گزیدهای از روزنامههای حکومتی – چهارشنبه ۱۵ مرداد
تورم بیسابقه در نهاد ریاستجمهوری، اعتراف به بحران تودرتو، و بازی اتهام با آژانس
فرسایش مشروعیت، انباشت فساد، و تحولات پشتپرده در ساختار قدرت
روزنامههای امروز تصویری از بحرانهای عمیق ساختاری در رژیم آخوندی به نمایش گذاشتهاند؛ از رسوایی تورم اداری و حقوقهای نجومی در نهاد ریاستجمهوری تا هشدار کارشناسان حکومتی درباره بحرانهای همافزا و شکنندگی حاکمیت. همزمان، رژیم با حمله تبلیغاتی به آژانس، در تلاش است شکست اطلاعاتی در ماجرای حمله به تأسیسات هستهیی را لاپوشانی کند. در سایه این تحولات، گمانهزنیها درباره ورود علی لاریجانی به شورای عالی امنیت ملی، نشانهای از تلاش برای بازسازی ترکیب قدرت و کنار زدن تندروهاست.
رسوایی تورم اداری و بودجه نجومی ریاستجمهوری
هممیهن: «کارکنان نهاد ریاستجمهوری ۷۰۰درصد رشد کردهاند؛ از ۲۹۲میلیارد به ۸۵۰۴میلیارد تومان رسیدهایم».
«در سفرهای استانی، فقط ۳.۵میلیارد تومان بابت حقوق نیروها پرداخت شده؛ در حالی که کاخسفید تنها ۴۰۰کارمند دارد!»
فروپاشی ساختاری و بحران تودرتو
شرق – حسین راغفر: «کشور در شکنندهترین وضعیت ممکن قرار دارد؛ ادامه مسیر گذشته ممکن نیست».
«۵میلیون پیکموتوری و ۸میلیون راننده اینترنتی در یکی دو ماه اخیر بیکار شدهاند».
«بحرانها از هم تغذیه میکنند و کشور دچار فروپاشی تودرتو شده است».
ناتوانی ساختاری و فساد اداری
هممیهن: «بوروکراسی فربه، فاقد صلاحیت، قبیلهای و فاسد شده؛ بودجه نهاد ریاستجمهوری در سه سال ۹برابر شده است».
«۵مدیر دولتی با یک روحانی برای اهدای یک کولر کهنه به روستا رفتند؛ هزینه این حرکت از خود کولر بیشتر بوده است».
حمله تبلیغاتی به آژانس، برای پوشاندن شکست اطلاعاتی
ابتکار: «رژیم گزارش گروسی را زمینهساز حمله اخیر میداند؛ تهران میگوید آژانس ابزار واشنگتن و تلآویو شده است».
«در این شرایط، تهران بعید است برای مذاکره آماده باشد».
جنگ نرم، ابزار سرکوب داخلی؟
کیهان: «ویرانی ذهنی ناشی از شبکه تحریف بدتر از بمب بتنشکن است؛ لایحه مقابله با نشر اکاذیب نباید پس گرفته میشد».
«عدهیی میخواهند مردم را به تغییر خطمشی نظام امیدوار کنند؛ اما دشمنشکن واقعی ملت است».
لاریجانی در شعام؛ نشانه بازآرایی قدرت؟
فرهیختگان: «سیاستورزی لاریجانی مملو از پارادوکس است؛ از برجام تا ضدبرجام».
هممیهن: «اگر آمدن لاریجانی بهمعنای رفتن جلیلی باشد، شاید تغییر در صدا و سیما هم رقم بخورد».
«زمان بسیار تنگ است؛ مردم گرفتار در بیآبی، بیبرقی و کابوس مکانیسم ماشهاند».
نارضایتی عمیق و بیپاسخی حاکمیت
شرق: «رئیسجمهور میگوید باید از حال مردم باخبر بود؛ اما چرا حقوقها را بالا نمیبرید؟»
«میلیونها کارمند، بازنشسته، و کارگر نیازمند توجه فوریاند، اما بیتوجهی مطلق حاکم است».
مروری بر رسانههای حکومتی - چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴
کیهان: ملت در جنگ نرم هم دشمنشکن بود (یادداشت روز)
واقعیت آن است که باید بپذیریم جنگ فقط «جنگ سخت» و موشک و بمب نیست. در تمام این سالها تذکرات فراوانی در خصوص لزوم توجه به اهمیت «جنگ نرم» داده میشد اما آنطور که باید مورد توجه دستگاههای تبلیغاتی، رسانهها، تریبوندارها و... قرار نمیگرفت، در حالی که آن طرف ماجرا جنگ نرم را جدیتر گرفته و از همه عناصر و ظرفیتهای مجازی و رسانهیی متنوع خود برای اثرگذاری بر ذهن و باور مردم و بهویژه جوانان کشورمان بهره گرفته است.
