تجریه این روزها و این سالها نشان داده که هرجا مردم پیشروی کنند آخوندها عقب می نشینند
این را در لغو گران کردن بهای بنزین در سال ۸۶مردم تجربه کردهاند
این را خانمهای تهرانی در هفته اول اردیبهشت ۹۸در خیابان وزرای تهران تجربه کردند
این را مردم میتوانند در هر رویارویی با آخوندها تجربه کنند.
روز چهارشنبه ۱۱اردیبهشت ۹۸خبر گران شدن بهای بنزین با واکنش تند و عصبی مردم ایران روبهرو شد. این خبر که از شب پیش اعلام شده بود باعث هجوم دارندگان خودرو به پمپهای بنزین در بسیاری از شهرهای کشور گردید.
شدت بازتاب اجتماعی این خبر آنچنان بود که در نیمروز چهارشنبه رسانههای رژیم اعلام کردند تاریخ اجرای طرح سهمیهبندی بنزین به تعویق افتاده است.
ظاهراً این تصمیم برای این گرفته شده که خامنهای ارزیابی دقیقتری از بازتاب اجتماعی این خبر بهدست آورد. آنچه که آخوندها را به اندیشه مجدد در این باره وا داشت عکسالعمل تند و خشمگینانه مردم نسبت به خبر فوق است که از اولین ساعتهای چهارشنبه ۱۱اردیبهشت آغاز شد و تا بعدازظهر همان روز ادامه آن را رسانههای داخلی و خبرگزاریهای خارجی مخابره کردند.
به گزارش رسانههای حکومتی:
بنزین با نرخ ۱۰۰۰تومان و با سهمیه ۶۰لیتر در ماه
و بنزین آزاد با قیمت ۲۵۰۰تومان در هر لیتر عرضه میشود.
برای تاکسیهای اینترنتی هم سهمیهای مجزا در نظر خواهد شد.
قیمت هر لیتر بنزین سوپر آزاد نیز ۳هزار تومان در هر لیتر خواهد بود.
«جیببری» حکومتی علت خشم مردم
آنچه که در شبکههای اجتماعی پیرامون این خبر و بازتابهای آن دیده میشود پرسشی است که شهروندان مطرح کرده و میگویند در مملکتی که صادرات نفت آن افت جدی کرده علیالقاعده باید بنزین در داخل کشور ارزانتر از قبل به دست مردم برسد.
طبعا دیکتاتوری حاکم حساب و کتابهایش ۱۸۰درجه متفاوت با آن چیزی است که مردم مطرح میکنند. خامنهای و روحانی اینک تلاش میکنند به هر شکل دست در جیب مردم کرده و شیره اندوختهها و حتی دستمزدهای ناچیز مردم را بکشند. از این روست که در همین روزها ناگهان خبر افزایش قیمت نان اعلام میشود (در حالیکه همین ماه پیش روحانی و دیگر مقامات دولتش اعلام کردند در تولید گندم به خودکفایی رسیده و اکنون در مرحله صادرات گندم رسیدهاند! اما با اینهمه قیمت نان را افزایش دادند).
افزایش بهای بلیط مترو نیز یکی دیگر از همین «جیببری»های حکومتی است که آخوندها با سوءاستفاده از موقعیت حکومتی خود به آن اقدام کردهاند.
یکی دیگر از همین سرقتهای سیستماتیک حکومتی افزایش قیمت گوشت است.
طبعا آخوندها از واکنش مردم کم و بیش آگاه هستند و میدانند در این قبیل موارد باید دست به عصا راه بروند وگرنه ممکن است با مردم رویارو شوند! آنهم مردمی که این روزها بهشدت عصبانی و در گارد تهاجمی نسبت به آخوندها بهسر میبرند.
یک نمونه عصبانیت مردمی و عقبنشینی آخوندها در روزهای اخیر
یک نمونه از واکنش تند مردمی در برابر آخوندها را میتوان در روز اول هفته جاری (۸و ۹اردیبهشت) دید. در آن روزها خانمهایی که با اس.ام.اسهای پلیس امنیت اخلاقی آخوندها به اداره مربوطه احضار شده بودند تا به جرم؟! بدحجابی درون خودروهایشان جریمه نقدی پرداخت کرده و با تعهد کتبی جان خود را خلاص کنند آنچنان غوغایی در مقابل اداره مربوطه برپا کردند که آخوندها ناگزیر شدند با عذرخواهی مردم را متفرق کرده و از شکلگیری یک حرکت اعتراضی جلوگیری کنند.
بیتردید در آن حرکت همبسته خانمهای معترض درسی است که باید آن را در تمامی عرصههای رودررویی با آخوندها بهکار گرفت.
روزهای اول تیرماه سال ۱۳۸۶ نیز که احمدینژاد تلاش کرد بنزین را گران کند با آنچنان توفانی از خشم مردم روبهرو شد که ناگزیر شد عقبنشینی کند. در آن جریان مردم چندین پمپبنزین را به آتش کشیدند و به آخوندها پیام عصبانیتشان را به فروزانترین شکل نشان دادند!
فردای آن روز رسانههای داخلی و خارجی نوشتند:
اعلام ناگهانی آغاز سهمیهبندی بنزین در ایران با هرج و مرج و بروز خشونت همراه بود، تا آنجا که بنا بر گزارشها، ۱۷ جایگاه توزیع بنزین تنها در تهران به آتش کشیده شدند و به ۵جایگاه دیگر خساراتی وارد آمد. آمار پمپبنزینهایی که در شهرستانها طعمه حریق شدند روشن نشد.
چگونه از گران شدن بنزین جلوگیری شود؟
امروز نیز آخوندها با عقب انداختن طرح گران کردن بنزین تلاش میکنند هم صحنه را کنترل کنند و هم جامعه را تست کنند ببینند آیا باید پیشروی کرده و بنزین را واقعاً گران کنند؟ یا بهتر است عقبنشینی کنند و بیشتر از این «سر به سر» مردم نگذارند؟ خامنهای خود بهتر از هر زمان دیگری میداند که توان رویارویی با مردم به جان آمدهای را که به خیابانها سرازیر شوند، ندارد. او اینک نه توان عملی سرکوب چندانی برایش باقیمانده زیرا پاسداران در بدترین وضعیت روحی ناشی از درهمشکستگی تشکیلاتیشان پس از لیستگذاری شدن و عزل فرمانده کلشان قرار دارند و از سوی دیگر ظرفیت سیاسی چندانی برای سرکوب اجتماعی باقی نمانده است. این بهترین فرصت برای مردم است که گریبان آخوندها را گرفته و تا هرجا که میتوانند آنها را پس بنشانند.
بی جهت نیست که فرمانده ارتش تحتامر خامنهای به نیروهایش میگوید شبها نخوابید!
و از او وحشت زدهتر خامنهای است که در دیدار با جاسوسهایش در میان معلمان میگوید دشمن از همه جا حمله کرده باید آماده بود. این جملات روانشناسی فعلی دیکتاتور را نشان میدهد.
اینک آخوندها منتظر پاسخ مردم هستند، تا تصمیم بگیرند بنزین را گران کنند یا نکنند؟
خواستههای صنفی مقدمه روی میز نهادن خواسته سیاسی ملت یعنی سقوط دیکتاتوری و برقراری حاکمیت ملی و مردمی است، این ایستگاهها را در شرایط فعلی میتوان به سرعت طی کرد.
تجربه ثابت کرده همه چیز دست مردم است، وقتی که اراده میکنند.