728 x 90

۳۰خرداد، مرز تاریخی استبداد با آزادی

۳۰خرداد
۳۰خرداد

ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم (سوره رعد – آیه ۱۱)

همانا که خداوند حال قومی را تغییر نمی‌دهد مگر آن که آن قوم خودشان حالشان را تغییر دهند...

۳۰خرداد ۱۳۶۰ از سرفصلهایی‌ست که به یمن تحققش احوال اجتماعی خلق ایران، به همت نیروی پیشتاز انقلابی به جانب دگرگونی و دستیابی به آزادی به پیش رانده شده است. روزی تاریخی که مشروعیت سیاسی حکومت تازه به دوران رسیده خمینی با آتش گشودن پاسداران شب به روی تظاهرات مسالمت‌آمیز

نیم‌میلیونی مردم تهران به پایان رسید. از آن روز تاکنون بین مردم و مقاومان برای آزادی و دستیابی به حاکمیت مردمی، رودی خروشان و سرخ فام جاری شد که در فراز و نشیب مبارزه با استبداد مذهبی، همواره ضامن پیروزی محتوم خلق قهرمان ایران بوده است.

اما ۳۰خرداد، سرآغاز مقاومت مسلحانه‌ٔ انقلابی و سراسری در برابر رژیم خمینی یک‌باره به‌وجود نیامد. بلکه حاصل دو سال و نیم مبارزه‌ٔ افشاگرانه سیاسی با حاکمیت قرون‌وسطایی و تمامیت خواه خمینی از بهمن ۵۷ تا ۳۰خرداد ۶۰ بود. سازمان مجاهدین خلق ایران بررسی این وقایع راکه به سرفصل تاریخی ۳۰خرداد منتهی شد، در کتابی به نام «سی خرداد به روایت شاهدان» به رشته تحریر در آورده است. وقایع تاریخی مطرح شده در این کتاب، حقانیت و اصالت مقاومت مشروع از فردای ۳۰خرداد را به اثبات می‌رسانند.

در این مقاله قصد داریم مروری اجمالی بر این وقایع داشته باشیم و برای فهم بهتر آن باید کمی به عقب برگردیم. به انقلاب ۵۷!

 

خمینی سارق بزرگ انقلاب ضدسلطنتی

تاریخ انقلاب نوین ایران با انقلاب ضدسلطنتی آغار می‌شود. انقلابی گسترده، با حضور توده‌های میلیونی مردم که رهبری آن را «خمینی» این سارق بزرگ، ربود و سلطنت مطلقه ولایت فقیه را بنیان گذاشت. ولایتی قرون‌وسطایی با این ویژگیهای اساسی: «ضدیت بیمارگونه با نیروهای انقلابی، دشمنی مطلق با آزادی، گسترش اختناق و سانسور در مطبوعات، زن‌ستیزی و حذف و سرکوب زنان، شقاوت و دجالگری، سرکوب اقلیتهای قومی و مذهبی و جنگ‌طلبی و ویرانگری».

خمینی برای پیشبرد هدفهای ارتجاعی‌اش، نیروهای پیشتاز مبارز و انقلابی را هدف قرار داد. سازمان مجاهدین در نوک ستون هدفگیری او بود.

 

سرکوب نیروی پیشتاز با اهرم چماقداری و عهدشکنی‌های خائنانه خمینی

خمینی برای از صحنه به در کردن نیروی پیشتاز انقلابی و کشتار و سرکوب آزادیها شیوه‌های خاص به کار گرفت که از مهمترین آنها چماقداری بود. یک عده چماقدار، قمه کش و پاسدار را نه به‌عنوان مأموران رسمی رژیم، بلکه به‌عنوان «مردم» برای سرکوب آزادیها می‌فرستاد که از یک‌سو به مراکز مجاهدین حمله کرده و اعضا و هوادارانشان را مضروب و به‌قتل رسانند و از سوی دیگر علیه‌شان تبلیغات و لجن‌پراکنی کنند تا زمینه سرکوب آنان را فراهم سازد.

در آغار سال۱۳۵۸ در کردستان و گنبد خون مردم بی‌گناه بر زمین ریخته می‌شود.

تشکیل مجلس مؤسسان به بهانه‌های مختلف به تعویق انداخته و دست آخر مجلس خبرگان را به جای مجلس مؤسسان ملی به مردم تحمیل می‌کند. خمینی آشکارا و خائنانه به عهدشکنی بر سر مسأله آزادیها دست می‌زند و به شعارها و وعده‌های خود نیز پشت می‌کند. توطئه‌های رذیلانه برای منزوی کردن نیروهای انقلابی آغاز می‌شود:

  • دستگیری و شکنجه مجاهد قهرمان محمدرضا سعادتی در ۶اردیبهشت ۵۸ به اتهام جاسوسی!
  • اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری در ۱۳آبان ۵۸ با های‌وهوی ضدامپریالیستی!
  • دو مرحله‌یی کردن انتخابات مجلس و تقلبات گسترده در سراسر حوزه‌های انتخابات برای ممانعت از ورود نمایندگان مجاهدین به مجلس
  • به راه‌انداختن کودتای سیاه فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها
  • به راه‌انداختن جنگ خانمان‌سوز ۸ساله ضدمیهنی در ۳۱شهریور ۵۹ با شعارهای «فتح قدس از طریق کربلا و جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم» به‌منظور سرپوش سرکوب و اختناق و پایمال کردن آزادیها!

