عنوانهای صفحات اول روزنامههای حکومتی به تک و پاتک باندی حول ورود یک فروند ایرباس به فرودگاه مهرآباد اختصاص یافته است، روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی با حمله به باند رقیب آن را پیروزی برجام توصیف کردهاند:
آرمان: ایرباس پرید مخالفان نپریدند!
آفتاب یزد: بهدنبال مذاکرات دولت حسن روحانی تحریمهای 37ساله شکسته شد و اولین ایرباس خریداری شده در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست، به افتخار برجام، یک کارشناس: ایرباس نو، فقط یکی از دستاوردهای برجام است
ایران: برجام به 4دهه تحریم هوایی هم پایان داد، بازگشت ایرباس به آشیانه هما
تجارت: دلواپسان برجام دقیقاً کجایید؟ ایرباس به تهران رسید
تعادل: فرود نخستین هواپیمای خریداری شده از ایرباس در مهرآباد، میوه برجام رسید
جمهوری اسلامی: شکست تحریم 37ساله صنعت هوایی ایران
دنیای اقتصاد: گارانتی برجام در آسمان ایران
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع جشن ورود هواپیما توسط مقامات دولت روحانی را با درج کاریکاتور در صفحه اول و تیترهای تحقیرآمیز دنبال کردهاند:
جوان: دولت بال درآورد، در حاشیه استقبال دور از اعتدال دولت از یک هواپیمای اجاره ای
کیهان: تحقیر ملت به چه قیمت؟ یک هواپیما و این همه ذوق زدگی؟!
وطن امروز: فرود تحقیرآمیز، برپایی یک مراسم بزرگ دولتی با حضور وزیر راه گل به دست ذوق زده، ورود یک فروند ایرباس را به نمایش تحقیر ملی تبدیل کرد
روزنامههای باند علی خامنهای، «بال درآورن» دولت حسن روحانی از دریافت یک هواپیما را دست آویز حمله به برجام کردهاند و گوشههای جدیدی از وضعیت حقارت بار رژیم در تنگنای حلقه تحریمها را رو کردهاند:
وطن امروز: اگر چه در مجامع عمومی توجه به خرید هواپیما را تا حد غیرمتعارفی به نیاز ایران به تجهیز و نوسازی ناوگان هوایی ربط میدهند اما حقیقت آن است که فراتر از هر نیاز یا ضرورتی، این دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا (اوفک) 1 است که برای ما تعیین کرده است اموالمان را کجا میتوانیم هزینه کنیم. اگر چه جذابیت خرید هواپیما نزد مذاکرهکنندگان ما در برجام نقش مهمی در اینکه اوفک اموال ما را به سمت خرید هواپیما هدایت کرده است دارد اما نباید فراموش کنیم عجالتاً تصمیم خرید هواپیما مسالهای نیست که مطابق برنامهریزی قبلی کشور با تکیه بر برنامههای توسعه ششم یا حتی پنجم کشور اخذ شده باشد. اینکه دولت محترم نسبت به این تصمیم اوفک تن در داده، جدا از اینکه چاره دیگری احتمالاً نداشته، تا حد زیادی بهدلیل برد تبلیغاتی خرید هواپیما در میان اقشار جامعه است. این را میتوان از پوسترهای تبلیغاتی عجیب و غریبی که طی چند روز گذشته توسط پایگاه اطلاعرسانی دولت درباره خرید این هواپیما منتشر شده است، دریافت! پوسترهایی که با آب و تاب فراوان از طول بدنه این هواپیمای تازه خریداری شده گرفته تا حداکثر سرعت آن را بهعنوان دستاورد برجام به تصویر کشیده است!
