در روزگاری که تاریخ ملل بر مدار مقاومت و خون نوشته میشود، صحنه بروکسل در شصتمین سالگرد تأسیس سازمانی که نامش با قیام و فدا پیوند خورده است، به کتابی زنده بدل شد. دهها هزار زنان و مردان ایرانی، پیر و جوان، از چهارگوشه جهان گرد آمدند تا یک حقیقت را فریاد بزنند: حیات یک ملت، در اراده فرزندانش زنده است.
راهپیمایی پرشکوه، نه یک مراسم سالگرد معمولی، بلکه رستاخیزی از خاطره و آینده بود. پرچمها چونان امواج سرخ و سپید و سبز در باد به اهتزاز درآمدند و شعارها، خیابانهای بروکسل را بدل به میدان تاریخ کردند؛ میدانی که پژواک آن از قلب اروپا تا کوچههای خاموش ایران طنین انداخت.
در میانه این حماسه، سخنرانی خانم مریم رجوی نه تنها خطابهیی سیاسی، که بیانیهیی تاریخی بود. سخنانی رو به فردا رو به ایران و رو به آینده، او از ۶۰سال پایداری گفت؛ از خونهایی که بر خاک وطن ریخته شد، از زنجیرهایی که بر دستها و گردنها نشست و از ارادهیی که هیچ زندان و شکنجهیی نتوانست آن را درهمبشکند. کلماتش همچون آذرخشی در آسمان غبارآلود معادلات جهانی، وجدانها را بیدار کرد و سیاستمداران و شخصیتهای بینالمللی را به شهادت این حماسه کشاند.
این سازمان، با وجود مسیری که از رنج و خون و تبعید آکنده بود، هرگز حتی یک لحظه از حرکت بازنایستاد. نه تردید، نه شکست، نه زندانهای بیرحم و نه گورهای جمعی نتوانستند این کاروان را متوقف سازند. آنان همواره در متن همیشگی مبارزه ایستادهاند؛ چونان سروی که در میانهٔ سرما و برف و در ظلمت کبود وحشی سرفراز و بالابلند ایستاده، نه در حاشیه تاریخ، بلکه در مرکز آن، چونان شریان حیاتی که در هر ضربانش نام آزادی میتپد. تاریخِ این ۶۰سال، تاریخ شرافت یک ملت، تاریخ مبارزه و رزم بیامان و استمرار است؛ استمرارِ جنبشی که هر ثانیه زیستنش، برگی از مقاومت بوده است.
آنچه در بروکسل رخ داد، تنها یک نمایش قدرت نبود؛ آیینهیی بود از آیندهیی شکوفان و شکوهمند. جهانیان دریافتند که جنبشی که ۶۰سال طوفان و سرکوب را پشت سر گذاشته و از هر ابتلایی سربلند و مقاومتر، زندهتر و پویندهتر بیرون آمده، امروز بار دیگر با چهرهیی جوان، با گامهایی استوار و با قلبهایی پر از امید، پرچم آزادی را بر فراز تاریخ برافراشته است.
و در همین روزها، عملیاتهای پیدرپی کانونهای قهرمان شورشی و شیران شورشگر در داخل ایران یادآور شد که این صحنه بیرونی، جدا از میدان رزم درونی نیست. خون شهیدان و فریاد زندانیان سیاسی، با گامهای راهپیمایان در بروکسل درهمآمیخت و تصویری واحد آفرید: تصویر ملتی که قلبش در ۲جغرافیا، اما با یک روح واحد، برای آزادی میتپد و میرود تا بند از بند رژیم پلید آخوندی بگسلد و همچون دیکتاتور مخلوع و به زبالهدان تاریخ پیوسته، شاه خائن، این رژیم سفاک را نیز ساقط کند و به زبالهدان تاریخ بیاندازد.
بروکسل اینبار، تنها پایتخت اروپا نبود؛ پایتخت تاریخ معاصر ایران بود. شهری که شاهد شد چگونه یک ملت، با سلاح اراده و عصیان بزرگترین لشکر تاریخ را میآفریند. این گردهمایی جهانی نه پایان، بلکه آغازی دوباره است؛ آغازی برای قرنی که با فریاد آزادی رقم میخورد و میرود تا تنها آلترناتیو شایسته را بر فراز ایرانزمین چونان پرچمی با نشان افتخار و آزادی به اهتزاز درآورد؛ پرچمی برای انتقال قدرت غصب شده از مردم به خود مردم.
و چه زیباست که در پایان، بتوان گفت:
اگر تاریخ ملل را با خون مینویسند، تاریخ ایران فردا با خون و قلم و فریاد امروز ایرانیان شریف و اشرفنشانان قهرمان نوشته شد.
و این حقیقت را هیچ قدرتی نمیتواند انکار کند: سازمانی که ۶۰سال بر قله مقاومت ایستاد، نه تنها میراث و گنجینه برای گذشته که پرچمدار و نویدبخش آینده است.
آرمان – کانون شورشی از تهران
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است