این طیف این روزها از لزوم تغییر خط مشی نظام و تغییرات در چه و چه سخن میگویند، حال آن که جنگ اخیر و خنثی شدن باورهای غلط و ذهنیتهای نادرست ناشی از تحلیلهای این افراد در ذهن مردم نشان داد آنچه باید تغییر کند خط مشی غلط جریانی است که سالها به بزک دشمن و آدرس غلط حل مشکلات تنها با مذاکره، بدبین کردن مردم به سیاست عقب نگهداشتن دشمن در هزاران کیلومتر دورتر، پمپاژ تصور هدر دادن ثروت کشور در پای ساخت موشک و تقویت نظامی، تضعیف اتحاد ملی و ایجاد دوقطبیهای کاذب و به طمع انداختن دشمن برای حمله مشغول بودند.
روزنامه شرق: گفتگو با حسین راغفر
کاهش امید عمومی به بهبود…، میتواند به تضعیف قدرت چانهزنی در عرصه دیپلماسی منجر شود و ظرفیت تابآوری اقتصادی را کاهش دهد… اکنون کشور در همه زمینههای سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شرایط خوبی قرار ندارد… ما با یک بحران ساده مواجه نیستیم، بلکه با یک بحران تودرتو مواجه هستیم. … . این بحرانها از همدیگر تغذیه میکنند؛ یعنی هر بحران، بحران دیگر را تشدید میکند… از همین تریبون روزنامه «شرق» میگویم … کشور وارد فضایی شده که در شکنندهترین حالت خود قرار دارد و بهمعنای واقعی کلمه ادامه مسیر گذشته و اداره کشور با سیاستهای سالها و دهههای قبل غیرممکن است… متأسفانه باید بگویم یک سوءاستفاده از فضای شوک و عدم تثبیت در کشور شکل گرفته است. … در همین یک ماه یا دو ماه گذشته، ما پنج میلیون پیکموتوری داشتیم که کارشان را از دست دادند، ضمن اینکه ما هشت میلیون راننده اینترنتی داریم که همه یا بخشی از درآمد خودشان را از این راه به دست میآوردند. اغلب آنها الآن بیکار شدهاند.
هم میهن: تورم ۷۰۰درصدی کارکنان نهــاد ریاستجمهوری
چگونه برخلاف سیاست کوچکسازی در سالهای گذشته دولت روزبهروز بزرگتر شد؟
در نهاد رئیسجمهوری ۴هزار نیرو داریم در حالیکه شاید با ۴۰۰نفر میشد، حل کرد
اما در دولت سیزدهم (دولت رئیسی) بودجه ۱۴۰۱، بودجه نهاد ریاستجمهوری به عدد ۱۸۳۰میلیارد تومان رسید
از سال ۱۳۹۸ که بودجه ۲۹۲میلیارد تومانی نهاد در مجلس تصویب شد تا سال ۱۴۰۴ که بودجه نهاد ریاستجمهوری به ۸هزار و ۵۰۴میلیارد تومان رسید، ۲۸۰۰درصد رشد بودجه در نهاد داشتیم
اخیراً تشکیلات جدیدی در نهاد ریاستجمهوری ایجاد شده که نام دبیر ستاد راهبردی تحول دولت بر آن گذاشته شده است. ایجاد ساختمان جدید و ورود پرسنل بیشتر برای این معاونت، نهاد را بزرگتر و پرهزینهتر کرد
۳ و نیم میلیارد تومان دستمزد نیروهای نهاد در سفرهای استانی
تعداد کارکنان نهاد ریاستجمهوری از سوی مراکز آماری و سازمان اداری و استخدامی اعلام نمیشود ولی مسعود پزشکیان، رئیسجمهور در اولین نشست خبری خود به این آمار اشاره میکند؛ آماری که نشان میدهد از زمان ادغام نهاد ریاستجمهوری با نخستوزیری در سال ۱۳۶۸ تا امروز تعداد کارکنان این نهاد ۸ برابر شده یا به عبارتی ۷۰۰درصد رشد پیدا کرده است.
در مجموع میتوان چنین تخمین زد که تعداد کل کارمندان نهاد ریاستجمهوری ایران بین ۴ تا ۵هزار نفر است. این در حالی است که کاخسفید حدود ۴۰۰کارمند دارد. آن هم کارمندانی که بیشتر کارشناس و تحلیلگر هستند تا نیروی اداری.
هم میهن: تورم اداری میراث تندروها
بوروکراسی ایران کمکم و بهویژه از زمان احمدینژاد چند مشخصه پیدا کرده است.
اول؛ خیلی حجیم و فربه شده است. تعداد افراد آن بسیار بیش از نیازها و ضرورتهای آن است. تعداد زیاد نهتنها کار بیشتری نمیکنند، بلکه کار را کمتر هم انجام میدهند. کاری اداری و دائمی را که ۵نفر در یک روز باید انجام دهند، اگر ۱۰نفر شوند در دو روز انجام میدهند و حتی با کیفیت پایینتر.
