همانطور که میدانید کمیته برگزاری گردهمایی برگ مقاومت ایران در پاریس به تاریخ ۳۰اردیبهشت فراخوانی رو به هموطنان، پشتیبانان مقاومت، یاران قیام و ارتش آزادی و نیز اشرفنشانها در کشورهای مختلف جهان صادر کرد. در این فراخوان «۳حقیقت اساسی»، برگرفته از سخنرانی خانم مریم رجوی در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس تیر ۱۳۹۶ برجسته شده است:
«آفتاب تغییر بر ایران تابیده است.
رژیم حاکم بیش از همیشه آشفته و ناتوان است. جامعه ایران لبریز نارضایتی است.
و جامعه بینالمللی سرانجام به این واقعیت نزدیک شده که مماشات با این رژیم خطاست.
همین اوضاع جوشان، ۳حقیقت اساسی را برای رسیدن به آزادی ایران و صلح و آرامش در منطقه بیان میکند:
اول: ضرورت سرنگونی رژیم ولایت فقیه،
دوم: در دسترس بودن سرنگونی این رژیم،
و سوم: وجود یک آلترناتیو دموکراتیک و مقاومت سازمانیافته، برای بهزیر کشیدن استبداد مذهبی».
آن روز طرح این موضوع جرأت و شهامت سیاسی زیادی میخواست. مقاومت ایران از زبان رئیسجمهور برگزیده خود روی آن انگشت گذاشت و بر آن اصرار ورزید. پس از گذشت قریب به یک سال از آن سخنرانی و طرح «۳حقیقت اساسی» در آن، اکنون بهوضوح صحتوسقم آن را در تحولات داخلی و بینالمللی به چشم میبینیم. برای تعمیق دریافتهایمان از ۳حقیقت اساسی، لازم است بار دیگر و این بار از منظر تحولات شتابان امسال آن را دوباره بنگریم و برای تحولات شتابانتر راهتوشه برداریم.
نمونهیی از انعکاس گسترده گردهمایی بزرگ مقاومت ایران
ضرورت سرنگونی رژیم ولایت فقیه پیام گردهمایی بزرگ مقاومت ایران
چرا سرنگونی؟ آیا نمیشود از طرق دیگر و کم هزینهتر از شر این رژیم خلاص شد؟
واقعیت دردناک و بارها آزموده شده این است که اگر این رژیم اصلاحشدنی بود، نیازی نبود که ۱۲۰۰۰۰تن از بهترین فرزندان این آب و خاک، به پیکاری چنین سهمگین و همراه با قیمت سنگین با آن بپردازند. این رژیم نه تنها عامل اسارت ایران و ایرانی، بلکه عامل جنگ و کشتار مردم منطقه است. اگر این رژیم اصلاح شدنی بود، از ۳۹سال عمر آن، ۲۱سال را مدعیان اصلاحات در مصدر امور بودهاند، آیا کارنامه آنان جز در خدمت به ولایت فقیه و تیز کردن دشنه آن بر گردن مردم ایران بوده است؟ در واقعیت اثبات شد که سیاست مماشات و امتیازدادنها و بهاصطلاح «مهار رژیم» نه تنها رفتار آن را تغییر نداد، بلکه آن را جریتر کرد و امروز که ابرهای ابهام کنار رفته، جهان بر حقانیت مواضع مقاومت ایران و اصرار این مقاومت بر ضرورت سرنگونی این رژیم اذعان میکند. ایستادگی مقاومت ایران سبب شد تا جهان نیز به ایستادگی در برابر این رژیم برخیزد و آن را بهعنوان تهدید جهانی معرفی کند.
مایک پمپئو هنگام اعلام استراتژی جدید آمریکا گفت: (رژیم) ایران در دوران برجام، همچنان بزرگترین حامی تروریسم در جهان است، به پناهدادن به القاعده همانطور که از زمان ۱۱سپتامبر انجام داده ادامه میدهد و حاضر نیست اعضای ارشد القاعده را که در تهران ساکنند، به پای عدالت بکشاند». او همچنین افزود: «این رژیم بهجای کمک کردن به مردم خودش همچنان در پی کریدور و مسیری است که از مرزهای ایران تا سواحل مدیترانه امتداد دارد».
سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس تیر ۹۶
در دسترس بودن سرنگونی پیام دیگر گردهمایی بزرگ مقاومت ایران
فضای انفجاری حاکم بر جامعه ایران و جوشش اعتراضات و قیامها از گوشه و کنار ایران بهخوبی نشان میدهد که «حکومتکنندگان دیگر نمیتوانند و حکومتشوندگان دیگر نمیخواهند». ناتوانی رژیم در مهار فروپاشی اقتصادی و فجایع زیستمحیطی و ناتوانی در تأمین پرداخت حقوق عقبافتاده زحمتکشان و تأمین نان شب آنان، ناتوانی در یکدست کردن رژیم و غلبه بر بحرانها و حتی ناتوانی در حفظ برجام بهعنوان شیشه عمر رژیم، نشان میدهد که این رژیم به فرجام کار خود نزدیک شده است. جامعه ایران، بسا بیشتر از شرایط قیام دی ۹۶ آماده سرنگونی است و برای بهزیرکشیدن این حاکمیت ننگین بیتابی میکند.
در دسترس بودن سرنگونی – پیام گردهمایی بزرگ مقاومت ایران
روزبهروز اثبات میشود که این رژیم در منتهای ضعف و بیثباتی است و در مواجهه با فوران خشم مردم، عاجز است. اگر شلیک نکند، عنصر اجتماعی در ابعاد کلان به میدان میآید، اگر اقدام به شلیک نماید و مرزسرخ خود را نقض نماید، باید شاهد تعمیق قیام و گسترش تصاعدی آن باشد. این واقعیت در قیام شجاعانه مردم کازرون و شعار «وای به روزی که مسلح شویم» و «برادر اسیرم، آزاد باید گردد»، بهخوبی آزموده شد.
قیام مردم کازرون و شهدای سرفراز آن
تحولات سال جاری بیانگر آن است که بهرغم سرکوبهای وحشیانه روزی نبوده که ساحت جوشان ایران از قیام و اعتراض خالی باشد. قیامها و اعتراضات سراسری است و مردم ایران عزم جزم کردهاند که بساط دیکتاتوری آخوندی را برچینند. به تعبیر زیبای رهبری مقاومت، مسعود رجوی: «از جرقه حریق برخاسته است و همگان هزار کانون شورشی را در جایجای مهین اسیر و اشغال شده به چشم میبینند».
فعالیت کانونهای شورشی و گسترش همبستگی برای قیام
تحولات سال جاری اثبات کرد که رژیم از ترس سرنگونی، به قدرتنمایی پوشالی و اعزام نیرو به سوریه و دیگر کشورهای منطقه پرداخته بود و اکنون طشت رسوایی تمام اقدامات اینچنینی او از بام جهان به زیر افتاده است.
نیروی تغییر و جایگزین دموکراتیک
سومین حقیقت، در سخنرانی رئیسجمهور برگزیده مقاومت وجود یک نیروی تغییر و جایگزین دموکراتیک برای دیکتاتوری آخوندی است. این عامل بهعنوان شرط تعیینکننده در تحولات ایران، شرایط انفجاری حاکم بر جامعه ایران را به توان مادی سرنگونی تبدیل میکند. حضور این آلترناتیو قدرتمند شعارهای معترضانه مردم را به شعار محوری «مرگ بر اصل ولایت فقیه» سمت و سو داد. این جایگزین دموکراتیک متعلق به تمام مردم ایران و جنبش سازمانیافته و متحد آنان با هزاران عضو پیشتاز و فداکار است. حمایت بیچشمداشت و خالصانه هموطنان و نیز تلاش و مایهگذاری اشرفنشانها آن را اینچنین قدرتمند، حاضر به یراق و پاسخگو نگاه داشته است. این آلترناتیو، حمایت زندانیان سیاسی، زنان، جوانان، کارگران، معلمان و تمامی اقشار بپاخاسته ایران را در پشت خود دارد؛ حمایتهایی که گوشههایی از آن را در برنامههای «گلریزان همیاری» و «ارتباط مستقیم» سیمای آزادی به چشم دیده و به گوش شنیدهایم. حامیان این مقاومت در داخل و خارج ایران کسانی هستند که مایملک خود را میفروشند و قرض میکنند تا بتوانند استقلال، سرفرازی و استواری این مقاومت را تضمین نمایند. این جایگزین دموکراتیک نیرویی است که در سختترین شرایط روی اصول و خواستهای خود پافشرده و از آن عدول ننموده است.
