بدون هیچ تکلف و با صراحت بیایید سراغ اصل مطلب برویم تا فرصت بیشتری برای درنگ در یک جنایت رسانهای داشته باشیم.
رژیم ارتجاع آخوندی سالها است که ایده به حاشیه راندن اپوزیسیون و آلترناتیوهای اصلی خود را در دستورکار قرار داده است، همین امر نگارنده را بر آن داشت تا جهت متمایز کردن راه درست مبارزه از اپوزیسیوننماها دست بهقلم شوم.
ذکر این نکته که بزنگاههای سیاسی بهترین فرصت برای شناسایی اپوزیسیون واقعی از تقلبی یا به عبارت دیگر، سره از ناسره است، ضروری بهنظر میرسد.
یکی از این بزنگاهها قیام بزرگ مردم ایران در دیماه ۱۳۹۶بود که از آن زمان به بعد، سقوط رژیم آخوندی بیش از گذشته به مرحله نهایی نزدیک شده است. در آن هنگام اتاق فکر رژیم دو موضوع را در دستورکار خود قرار داد:
اولین اقدام تلاش برای به انحراف کشاندن قیام بود که اقدامات شجاعانه جوانان غیور که با هدف آزادی ایران انجام شد را در یک شانتاژ رسانهای در تلویزیون رژیم بهعنوان خرابکاری و آشوب جلوه دادند.
و گام بعدی اپوزیسیونسازی با استفاده از مهرههای سوخته، بازی سیاسی رژیم بود. منظور کسانی است که برای جمهوری اسلامی به میدان مسابقه میروند تا در مواقع حساس بعدی در خدمت به حکومت ارتجاع به رژیم پاس گل بدهند که از جمله آنها میتوان به روحالله زم اشاره نمود که اخیراً در یک نمایش امنیتی در سرخط اخبار قرار گرفت.
همانطور که ابتدا بیان شد هدف از این نگارش، شناساندن اپوزیسیون تقلبی به شماست.
با توجه به جایگاه رسانه در زندگی مردم، جمهوری اسلامی این ابزار را دستمایه فریب افکار عمومی قرار داده و از این طریق اهداف شوم خود را چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی مدیریت میکند.
آنچه نباید مغفول بماند این نکته است که تکمیل پازل پروپاگاندای رسانهای رژیم توسط برخی رسانههای خارج از ایران که اتفاقاً با ژست بیطرفی وارد میدان شدهاند صورت میگیرد که بزرگترین آنها شاخه فارسیزبان شبکه بیبیسی است؛ تعجب نکنید و ادامه مقاله را با دقت بیشتری بخوانید.
تردستی رژیم آخوندی در ماجرا وقتی پررنگ میشود که میبینیم عوامل مدیریتی و گردانندگان اصلی این شبکه از مجری گرفته تا کارشناس و خبرنگارانش شامل افرادی میشوند که در کارنامه سیاسیشان نه تنها یک اقدام جدی ولو کوچک علیه جمهوری اسلامی دیده نمیشود، بلکه تمام آنها دارای رزومه بلندبالایی از حضور در عرصههای مختلف رژیم آخوندی هستند؛ از سردبیر روزنامه و ریاست تلویزیون جمهوری اسلامی گرفته تا پستهای مختلف در وزارتخانهها.
این شبکه وقاحت را به آنجا رسانده که کارشناس این شبکه که سابقه وزارت فرهنگ در دولت آخوند خاتمی را دارد، در وصف رهبر ایران میگوید: «نه تنها هیچ نقطه سیاهی در زندگی خامنهای نیست، بلکه حتی هیچ نقطه خاکستری هم وجود ندارد»!
سپس با نگاه به محتوای این شبکه بهراحتی میتوان دریافت که به شکل هدفمند برای تحقق اهداف جمهوری اسلامی که یکی از آنها تخریب وجهه عمومی آلترناتیو اصلی رژیم ایران با ساختن برنامههای متفاوت و پخش آنهاست. طبیعتاً در این بین نه تنها باید بایکوت و سانسور سازمان مجاهدین خلق بهعنوان تنها اپوزیسیون جدی رژیم را مدنظر قرار دهند که اتفاقاً باید پاس گلهای لازم را نیز به اربابانشان در تهران بدهند. برای درک این موضوع کافی است توجه شود که این شبکه به چه شکل برای یکی از سایتهای امنیتی تأمین محتوا میکند و با این حربه آب به آسیاب جمهوری اسلامی میریزد.
نفیسه از تهران
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است