دوم؛ افراد آن اغلب دو ویژگی مهم دارند. فاقد صلاحیتهای حرفهیی کافی شدهاند و دیگر وابستگی فرقهیی و قومی و قبیلهای دارند.
سوم؛ ضوابط اداری آن کشدار و قابلتفسیر است. چهارم؛ فساد هم رواج دارد. هر چهار ویژگی به هم مربوط هستند.
در سه سال دولت رئیسی بودجه نهاد ریاستجمهوری حدود ۹برابر شده است
دیروز تصویری منتشر شد که ۵نفر مدیر دولتی با یک روحانی در شهر هامون سیستان وسط یک روستا رفتهاند و یک کولر را به فرد و خانواده نیازمندی هدیه میدهند که ظاهراً کولر هم نو نیست.
اگر حقوق و دستمزد و هزینههایی که موجب طی این فرآیند از ابتدا تا انتها شده را حساب کنیم، احتمالاً چند برابر ارزش کولر است و مصداق این ضربالمثل هستند که آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی. دولت متورم و فاقد صلاحیت حرفهیی جز این، کار دیگری نمیتواند انجام دهد
شرق: چیزهایی که حکمرانان و دولتمردان ما میدانند و چیزهایی که نمیدانند
رئیسجمهور… میگوید؛ باید از وضعیت مردم باخبر شویم، کسی نباشد که از وضعیت او ما بیخبر باشیم، خب با این خبر و تورم بسیار بالا و فقر و فلاکت در حال افزایش، چرا میزان دستمزدها را افزایش نمیدهید؟
شما چند میلیون کارمند و کارگر و بازنشسته دارید که در شرایط کنونی نیاز به توجه ویژه دارند، شما مستقیم میتوانید به آنان کمک کنید و حقوق و مزایا را بالا ببرید و واجبتر از آنان شهروندانی هستند که شاغل نیستند و کار آزاد دارند،
ابتکار: تهران و آژانس؛ گفتگو با گاردهای بسته
تهران جنگ تحمیل شده اخیر را ناشی از بسترسازی عینی و ذهنی گزارش "رافائل گروسی" به آخرین نشست شورای حکام میداند. در باور تهران، گزارش یاد شده ابزار توجیه اسراییل و ایالات متحده در حمله غافلگیرانه به تأسیسات هستهای؛ ترور مقامهای علمی، نظامی و در اینحال نقض حاکمیت سرزمینی ایران بوده است. علاوهبراین در نگاه تهران، آژانس هستهیی با دور شدن از کارکرد و وظیفه کارشناسی فنی، رفتار خود را در آستانه و پس از جنگ ۱۲روزه اخیر بهگونهیی مهندسی کرده که خواست واشنگتن و تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا) را تأمین کند. این خواست همانا کنار گذاشتن حق چانهزنی یکجانبه تهران است. در این صورت بعید است که تهران برای گشودن گارد خود آمادگی نشان دهد.
لاریجانی سوم
عمر سیاستورزی علی لاریجانی مشحون از خاطرات پارادوکسیکال است، همانها که برای ساخت برنامه چراغ برای او سوت و کف زدند در قم به سویش مهر پرت کردند، از آن طرف همانها که برای چراغ و کنفرانس برلین فحشکشش کرده بودند، روزی برای ائتلاف و کاندیداتوری جلوی دفترش صف کشیدند. خود لاریجانی هم تغییروتحول زیاد داشته است، روزگاری در نقد مذاکرات روحانی جمله قصار سرود و گفت مروارید غلطان دادیم و آبنباتچوبی گرفتیم و روزگاری شد مؤتلف اصلی روحانی در پروژه برجام. هم تجربه عزل یکباره توسط احمدینژاد را در کارنامه دارد و هم سابقه کاندیدای ریاست مجلسشدن توسط تیم او را آن هم چند ماه بعد از عزل
هم میهن: پیام و پیآمد یک انتصاب
اگر پیآمد آمدن لاریجانی به شورا رفتن جلیلی باشد پیام این انتصاب روشنتر میشود و ممکن است به تغییر در صدا و سیما هم بینجامد زیرا یک جلیلی دیگر هم با همین اتکا آنجا نشسته است! پیآمد انتصاب اما اگر رفتن جلیلی نباشد کمی باید شکیبایی پیشه کرد و دید چه خواهد شد و دستکم نشانۀ یک شکاف دیگر در خالصسازی است که با آمدن پزشکیان تا حدی شکسته شد.
وقت اما بسیار تنگ است و نزد مردم گرفتار در بیآبی و بیبرقی و زیر بیم جنگی دیگر و تبعات مکانیسم ماشه مهمترین پرسش این است که بنا بر توافق است یا نه و آیا این اتفاق با علی لاریجانی رخ خواهد داد؟