قیام آبان ۹۸ کیفیتی کمنظیر
قیام دلیرانهٔ آبان(قیام ایران) یادآور خیزش دیماه ۹۶ و گسترش زودهنگام آن به بیش از ۱۴۰شهر ایران است. برای درک اهمیت خیزش دیماه همین بس که بهیاد بیاوریم آن شورش متهورانه مردمی چگونه ارکان نظام را به لرزه درآورده و با تحمیل «مرز سرخ قیام» به آخوندها خواب راحت از چشمان آنها درربود.
با این وجود تفاوتهای کمی و کیفی این دو خیزش حقیقتی است که نمیتوان از نظر دور داشت.
واکنش هراسآلود ولیفقیه طلسمشکسته که قبل از همه بوی سرنگونی شامهاش را آزرده بود، بیانگر همین تفاوتهای کیفیاست.
ولیفقیه درمانده و بهشدت ترسیده اینبار برخلاف دیماه ۹۶ نه ۲هفته بلکه به فاصلهٔ ۲روز از آغاز قیام مجبور شد سراسیمه به صحنه بیاید تا هم از گرانی بنزین حمایت کند و هم فرمان سرکوب اعتراضات را صادر کند. وی با دجالگری خاص خودش چنین گفت: «در این کار سررشته زیاد ندارم و نظرات کارشناسی نیز متفاوت است اما گفته بودم اگر سران سهقوه تصمیم بگیرند از آن حمایت میکنم».(روزنامه سازندگی ۲۷آبان)
خامنهای که بیشرمانه مردم را «اشرار» خوانده بود با اظهار اینکه «ناامنی بزرگترین مصیبت برای هر کشوری است... هیچکس به این اشرار کمک نکند»(همان منبع)، به سرکوب بیشکاف اعتراضات و قیام مردمی فرمان داد.
قیام آبان و رادیکالیسم بیسابقه
اگر در قیام دیماه به فاصلهٔ چندین روز شعار «مرگ بر گرانی» به «مرگ بر خامنهای» تبدیل شد، اینبار اما در همان نخستین روز شعارها رأس نظام یعنی ولیفقیه را نشان گرفته و حمله و هجوم بیسابقه و جسورانهٔ مردم به مراکز دولتی و انتظامی سرکوبگر و آتش کشیدن آنها را در پی داشت.
بنا بر گزارشات منتشر شده میزان حملات مردم خشمگین به مراکز دولتی که در روز اول قیام بهوقوع پیوست، معادل تمام حملاتی است که در دیماه ۹۶ طی چند هفته صورت گرفته بود.
آمار خبرگزاری سپاه پاسداران در روز ۲۶آبان ۹۸ یعنی در اولین روز قیام که بیتردید با مسامحه و توأم با ملاحظات امنیتی زیادی منتشر شده، بسیار گویاست: «تاکنون حدود ۱۰۰۰نفر در ناآرامیهای اخیر در کل کشور بازداشت شدهاند و بیش از ۱۰۰بانک و ۵۷فروشگاه بزرگ فقط در یک استان بهآتش کشیده شده و یا بهغارت رفته است».
همچنین به گفتهٔ همین ارگان حکومتی «در استانهای خوزستان، تهران، فارس و کرمان بیشترین آسیب به اموال عمومی زده شده است».
نکتهٔ حائز اهمیت اما اعتراف به حمله مردم «به انبارهای نفتی و مقرهای نظامی» است. ارگان سپاه سرکوبگر رژیم همچنین اذعان میکند که: «آمار دقیقی از میزان کشته شدهها در دسترس نیست اما بیشترین تلفات مربوط به حمله به انبارهای نفتی و مقرهای نظامی بوده است».
آمار رژیم و اعتراف به خیزش سراسری
ارگان سرکوبگر سپاه پاسداران رژیم با مسامحه و رعایت ملاحظات امنیتی بهناگزیر آمار قابل تأملی ارائه دادهاست. این رسانه حکومتی ضمن اینکه قیامکنندگان را «آشوبگر» نامیده، تعداد آنها را از شب جمعه تاکنون ۸۷۴۰۰نفر برآورد کرده و افزوده که «از این تعداد ۸۲۲۰۰نفر مرد و ۵۲۰۰نفر آنها زن بودهاند».(خبرگزاری سپاه پاسداران ۲۶آبان ۹۸)
این رسانهٔ دروغپرداز با وجود اینکه «جمعیت این تجمعات [را] بین ۵۰ تا حداکثر ۱۵۰۰نفر تخمین زده»، با اینهمه اذعان کرد که: «از میان ۱۰۸۰شهر و شهرستان کشور، اعتراضات و تجمعات کوچک و بزرگ در ۱۰۰نقطه کشور صورت گرفته» و در ادامه اعتراف نمود که «حجم خشونت و میزان تخریب آشوبگران نسبت به تجمعات دیماه ۹۶ گستردهتر و مخربتر بوده و در نتیجه آسیبهای جانی و مالی در مقایسه با آن افزایش داشته است».(همان منبع)
شکستن استخوانهای ولایت
بهرغم حمایت آشکار خامنهای از تصمیم «سران سهقوه» اما تنی چند از نمایندگان مجلس ارتجاع در جهت عکس ولیفقیه ارتجاع، مخالفت خود را با این کتمان نکردند.
