حرف مردم ایران این روزها این است که گرانی در نظام ولایت فقیه دیگر یک پدیده معمول ناشی از کنشهای متداول اقتصادی نیست، بلکه گرانی وجهی از جنگ نظام ولایت فقیه با مردم ایران است که بهمنظور حفظ نظام آنها را به زیر خط فقر و تا مرز نابودی فیزیکی برده است. درست مثل کرونای ولایت.
به همین دلیل است که مردم شعار میدهند: «بیماری، تورم بلای جان مردم»
به این واقعیت کارگزاران نظام هم با اشاره به عواقب شوم اجتماعی آن اعتراف میکنند. این قبیل اعترافات به این علت است که با مقصر معرفی کردن باند مغلوب، تمامیت نظام را در ببرند.
اعتراف تکاندهنده محمودزاده نماینده مجلس ارتجاع در روز ۳۰مرداد به فروش اعضای بدن جهت امرار معاش، مؤید همین واقعیت است. او گفت: «زباله گردی، کوله بری، سوخت بری، تکدیگری کودکان کار اختلاف شدید طبقاتی، فروش اعضای بدن جهت امرارمعاش، قبرخوابی و سرقت و زورگیری حاصل اقتصاد غلط و برنامهریزی اشتباه دولتهای گذشته است».
باند مغلوب هم با اشاره به آبرو باختگی تمام باندهای حاکم نزد ملت ایران، اعتراف میکند دولتهای قبل و دولت رئیسی در نظام آخوندی همه سر و ته یک کرباسند. روزنامه حکومتی آرمان ۳شهریور در مطلبی با عنوان «سؤال اساسی از دولت» نوشت: «مشکل این است که آنچه رئیسی بیان داشت، ۴۲سال است که کم و بیش شنیده میشود، دولتهای مختلف دقیقاً همین سخنان را گفتهاند. سؤال اینجاست که چرا شکاف طبقاتی و مفاسد اقتصادی مرتب بیشتر شده است؟».
رسوایی چپاول باندهای حاکم و انداختن غول فقر و کرونا به جان مردم ایران چنان آشکار است که حتی روزنامه فرهیختگان وابسته به ولایتی مشاور ارشد خامنهای روز ۴شهریور ضمن اینکه اعتراف کرد: «میزان سرانه کالری دریافتی ایرانیان از ۲۳۲۰ کیلو گرم کالری در سال۱۳۹۰ به ۱۹۵۰ کیلو گرم کالری در روز طی سال۱۳۹۸ رسیده است»، با اشاره به افت کیفیت شدید اقلام خوراکی خانوارها، که برای بسیاری از آنها چیزی جز نان خالی نیست، اذعان کرد: «نتیجه این کاهش کیفیت بهزودی در متغیرهای مربوط به سلامت خود را نشان خواهد داد».
در حالی که مردم ایران در مورد عوامل غارت منابع و داراییهایشان، خواص نظام یعنی خامنهای و بیت و پاسدارانش را نشانی میدهند یک روزنامه باند ولیفقیه با اشاره به گرانیها اذعان داشت کارگزاران حکومتی معترفند قیمتها حباب زیادی دارد و «این مابهالتفاوت قیمت به جیب عدهیی خاص میرود».
در هفته نخست شهریور قیمت هر کیلو برنج ایرانی به ۴۵هزار تومان رسید؛ یعنی یک ایرانی با یارانهاش تنها میتواند یک کیلو برنج بخرد
این در حالی است که به اعتراف رسانههای حکومتی ۱۰۰هزار تن از این کالا در بندرها و گمرکات کشور رسوب کرده است.
سقف دریافتی یک کشاورز ایرانی از فروش برنج ۳۰هزار تومان است؛ البته وزارت جهاد کشاورزی رژیم بسا ارزانتر از این قیمت، برنج کشاورزان را خریداری میکند به این صورت عوامل حکومتی برای هر کیلو برنج حداقل ۱۵هزار تومان سود میبرند.
این سیاست جنایتکارانه باعث سوءتغذیه و در تهدید قرار دادن سلامت مردم ایران شده است.
پیآمد این کشتار وسیع و بدون خونریزی مردم از طریق تحمیل فقر و گرانی حتی باعث وحشت باندهای حکومتی هم شده است.
در همین رابطه مصطفی هاشمی طبا، از کاندیداهای نمایشهای انتخاباتی رژیم در روزنامه حکومتی شرق ۴شهریور در مقالهای تحت عنوان «مجلس بیتوجه» نوشت گرانی و تورم: «موجب تراکم بغض خواهد شد و نتیجهٔ خوبی ندارد».
البته به این کارگزار حکومتی و بقیه همپالگیهایش باید گفت البته که این تراکم بغض مردم برای شما نتیجه خوبی ندارد ولی برای مردم محروم و زجر کشیده ایران نتیجهٔ بسیار مبارک و پرشگونی خواهد داشت.
سرنگونی نظام ولایت نقطه پایان دردهای مردم ایران است.