728 x 90

لشکرکشی باندهای حاکم علیه یکدیگر

آخوندروحانی و آملی لاریجانی
آخوندروحانی و آملی لاریجانی
کار دعوای دو باند رژیم به لشکرکشی علنی علیه همدیگر کشیده و به جاهای باریکی رسیده و حتی انگار پای مجلس ارتجاع هم به این قضیه دارد باز می‌شود؛ در این درگیریها و حملات عجیب دو باند حاکم علیه همدیگر، دولت روحانی و قوه قضاییهٴ به‌ریاست آخوند صادق لاریجانی تمام سوارگان و پیادگان خودشان را به‌کار گرفته و هیچ جای آبادی برای هم باقی نگذاشتند و حتی دامنهٴ این کشمکش بی‌سابقه، به بحث حذف روحانی از نمایش انتخابات آینده از زمزمه در رسانه‌ها به بیان مقامهای رسمی رژیم هم رسیده است

البته مطرح شدن بحث حذف تا آنجا که عمق این تضاد و جنگ بین دو باند را نشان می‌دهد، خیلی جدی است؛ چیزی که در مورد هیچ‌کدام از رئیس‌جمهورهای قبلی رژیم سابقه نداشته؛ اما اگر سؤال شود که آیا این تهدید عملی می‌شود یا نه؟ به نظر جواب منفی است؛ چون نهایتاً این ولی‌فقیه است که باید در این مورد تصمیم بگیرد و او خیلی خوب می‌داند که اگر دست به چنین کاری بزند، از این شکافی که در رژیم باز می‌شود، چه انفجاری که به مراتب بزرگتر از انفجار و قیام88 خواهد بود، بیرون می‌زند که این بار رژیم دیگر توان جمع کردن و مقابله با آن را ندارد.

فراموش نمی‌شود که در جریان شرکت رفسنجانی در انتخابات خبرگان هم، بحث رد صلاحیت او به‌طور وسیعی مطرح شده بود و چه فحشها و دشنامهایی به رفسنجانی می‌دادند، اما نهایتاً خامنه‌ای جلویش را گرفت.

البته این سؤال پیش می‌آید که پس چرا الآن خامنه‌ای ساکت است و وارد نمی‌شود تا به این دعوا خاتمه بدهد؟

واقعیت این است که خامنه‌ای در حال حاضر آن اتوریته و برش را ندارد که بتواند چنین کاری را انجام بدهد و طرفین هم حرفش را بخوانند؛ بنابراین اگر وارد بشود سنگ روی یخ می‌شود. چرا که خامنه‌ای دیگه نقش فراجناحی ندارد و عملاً در رأس باند موسوم به اصول‌گرا قرار گرفته و نمی‌تواند در نقش حکم یا میانجی وارد بشود. شاید هم بدش نیاید که روحانی در جریان این کشاکشها و دست رو کردنها هر چه بیشتر تضعیف بشود و شاخش در نمایش انتخابات بشکند و دیگر نتواند برای او خیلی شاخ و شانه بکشد.

اما بالاخره از آنجا که این جنگ و دعوای اینها که در خلأ صورت نمی‌گیرد و این تک و پاتکها جلو چشم همهٴ مردم جریان دارد، بنابراین باید دید بازتاب اجتماعی این مسأله چگونه قابل ارزیابی است؟

آری، درست است که احتمال حذف و رد صلاحیت روحانی، خیلی ناچیز به‌نظر می‌رسد؛ اما این به این معنی نیست که مثلاً نتیجه این دعوا، هیچ هیچ است؛ بلکه نتیجه این جنگ، باخت باخت برای هر دو باند و شکست و تضعیف کل رژیم است. چنان‌چه از مرجع حکومتی تا مهره‌های حاشیه‌یی رژیم جز می‌زنند که آقا تمامیت رژیم دارد رسوا و مفتضح می‌شود. وقتی از رسوا شدن رژیم صحبت می‌شود، منظور تنها یک امر اخلاقی و مثلاً بی‌آبرو شدن رژیم نیست، چون رژیم از 30خرداد 60 که آخرین ذرات مشروعیت سیاسی خودش را از دست داد، مطلقاً هیچ آبرویی در نظر مردم ایران ندارد. اما این دعوا اولاً موجب باز شدن چشم عقب‌مانده‌ترین لایه‌های اجتماعی و نیروهای پایین رژیم، نسبت به ماهیت آخوندهای حاکم می‌شود؛ ثانیاً همان‌طور که یکی از روزنامه‌های حکومتی هشدار داده بود، احتمال برخورد و جنگ بین نیروهای پایین دو باند با همدیگر را افزایش می‌دهد و شکاف تا پایین رژیم امتداد پیدا می‌کند. اما مهمتر از اینها، این وضعیت فضا باز می‌کند برای مردمی که اکثریت آنها در گذران زندگی عادی و روزمرهٴ خودشان با مشکل جدی مواجه هستند و می‌بینند که در رژیم چه دزدیها و چه بچاپ بچاپی جریان دارد و در عین‌حال می‌بینند که رژیم چقدر پوسیده است و جز پوسته‌یی از آن باقی نمانده و آنگاه همان چیزی که ولی‌فقیه از آن وحشت دارد، به سرش خواهد آمد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/2735f765-a4bb-4a32-a27a-28941e4990fd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات