در حالیکه آتش جنگ به عبا و قبای «سرمار» و خیمه و خرگاه جنگافروز گرفته و عراقچی برای جلوگیری از آن در کشورهای منطقه دوره گردی میکند، روزنامهٔ حکومتی هممیهن در شمارهٔ ۳۰مهر نوشته است: «جنگ، زهر است... میشود خیلی راحت در اتاقی نشست و تئوریپردازی کرد که ما در مسیری به سمت یک طرح بزرگ و جنگ بزرگ هستیم و نام آن را هم تئوری مقاومت گذاشت. اما در عمل این آدمهای معمولی هستند که در جنگ کشته میشوند...» .
این رسانهٔ حکومتی فراموش کرده که امام ملعون آنها خمینی ضدبشر جنگ را «نعمت» و صلح را دفن «اسلام» میدانست و هنگامی هم که زیر ضرب سیاست صلح مقاومت ایران ناگزیر از پذیرش «آتشبس» شد، آن را «جامزهر» و بدتر از مرگ توصیف کرد.
از این جالبتر، اظهار لحیهٔ روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی ۲۹مهر است که مینویسد: «یکی از خطرناکترین مطالبی که در کشور ما تبلیغ میشود این است که استقبال از جنگ بهمعنای شجاعت است و تلاش برای جلوگیری از جنگ نوعی ترس را در خود دارد. نباید ذرهیی تردید کرد که جنگ، شر است و همه باید تلاش کنند کشور وارد جنگ نشود. در شرایط احساسی کنونی که عدهیی بر طبل جنگ میکوبند، صلحخواهی و تلاش برای جلوگیری از وقوع جنگ، عین شجاعت است».
در هفتهیی که گذشت یک دوجین خبرهای یأس و ترس از فرجام جنگافروزی در تلویزیون و رسانههای حکومتی منتشر شد. امام جمعههای خامنهای هم که برای روحیه دادن به وحشتزدهها گلوپاره میکردند، در عمل فضای ترس و یأس را بازتاب میدادند. از جمله آخوند مختاری در بیرجند گفت: «میگویند آقا اسراییل و فلسطین دعوا دارند، به ما چه؟! فلسطین به ما چه! اصلاً یمن به ما چه؟ سوریه به ما چه، عراق به ما چه، ما هوای خودمان را داشته باشیم! این پولهایی که آنجا خرج میکنیم برای خودمان خرج کنیم. اگر اینها را اینجا خرج کنیم، چنین میشود، چنان میشود. ما چکار داریم به دعوای آنها؟!».
اما علی لاریجانی رئیس سابق مجلس و رادیو تلویزیون خامنهای و مشاور خانهنشین کنونی در تلاش برای جواب دادن به سؤالات دلواپسان ترسیده گفت: «برخی این را مطرح میکنند که چرا ایران از مقاومت حمایت کرد که به این دشمنی با اسراییل بیانجامد... ، همانطور که عرض کردم موضوع به امنیت ملی ما و منافع ملی ما ربط دارد» (تلویزیون رژیم، ۲۹مهر).
حرف و منطق علی لاریجانی عین حسین شریعتمداری، نیابتی خامنهای در کیهان است که در پاسخ به این سؤال که «خیلیها میگویند چرا داریم کشور را به پرتگاه جنگ میبریم؟» گفت: «ما هزینهٔ امنیت خودمان را میدهیم» (تلویزیون رژیم، ۲۹مهر).
اینکه جنگافروزی قیمت «امنیت» نظام است و خلیفهٔ خونریز بهمنظور سد بستن در برابر قیام، فلسطین را بر سر نیزه کرده، از یکسال پیش بسیار واضح است. خامنهای هم بارها به صراحت گفته است اگر جنگافروزی را در خارج از مرزهای ایران متوقف کند بایستی در تهران و سایر شهرهای ایران با مردم بپا خاسته و جوانان شورشگر بجنگد.
آنچه جدید است، موج ترس و وحشت زهر آلودی است که با پدیدار شدن چشمانداز شکست استراتژیک به جان «نیروهای ارزشی» ولایت خامنهای افتاده است. در اینباره، یک کارشناس حکومتی، در مطلبی با عنوان «افول قدرت ملی» مینویسد: «در میانه شرایط پیچیده جنگی، آرمانگرایان بگویند سیاست منطقهایشان باعث تقویت قدرت ملی بوده یا تضعیف آن؟... نویسنده مهرماه گذشته پس از حمله حماس به اسراییل بارها نوشت و استدلال کرد که اسراییل تلاش میکند غزه را از بین ببرد، بعد به سراغ حزبالله در لبنان برود و در انتها به سراغ ایران بیاید. اکنون با ترورها و بمبارانهایی که در غزه و لبنان صورت گرفته این پیشبینیها درست از آب درآمده و نگرانی این است که دامنهٔ جنگ آنطور که اسراییل میخواهد به ایران کشیده شود (ستاره صبح، ۲۸مهر).