پارسایی، نماینده مجلس ارتجاع از شیراز، خطاب به روحانی پرسید: «در نحوه کارشناسی طرح افزایش قیمت بنزین، کارشناسان شما چه کسانی بودهاند و رئیس مجلس باید در این خصوص توضیح دهد که اگر این جمع نمایندگان ملت، برخاسته از رأی ملت و آگاه به مسائل اجتماعی، کارشناسان امر نیستند، کارشناسان چه کسانی بودند».
وی در ادامه با بیان اینکه پیش از این ۳بار رأی استمزاجی از مجلس گرفته شد که با افزایش قیمت در شرایط فعلی مخالف بود، عنوان کرد: «از این رو سؤال اینجاست که مجلس در کجای امور است چرا که با این توصیف مجلس در جایی از امور قرار ندارد و اسفبارتر اینکه بالغ بر حدود ۴۰۰تماس تلفنی از شهر شیراز و سایر نقاط کشور داشتهام اما نمیدانم چگونه به آنها بگویم من بهعنوان نماینده شما از این موضوع و نحوه اجرای آن بیاطلاع بودهام».(خبرگزاری خانه ملت ۲۷آبان ۹۸)
حسینیکیا، نماینده مجلس ارتجاع، اظهار کرد که: «دولت باید پیش از اجرا و اعمال این تصمیم کارشناسی، مردم را در جریان مزیتهای این مهم قرار میداد... دولتمردان باید ابتدا کار اقناعی میکردند تا مردم مزایای این طرح را درک کنند و سپس نسبت به اجرای آن اقدام میکردند.(همان منبع)
این اظهارات از یکطرف میزان مقبولیت خامنهای در میان کارگزاران خود رژیم را نشان میدهد! و از سوی دیگر واکنش هراسآلودی که یادآور اظهارات نمایندگان مجلس در دوران پایانی حکومت شاه است و مبین این واقعیت است که آنها بیش از هر کس نزدیک شدن سرنگونی و زمان پاسخگویی به مردم را در تقدیر میبینند و از اینرو سعی میکنند تا از این اقدامات که حتی تأیید خامنهای را دارد نیز تبری بجویند؛ تا آنجا که تنی چند از آنان مسأله استعفا را مطرح کردند. این اقدامات علاوه بر وحشت کمسابقهٔ کارگزاران نظام ضدبشری از قیام شجاعانهٔ مردم، واقعیت دیگری را برجسته میسازد که هیمنه ولیفقیه ارتجاع تا کجا درهمشکسته است.
قیام تا سرنگونی
تفاوتهای عدیدهٔ کمی و کیفی قیام آبانماه واقعیتی است که باید در فرصت دیگری به آن پرداخت؛ اما تا همین نقطه بهروشنی عمق رادیکالیسم قیام سترگ آبان ۹۸ را آشکار میکند.
تودههای محروم میهن ما تا همینجا ارادهٔ خللناپذیر خودشان را برای نابودی این رژیم سرکوبگر را نشان داده و اثبات نمودهاند که مسیر درست خود را برای پایان دادن به ۴دهه ظلم و ستم و چپاول و کشتار پیدا کردهاند.
افزون بر اینها تقارن قیام آبان با شورش گسترده و دلیرانهٔ مردم بهپاخاستهٔ عراق و لبنان بر علیه دخالتهای مزدوران ولایت فقیه در کشورشان پارامتر مهم دیگری است که صحت پیام شمارهٔ ۱۵ رهبری مقاومت را بهاثبات میرساند؛ در آن پیام از جمله خاطرنشان شده است که شکست ولیفقیه در عراق، پایان او در داخل ایران خواهد بود، این پیامی است که ولیفقیه طلسمشکسته اول از همه و بعد از آن هم، همه مزدوران و عواملش آن را بهوضوح دریافتهاند.
آری قیام آبان ۹۸ همچنان که اشاره شد قیامی است تا سرنگونی. قیامکنندگان اینبار مصمم هستند که ریش و ریشهٔ نظام را از جا برکنند.