این آشفتگی و بلبشوی ولایی یک واقعیت را نشان میدهد. ضعف و بنبست و لاعلاجی.
اگر عکسالعمل نشان بدهد و طبق مصوبه مجلس ارتجاع از پروتکل الحاقی بیرون بیاید بهگفته مهرههای باند مغلوب با دست خود اروپا را هم علیه نظام متحد کرده و عملاً امکان فعال شدن ماشه و رفتن زیر بند هفتم منشور ملل متحد بهراحتی فراهم میشود.
اگر نخواهد این راه را برود باید پای سر کشیدن جامهای زهر بعدی، بهویژه موشکی، منطقهیی و حقوقبشر که بایدن هم روی آنها تأکید کرده است برود.
این همان بنبست مرگباری است که رژیم در آن اسیر است و این همه آشفتگی و بهمریختگی در آن ریشه دارد.