مدتهاست که بحران ارز و سقوط لحظهبهلحظه ارزش پول ملی ایران، به یکی از کلانچالشهای نظام و یکی از مشکلات حلناشدنی معاش مردم ایران تبدیل شده است.
از سوی دیگر داستان حراج سکه طلا از سوی بانک مرکزی و خرید فلهیی آن در بازار سکه تهران هم نقل تمامی رسانههای نظام است، سهل است کار به رسانههای خارجی هم کشیده شده است!
در یک خبر، رسانههای حکومتی اعلام کردند که یک نفر را با ۲/۵تن سکه خریداریشده دستگیر کردهاند!
یک خبر دیگر میگفت یک خریدار سکه در بازار سکه تهران خودش به تنهایی ۳۸هزار سکه خریده است!(خبرگزاری حکومتی فارس ۶تیر ۹۷)
خبرگزاریهای رسمی و نیمهرسمی رژیم در همان اردیبهشت ۹۷ خبر دادند که یک خریدار دیگر، ۲۵هزار سکه به تنهایی خریده است!
یک نشریه حکومتی به اسم مردمسالاری روز ۳اردیبهشت ۹۷ نوشت: «معاون اول رئیسجمهور در حاشیه مراسم رونمایی از سامانه معاملات ارزی گفت: در پیشفروش سکه در مورد تعداد افرادی که هجوم میآورند، تعدادی را بهدست آوردیم، آیا فکر میکنید مردم برای پیشفروش سکه صف کشیدند؟ کل کسانی که اقدام به پیشخرید سکه کردند ۶۵هزار نفر بودند که چند میلیون سکه خریدند».
به گزارش ایسنا، بعضی از آنها ۲۵هزار سکه یکجا خریدند. در واقع عدهیی معدود مأموریتشان را در این دیدند که اگر تشخیص دادند چنین شرایطی پیش آمده، کاری کنند فضای اقتصادی کشور بههمریخته شود. همین خبر را سایت تابناک ۳اردیبهشت ۹۷ هم منتشر کرد.
پولهایی که این سکهها را میخرند، از کجا میآیند؟
آن پولدارهایی که در این مملکت فقرزده، چنین پولهایی دارند، کیستند؟
آن هم در شهری مثل تهران که بهگفته شهردار سابقش پاسدار قالیباف، ۲۰درصد شهروندانش شبها، شام برای خوردن ندارند و گرسنه میخوابند!
خیمهشببازی در تکیه دولت!
مشکل آنجاست که هم دولت از این وضع مینالد هم سپاه و بسیج!
هم روحانی و معاون اصلاحطلبش از چنین وضعی شکایت میکنند و هم خامنهای و لباسشخصیهای عماریون! هم ژنهای خوب شکایت دارند و هم بسیجیها و چاقوکشهای آخوند طائب!
به جز این دو باند هم که باند دیگری در این مملکت وجود ندارد که بالاستقلال بتواند از این غلطها بکند!
جالب آن که هر دو باند در منابر خاص خود، با طعنه به آن دیگری، رقیبش را متهم به چپاول ثروت ملت میکند!
تا اینکه... سرانجام مشکل را یکی از کارشناسان اقتصادی رژیم همین چند شب پیش در تلویزیون حکومتی اشارتی کرد و آدرسهایی داد و رفت. فردی به اسم دکتر محسن زنگنه، استاد دانشگاهی در اندونزی!؟ که سخنران سفارششده قرارگاه عمار(قرارگاه لباسشخصیهای خامنهای) است.
محسن زنگنه، از سخنرانان سفارشی پایگاه اعزام سخنران عمار
این کارشناس در مصاحبهاش با تلویزیون حکومتی، اعداد و ارقامی ارائه داد که شنیدن آنها برای هر ایرانی ضروری است.(گفتگوی زنده شبکه ۳ رژیم با محسن زنگنه از کارشناسان پایگاه موسوم به عمار - ۱۹تیر ۹۷)
آنچه کارشناس حکومتی گفت
وی در مورد علت تلاطم ارزی مستمر رژیم صحبت میکرد و مشکلات و علل آنها را بررسی میکرد، نکاتی گفت که چند موردش را اینجا میبینید:
- وی گفت: افراد عادی نمیتوانند این میزان سکه طلا بخرند.
- وی گفت: در یک مورد، فردی ۵۰میلیارد تومان از بانک وام گرفته است و با آن سکه خریده، سپس سکهها را در بازار آزاد فروخته و وام بانک را برگردانده و ۲۰میلیارد تومان سود این کار را هم در جیبش گذاشته است!(سؤال اینجاست که کدام بانکی پیدا میشود که به یک شهروند عادی این کشور ۵۰میلیارد تومان وام بدهد؟)
- وی گفت: پولی که بهطور ناگهانی خرج خرید سکه شد، پولی نیست که در صندوقخانه مردم باشد یا مردم در بانکها چنین پولی داشته باشند که بروند آن را بردارند برای خرید سکه خرج کنند! بعد هم استدلال کرد و گفت: میزان نقدینگی کشور کلاً ۱۵هزار هزار میلیارد تومان است.
از این مقدار، مبلغ ۱۸۵هزار میلیارد تومانش در دست مردم است که عموماً در بانکها بهودیعه گذاشتهاند.