مجاهدین در آلبانی از طریق ماهواره در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس شرکت میکنند – تیر ۹۶
این تعابیر درخشان در سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس تیر ۱۳۹۶ هنوز در گوشمان طنینانداز است:
«در افسانههای ایران باستان، کاوه آهنگر به شجاعت و درفش برافراشتهاش شناخته میشود. وقتی همه جا را ظلم و ستم فراگرفته بود، او خلقی را به قیام و مقاومت برانگیخت.
آرش، جانش را در چله کمان گذاشت تا مرزهای ایران را استوار کرد و سیاوش از آتش گذشت و مظهر پاکی و بیگناهی شد.
حالا مقاومت ما کاوه و آرش و سیاوش را در خود زنده کرده است. آنقدر از آتش میگذرد، آنقدر جان بیتابش را بر چله کمان خواهد گذاشت تا بندها در دماوند از هم بگسلد تا ایران رها شود. تا ایران گلستان آزادی و عدالت شود».
اگر دیکتاتوری آخوندی توانست با شیوههای معاویهگونه، قتلعام ۳۰۰۰۰ از بهترین فرزندان ایرانزمین را از انظار مردم ایران و جهان بپوشاند،
اگر توانست بهصورت مخفیانه اجساد هنوز گرم آنان را در گورهای فراموش و جمعی با لودر به خاک بسپارد و نشان آنان را برای سالیان محو کند،
اگر توانست سخن از آنان را ممنوع کند و یک بایکوت چندین ساله را حاکم سازد،
اگر توانست نسلهای بعد از دههٔ ۶۰ را از پیشتازان حقیقی آنها قطع کند، اگر توانست با بهراه انداختن و دامن زدن به جنگهای انحرافی در عراق، سوریه، یمن، لبنان و فلسطین برای مدتی هم که شده از خطر عاجل سرنگونی جان بدر ببرد،
اگر توانست با سیاست خائنانه و ایرانفروش مماشات زمان و فرجهٔ بقا بخرد... اما اکنون دیگر نمیتواند.
اینک جوانان و نوجوانان بپاخاستهٔ ایران؛ آنهایی که در دههٔ ۶۰ حتی بهدنیا نیامده بودند ـ با پرش از روی یک گسست تاریخی ـ به فجایعی که در این دیکتاتوری ضدبشری گذشته واقف شدهاند. آنان میپرسند آن ۳۰۰۰۰زندانی بیدفاع برای چه و به کدامین گناه طی یک پریود زمانی کوتاه، بدون محاکمه و وکیل مدافع و با استناد به کدام قانون بینالمللی و بشردوستانه به اعدام محکوم شدند؟ این نسلکشی جنایتکارانه را چه کسی فرمان داد و چه کسانی اجرا کردند؟ اینجاست که مهرههای ریز و درشت رژیم یکییکی به صحنه میآیند و برای توجیه این فاجعهٔ جهان معاصر، به حکم امام جنایتکارشان استناد میکنند.
بازتاب خیزش کاوههای قیامآفرین در گردهمایی بزرگ مقاومت ایران
اکنون زمان محاکمهیٔ خمینی و ایدئولوژی منفور و ضدبشری ولایت فقیه است. زمان، زمان به زیر کشیدن امام قلابی جاخوش کرده در ماه! و انداختن او به قعر چاه نفرت تودههاست. جوانان برانگیختهٔ ایران از سطح گذشته و به عمق قضایا رسیدهاند.
***
آری، در چنین موقعیت حساسی با پاسخ مثبت به فراخوان کمیتهٔ برگزاری بزرگترین گردهمایی مقاومت ایران در پاریس بپامیخیزیم «تا از قیام و آزادی مردم ایران، از شوراهای مقاومت و کانونهای شورشی، از جایگزین دموکراتیک و مستقل و از برنامه ۱۰مادهیی مریم رجوی حمایت کنیم».