گرانی و تورم ناشی از دزدیهای نهادینهٔ نظام آخوندی روز بهروز بیشتر گلوی مردم محروم را میفشارد و «هر روز اقشار بیش از گذشته کمرشان زیر مشکلات اقتصادی، معیشتی و سونامی بیکاری خم و خمتر میشود» (روزنامهٔ حکومتی آرمان-۱۲ اردیبهشت).
تاکنون رژیم تلاش میکرد همه چیز را گران کند، بهجز قیمت نان تا با دسترسی حداقلی مردم به نان، شاید فوران اعتراضات ناشی از گرسنگی و فقر را به عقب بیندازد.
اما اکنون کفگیر نظام چنان به کف دیگ خورده و خالی شدن خزانهٔ نظام و ناتوانی در پرداخت هزینههای کمرشکن دستگاه سرکوب و تروریسمش آنقدر جدی شده، که از چندی پیش خیز گرانی نان را هم برداشته است.
خامنهای و رژیمش البته با جنگ روانی و برنامهٔ مشخص، بهطور خزنده، منطقه به منطقه و با ضد و نقیضگویی و تأیید و تکذیبهای متوالی و مقصر جلوه دادن نانوایان و غیره... در پی گران کردن نان هستند.
یکی میگوید «خبرهایی از افزایش ۵۰درصدی نان مطرح است» (جهان صنعت-۲۷ اردیبهشت)؛ آن یکی مدعی میشود: «هر گونه افزایش قیمت نان را تکذیب میکنیم!» (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم-۲۰ اردیبهشت)؛ آن یکی اعتراف میکند: «قیمت نان پنهانی گران شد» (خبرگزاری مهر آخوندی-۲۵ اردیبهشت)؛ در عینحال تقصیر را گردن نانوایان زحمتکش انداخته و با وقاحت میگوید: «نانوایان خود اقدام به گرانی نان کردهاند!» (همان منبع)؛ اما آن یکی اعتراف میکند نانوایان نیز قربانی گرانی هستند و «هزینههایی مثل آب، برق، گاز، بیمه، حمل آرد و... بین ۳۰تا ۴۰درصد افزایش داشته» است (عسگری-از مقامات اقتصادی رژیم-سایت خبربان-آذر۹۹). یکی بهصورت معناداری میپرسد آیا «افزایش ۱۰۰درصدی قیمت نان در راه است؟» (سایت حکومتی بورسان-۱۳ اردیبهشت).
همزمان با این زمینهسازیها و جنگ روانی، رژیم اقدام به گران کردن عملی نان هم کرده است. «مشاهدات از افزایش بی سر و صدای قیمت نان خبر میدهد» (سایت بورسان-۱۳ اردیبهشت). در عمل هم هر عدد نان لواش تا ۵۰۰تومان و هر عدد نان سنگگ در تهران تا ۶هزار تومان بهفروش میرسد و هر عدد نان بربری از ۱۵۰۰ به ۲هزار تا ۲۵۰۰تومان افزایش یافته است. علت هم ورشکستگی تمامعیار و شدت بحران بیپولی نظام است.
اما آخوندها میدانند که دارند با آتشبازی میکنند؛ بهویژه تجربه گران کردن بنزین آن هم پس از یک سال جنگ روانی را هم دارند که در آبان ۹۸ منجر به آن قیام آتشین شد؛ و اکنون گران کردن نان که آخرین غذای سفرهٔ کارگران و زحمتکشان و مردم محروم را از سفرههای آنها میرباید وضعیتی را بهوجود میآورد که روزنامههای حکومتی نیز نسبت به آن هشدار میدهند: «کاستیهای اساسی کارکرد نظام اقتصادی، شکافهای بزرگی از نظر ثروت و درآمد بین افراد ایجاد کرده و موجب نارضایتیهای شدید در بین اقشار مختلف مردم شده که میتواند آرامش» نظام «را با چالشهای جدی مواجه سازد!» (دنیای اقتصاد-۲۸ اردیبهشت).
این همان بنبست مرگبار خامنهای و اجبار استراتژیک واپسین دمان همهٔ دیکتاتوریهاست که بهدست خود شعلهور شدن قیام را جرقه میزند.