 

آگاهی‌بخشی و افشاگری سیاسی مجاهدین و پرداخت بهایی سرخ

مجاهدین طی دو سال و نیم اول حکومت خمینی، با وجود دهها شهید و صدها و هزاران مجروح و زندانی، حتی یک گلوله هم شلیک نکرده و با صبر و شکیبایی شگفت‌انگیز از مقابله به مثل خودداری می‌کنند. از دی ۵۸ و شهادت عباس عمانی اولین شهید مجاهد، تا خرداد ۶۰ بیش از ۵۰مجاهد خلق به‌شهادت رسیده و آمار زندانیان مجاهد به هزار تن می‌رسد. اما مجاهدین دست از افشای جنایتهای ارتجاع و آگاهی بخشی مردم بر نمی‌دارند.

اولین شماره نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران روز دوشنبه اول مرداد ۱۳۵۸ منتشر می‌شود و تا بهار ۱۳۶۰ تیراژ آن از ۵۰۰هزار نسخه فراتر رفته و «مجاهد» به مهمترین نشریه سیاسی کشور تبدیل می‌شود. نشریه‌ی به‌منظور افشاندن بذر آگاهی و شور مقاومت برای آزادی، برای افشای ارتجاع و دجالگری و استبداد زیر پرده دین!

هم‌چنین مجاهدین با تشکیل میلیشیا به‌عنوان هسته اولیه ارتش خلق، پاسخی قاطع، انقلابی و هوشیارانه به خمینی می‌دهند و هزاران ستاد در قلب توده‌ها بنا می‌کنند.

 

بهار زودگذر آزادی

بهار تبدار آزادی دیری نمی‌پاید. دیکتاتوری به یکباره فضای میهن را آلوده می‌کند. در ١٨خـرداد٦٠ با توقیف باقیماندهٔ روزنامه‌های کشور توسط خمینی، به اوج سرکوب آزادیها می‌رسیم. خمینی وقیحانه در مورد حوادث این روزها نظرش را این‌گونه خلاصه می‌کند: «اشتباهی که کردیم این بود که به‌طور انقلابی عمل نکردیم... اگرقلـم تمـام مطبوعـات مـزدور و تمـام مجلات فاسد را تعطیل کرده بودیم... رؤسای آنان را به جزای خودشان رسانده بودیم و چوبه‌های دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم، این زحمت پیش نمی‌آمد... اگر ما انقلابی بودیم... تمام احـزاب را ممنوع اعلام می‌کردیم، تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام می‌کردیم و یک حزب... تشکیل می‌دادیم».

 

۳۰ خرداد، یک فرازنای تاریخی

مجاهدین به‌مثابه فراگیرترین و محبوبترین سازمان سیاسی ایران بر سر یک انتخاب تاریخی قرار می‌گیرند؛ یک تصمیم‌گیری خطیر و آزمایشی جدی و صعب و حتی در معرض نابودی تمام عیار. بایستی آخرین تیر سیاسی در مبارزه مسالمت‌آمیز نه یک روز زودتر و نه یک روز دیرتر هدف گیری و شلیک شود. اما چگونه؟

پاسخ به این ضرورت تاریخی اما، پاسخ به سرنوشت یک خلق و یک میهن در کشاکش بود و نبود است. در چنین شرایطی برادر مسعود با ایفای نقش تاریخی خود تابلوی خیره کننده‌ای از مقاومت را چون نقاشی چیره دست طراحی می‌کند و با اصل «مقاومت با دار و ندار و به هر قیمت به‌خاطر آزادی در برابر ارتجاع، حتی به قیمت آفریده شدن یک عاشورا»، اثری جاودانه خلق می‌کند.

 

حرکت عاشوراگونه، رمز جاودانگی

حرکت عاشوراگونه، رمز و راز جاودانگی و خلق روز تاریخی ۳۰خرداد ۶۰ است. مجاهدین به قربانگاه می‌روند تا نسلهای آتی لعنتشان نکنند. تا اگر ذره‌یی شرف و انصاف در وجود خمینی هست به دوران مسالمت پایان ندهد و لااقل راه باریکه‌یی برای تنفس سیاسی باقی بگذارد. اما هیهات که این شرف و انصاف یافت نشد و این تظاهرات مسالمت‌آمیز به دستور شخص خمینی به خاک و خون کشیده شد. خون صدها نفر کف خیابان‌ها را گلگون کرد و همراه با سیلاب خونی که از همان شامگاه در اوین و در زندانها و شکنجه‌گاههای سراسر ایران از پیکر پاکترین فرزندان این سرزمین جاری شد، برای همیشه بر دفتر مسالمت با خمینی و رژیم ولایت فقیه خط پایان کشید.

از این رو ۳۰خرداد روزیست که در آن مرز تاریخی بین استبداد با آزادی ترسیم می‌شود؛ روزی که در دوراهی تسلیم و مبارزه، این مسیر مقاومت و ایستادگی‌ست که برگزیده شده و نیروی پیشتاز انقلابی مشعل مقاومت و ایستادگی در برابر ارتجاع غدار را در فرازی بسا بالاتر روشن و شعله‌ور نگه می‌دارد.

آوا فرهادی

مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/908f80b3-134c-4344-b3d0-63befb4af620"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات