رئیسی جلاد روز ۱۱بهمن بهمناسبت شروع دههٔ زجر بر سر قبر دجال، بار دیگر با آه و ناله گفت: «دشمن و بدخواهان دنبال این هستند که آرمانهای امام تحقق پیدا نکند». رئیسی سپس به کانون مسأله یعنی رویارویی مجاهدین با خمینی و رژیمش در این ۴دهه و مهمترین موضوعات آن نظیر جنگ ضدمیهنی و استمرار قیامها و خیزشها پرداخت و گفت: «این آرمانها را در ۸سال جنگ تحمیلی دشمن میخواست تحقق پیدا نکنه بعد از اون در حرکت منافقین در جریانهای و توطئهها همچنان این توطئهها و فتنهها (بخوانید خیزشها و قیامها) ادامه داره دنبال این است که این انقلابی که دوره تشکیل تثبیت توسعه و این دورانها را طی کرده نتونه آثار خودش رو داشته باشد».
وی در قدم بعد بهطور ضمنی به درد بیدرمان کنونی رژیم یعنی فوران خشم و نفرت جوانان علیه رژیم در قیام سراسری اذعان کرد و افزود: «این را همه اهل فرهنگ و اهل سخن، اهل قلم و بیان بدانند یکی از راههای مصونسازی جامعه، بهویژه جوانهای امروز که امام را ندیدهاند، دوران جنگ را ندیدهاند، در جهاد تبیین آن است که شخصیت امام برای جامعه امروز، نسل امروز، بیان بشود».
این حرف واگویهٔ حرف خامنهای است که تاکنون بارها از گرایش جوانان به مجاهدین آه و ناله کرده و از جمله گفته است: «نسل جوان ما اطلاعات زیادی از حوادث گذشته از جمله مجاهدین ندارند... ما توی این زمینهها کوتاهی داریم ما در قضیه رسانه و تبلیغ و ترسیم واقعیات کوتاهی داریم»(۲۹آذر۱۴۰۱).
اظهارات رئیسی در پی خامنهای که توسط دیگر مهرهها و سردمداران رژیم نیز تکرار شده، اعتراف آشکاری به این واقعیت است که جوانان با الگوی مجاهدین و الهام از نبرد و مقاومت حماسی ۴دههٔ گذشته، رو در روی رژیم ایستاده و به آرمان آزادی پیوستهاند.
حرف رئیسی مبنی بر مصونسازی جوانان، از طریق آشنا کردن آنها با شخصیت خمینی و اندیشهٔ او، در شرایطی که یکی از شعارهای رایج در قیام «مرگ بر خامنهای، لعنت بر خمینی» است، پیش از آنکه خندهدار و بلاهتبار باشد، حاکی از درماندگی و چنتهٔ مطلقاً خالی رژیم است. جوانان ایران طی این ۴دهه، آماج بمباران مستمر تبلیغاتی این رژیم دجال بودهاند که هدف آن از یکسو قدیس جلوه دادن هیولای آدمخواری بهنام خمینی و شیطانسازی از مجاهدین از سوی دیگر بوده است.
اما حاصل این پروپاگاندای سرسامآور این است که مردم سراسر ایران از زن و مرد و کوچک و بزرگ، خمینی را لعن و نفرین میکنند و جوانان شورشگر تصاویر دجال و هر نام و نشانی از او را آتش میزنند و خانهٔ او را از خمین تا قم منفجر میکنند و بهآتش میکشند.
خامنهای و رئیسی میدانند این اتفاق چگونه افتاده است، جدای از آنکه مردم سرکوبشده و غارتشدهٔ ایران، شرایط مرگبار زندگی و فشار تسمههای سرکوب و غارتی را که خمینی و پسماندههای او بر جسم و جانشان نهادهاند، با تمام وجود لمس میکنند، اما جریانی که این شرایط عینی را به یک آگاهی عمیق ملی و عمل انقلابی برای سرنگونی بالغ کرده، همان جریانی است که پرچم مقاومت را در برابر خمینی پلید برافراشت و این دجال ضدبشر را از اوج ماه به قعر چاه نکبت و نفرت کشاند.
این البته کار دیروز و امروز یا ۴ماههٔ قیام نیست، بلکه نتیجهٔ ۴۳سال نبرد مستمر مجاهدین با رژیم و ارتجاع خمینی در تمام پهنههای سیاسی، نظامی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و ایدئولوژیکی است که بارها در خیزشها و قیامها، از جمله در قیام ۱۴۰۱ بهمنصهٔ ظهور رسید و سردمداران رژیم ناچار شدند اعتراف کنند که انقلاب و آرمان و اندیشهٔ مجاهدین به درون خانههای خودشان هم نفوذ کرده و فرزندانشان را به صفوف قیام کشانده است.
رئیسی هم که از «مصونسازی جوانان» حرف میزند، منظورش اساساً نیروهای خود رژیم یا فرزندان خودشان است. کما اینکه سردمداران رژیم بهکرات اعتراف کردهاند دشمن تا خانههای آنها نفوذ کرده و «افرادی و جوانانی که به خیابان آمدند، فرزندان خودمان هستند»(علی لاریجانی در روزنامهٔ حکومتی اطلاعات ـ ۱۹مهر).
و «دشمن امروز وارد خانههای ما شده و عقاید و باور جوانان را هدف قرار داده است»(پاسدار رحیم صفوی ـ سایت حکومتی انتخاب ـ ۴بهمن).