و ۱۳هزار هزار میلیارد تومان هم سپرده در بانکها است.
وی استدلال کرد با این اوصاف، مردم از کجا میتوانند چنان پولی تهیه کنند که بتوانند ۵۷تن سکه دولتی را در بهار امسال بخرند؟ آن هم یک نفر ۳۸هزار سکه و دهها نفر هم هر کدام ۲۵هزار سکه و کمی کمتر یا بیشتر!؟
این کارشناس حکومتی که اتفاقاً از «پایگاه عمار» هم هست، گفت: «مردم از این پولها ندارند! این پولها دست خود بانکها و عواملشان است، بانکها هم اساساً یا دولتی هستند یا خصولتی هستند(خصولتی همان شرکتها و بنیادهای مالی-تجاری یا صنعتی هستند که نظام با آقازادههایش شریک شد و الآن نه دولتی هستند و نه خصوصی! در عینحال که هم دولتی هستند و هم خصوصی و مردم به طعنه و ریشخند، آنها را خصولتی مینامند».
به این ترتیب، بانکها خودشان تلاطم ارزی ایجاد میکنند!
چرا؟
چون با فروش سکه به قیمت دولتی به خودشان و عوامل خودشان و فروش آن در بازار آزاد، تتمه پول موجود در جامعه را هم میمکند و به نقدینگی کشوری اضافه میکنند!
به این ترتیب، بانکها بدون چاپ اسکناس بیپشتوانه، اسکناسهایشان را اضافه میکنند!
با پول چه کسی؟
با سپردههایی که نزدشان دارند!
به این ترتیب، گر چه ارزش پول ملی مستمراً سقوط میکند، اما نظام با افزایش حجم نقدینگیاش، این سقوط قیمت ارز را برای خودش جبران میکند و آن که کلاهش را باد میبرد مردم هستند که دستمزدهایشان پیوسته بیارزشتر میگردد آن هم بهمدد سپردهها و حق بیمه خودشان که بخشی از آن بهطور سیستماتیک در بانکها پسانداز میگردد(بیمه بازنشستگی) و بخشی از آن هم در مورد اقشار مرفه میانه که پسانداز میکنند. پساندازی که البته بهعلت سقوط ارزش ریال، روزبهروز آبمیرود!
- کارشناس مزبور گفت: مردم از این پولها ندارند. این کار، کار شرکتهای دولتی، خود بانکها، نهادهای مالی تجاری و... «شستا»(یعنی سازمان تأمین اجتماعی) و دیگر سوپرهلدینگهایی است که تمامی پول و سرمایه کشور را قبضه کردهاند!
- وی گفت: بهعنوان نمونه میزان ۸۱هزار و ۷۶۰میلیارد تومان در بازار مسکن در گردش است. و این پول پولی نیست که در دست مردم باشد، آن که از این پولهای «رقمدرشت»! دارد، همان نهادها و بنگاههایی هستند که این کارشناس رژیم به اشارهیی اکتفا کرد و از آنها گذشت.
- این کارشناس رژیم البته اسم «شستا» را آورد که متعلق به دولت است. سوپرهلدینگی که مدیران و سهامداران کمپانیهای منظومهیی آن، عموماً از وزرای اصلاحات و اعتدال هستند.
- وی به نهادهای مالی بزرگ هم اشارتی کرد بدون اینکه اسم مشخصی از آنها بیاورد اما همگان فهمیدند که منظورش همان بنیاد مستضعفان و آستان قدس و دفتر اجرایی امام(متعلق به خامنهای) و... است. سوپرهلدینگهایی که شانهبهشانه بزرگترین تراستهای مالی جهان میزنند!
این کارشناس حکومتی تقریباً تمامی آنچه را که یک کارشناس بیطرف میتوانست بگوید، گفت. اما چرا گفت؟ چاقو که دسته خودش را نمیبرد؟!
افشاگری یا خودزنی؟!
آنچه که این کارشناس حکومتی گفت را البته نمیتوان افشاگری نامید! چرا که مردم تقریباً تمامی این «راز»ها را میدانند و در شعارهایی که این روزها در جریان قیام در خیابانها سرمیدهند، با صدای بلند به گوش همه میرسانند!
سؤال اینجاست که با اینهمه، چرا این حرفها را از تلویزیون حکومتی پخش میکنند؟ در حالیکه میدانند انگشت نشانه مردم با شنیدن هر یک کلام حرف اینچنینی، به سوی سپاه و خامنهای و روحانی و شستا و آستان قدس و... اشاره میکند! و آدرس دقیق دزدها را میدهند! آیا این کار، بنزین روی آتش ریختن نیست؟!
حقیقت آنکه، بخشی از «راز»هایی که مردم آنها را بهتر و بیشتر هم میدانند، با این نیت انجام میشود که:
اولا آبی روی آتش بریزند. پاسداران نظام، خود چنین تلقییی ندارند که با این حرفها، بنزین روی آتش میپاشند! و اینطوری به مردم وانمود کنند که همه چیز روشن است و در دست پیگیری است و نیازی به زحمت مردم و قیامشان نیست!
ثانیا با این افشاگریها، در واقع تلاش میکنند خاک در چشم مردم بپاشند!
این، بخشی از رازی است که در این قبیل فاشگوییها نهفته است.