جوان: دولت اعتدال این روزها با چالش «مشروعیت برجام» و «خورشید تابان» بودن و «فتحالفتوح» شدن آن روبهروست و فرود هواپیمای ایرباس اجارهای در مهرآباد را باید با بوق و کرنا خرج این مشروعیت میکرد اما فکری برای آبروی ملت ایران نکرد. در میان دولتیها شاید برخی معتقدند باید «مانور» ی از خرید هواپیما داده شود تا هم «ترامپ» ببیند که برجام «اجرای دوطرفه» شده است و هم دنیا بپذیرد که ما هم یک سوی «برد» برجام هستیم و هم مردم که در چالش برجام هستند، دستاورد آن را ببینند، آن هم در زمانی که ترامپ ساز بازنگری در برجام را کوک کرده است و مردم نیز رونقی در فضای کسب و کار نمیبینند... آنها که نتوانستند هضم کنند که چرا معاون رئیسجمهور و وزیر راه و برخی دیگر از شخصیتهای دولتی باید چندصد نفر را در مراسمی گرد آورند تا مسئول فرانسوی با تبختر از صدور «توسعه» به ایران سخن بگوید و مقام ایرانی متواضعانه سر فرود آورد! چه کسی میپذیرد که «سرود ملی» کشورش را برای یک خرید اجارهای و در مراسمی پرهیاهو به اسم واردات علم و توسعه بنوازند؟! شاید آقایان میپذیرند چون پیش از این برجام را آفتاب تابان نامیدند. اما در نگاه دنیا به شیوه رویارویی با اتفاقات پسابرجام غافلاند. ذوقزدگیهایی که اقدامی برای فروش در داخل است اما خریدار خارجی هم دارد و دنیا بهویژه طرفهای مذاکره هستهای، باقیمانده مناسبات خود را با ایران در پسابرجام با همین ذوقزدگیها تنظیم میکنند! |
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، به بهانه حمله به موضوع خرید ایرباس، باند رقیب را تحقیر و مسخره کردهاند و گوشههای دیگری از وابسته گرایی دولت روحانی را رو کردهاند:
وطن امروز: این مایه مسرت و خوشحالی است که بالاخره یک دستاورد قابل عرضه از برجام به رؤیت خلق قهرمان ایران رسید و لااقل یک سیب یا گلابی از باغ برجام عمل آمد تا عریضه بیش از این خالی نماند. حالا رئیس بانک مرکزی هم میتواند در اظهارنظرش درباره نتایج برجام تجدید نظر کند و با اشاره به آسمان به همه بگوید حاصل برجام از «تقریبا هیچ» به «تقریبا این» تبدیل شده است... یکی دیگر از این حماسههایی که برای بسیاری از وابستگان و علاقهمندان به تکنوکراتهای حاکم اشک شوق فراوانی به ارمغان آورده، وام یک میلیارد یورویی است که وزارت نفت از شرکت ویتول گرفته است. آن هم با نرخ بهرهای که حدود 8 درصد اعلام شده است و بسادگی مشخص است تقریباً 3 برابر نرخ بهره در موارد مشابه در سیستم مالی جهانی است. آن هم تازه با تضمین فوقالعاده محکمی که وزارت نفت داده و تقریباً ریسک این وام را برای وامدهنده به صفر رسانده است. اشاره به این مورد که هم وزارت نفت و هم ویتول نسبت به جزئیات آن سکوت کردهاند و نرخ بهره بالایی که آن را از یک وام خارجی مناسب به یک وام خارجی گرفته شده تحت هر شرایط نامناسبی تبدیل کرده، قویاً مؤید این نکته است که بدون توجه به هر نوع میزانی، دولت و اقمار آن بهدنبال نشاندادن طبیعی شدن شرایط کشور هستند... چه باید کرد؟ بهترین راه انتخاب سیاستمدارانی است که هر چه باشند لااقل قورباغه رنگ شده را به جای قناری به ملت قالب نکنند. یک کار دیگر هم باید کرد و آن هم درخواست از وزیر محترم راه است که برای حفظ این هواپیمای بسیار پر ارزش در سفرهایی که به خارج میرود حتماً ترتیبی بدهند که آش پشت پای مفصلی پخته شود. آخر با توجه به اجارهای بودن آن بیم آن میرود که تا تقی به توقی میخورد در خارج از کشور توقیف شود!
وطن امروز: فرود تحقیرآمیز: ورود ایرباس 321 به کشور آنقدر ابهامهای شگفتانگیز دارد که نمیتوان بسادگی از کنار آن گذشت. همانطور که پیشبینی میشد مسئولان دولتی قرارداد با ایرباس را محرمانه اعلام کردند و از جزئیات آن سرباز زدند اما آنچه گفتند اینکه این قرارداد 10ساله بوده و قرار است هزینه خریداری 100 فروند هواپیما بهصورت اجاره به شرط تملیک پرداخت شود. بدین ترتیب طبق این قرارداد تا 10سال آینده و تا زمان تسویه کامل، مالکیت ایران بر ایرباسها مشروط خواهد بود. تا اینجای کار مشکلی نیست اما حرف و حدیثها درباره جزئیات قرارداد میتواند مسائل بزرگی را در این باره مطرح کند. نخستین مسأله این است که ایرباس و مؤسسات مالی اروپایی که قرار است پول اولیه این خرید لوکس را تأمین کنند چقدر بهره میگیرند. طبق شنیدهها بهره بسیار بالای خرید ایرباسها موجب شده بسیاری از شرکتهای هواپیمایی جهان از خرید آن صرفنظر کنند و اسپانیا و برزیل به همین علت قراردادهای خود با ایرباس را لغو کردند و همان هواپیماهایی که سفارششان مرجوع شده به ایران تحویل خواهد شد. همچنین شنیده شده مبلغ اولیه خرید هواپیما از سوی ایران از صندوق توسعه ملی و استقراض غیرقانونی صورت گرفته است. طبق قانون برای معاملههای اینچنینی دولت نباید از منابع صندوق توسعه ملی استفاده کند و دولت یازدهم باید در این زمینه شفافسازی کند. نکته سوم و مهم دیگر اینکه ایرباس برای بستن قرارداد با ایران اصرار داشته که حتماً و حتماً موضوع تحریمها را دخیل کند. انتظار میرفت با توجه به تجربه تلخ کشورمان از تحریمها و وفا نکردن فرانسویها به تعهدات خود ایران برای انعقاد قرارداد حساسیت بیشتری داشته باشد اما در عمل مشاهده شده این طرف فرانسوی است که از خود حساسیت نشان داده بهطوری که شنیده شده در قرارداد با ایرباس قید شده دولت ایران حق ندارد به نهادها و اشخاص تحریمی خدمات بدهد اگرنه باید خسارتهای احتمالی آن را جبران کند!... حالا بهزعم دولتیها یکی از گلابیهای روحانی به بار نشسته است اما این گلابی با هزار شرط و شروط و محدودیت وارد کشور شده و دولت باید پاسخ دهد برای آن چقدر و چگونه هزینه کرده است. همچنین باید وزارت راه جوابگوی بیتدبیریهای مدیریتی در حادثه برخورد 2 قطار باشد و پشت این گلابی لوکس و خوشآب و رنگ ایرباس پنهان نشود.
روزنامههای باند خامنهای ضمن حمله به مواضع روزهای اخیر باند رفسنجانی، روحانی، عزم خود را برای حذف این باند در نمایش آتی انتخابات تکرار کردهاند:
کیهان: وقتی محاسبات خطا شد، برای رفع این نواقص و کاستی فکر و اقدامی نمیشود - دشمن داخلی نادیده گرفته میشود- و دشمن خارجی در حرکتی وارونه تبدیل به دوست شده و ناجی مشکلات معرفی میشود! مردمی که باید ضعفهای درونی خود را رفع کرده و با اتکا به پتانسیلهای بسیارشان، آستین برای آبادانی دین و دنیای خود بالا بزنند، منتظرند که دستی از غرب برون آید و همه چیز را سامان دهد.
دشمن بهشدت و بیوقفه در حال تلاش برای ایجاد خطای محاسباتی در مردم، مسئولان و رسانههای کشور است. وقتی خطای محاسباتی ایجاد شد، فرد مسئول یا رسانه مذکور صرفاً کارایی مطلوب خود را از دست نمیدهد بلکه خود به عنصری برای ایجاد خطای محاسباتی در دیگران تبدیل میشود. چیزی شبیه بیماریهای مسری مانند وبا و... که فرد مبتلا علاوه بر اینکه خود درگیر عوارض بیماری است، اطرافیانش را نیز بیمار و درگیر میسازد. تراژیکترین بخش داستان آنجاست که از همان دستی که خود عامل کشنده بیماری را شایع کرده، طلب درمان نیز داشته باشیم!
روزنامههای باند خامنهای ضمن حمله به تیم مذاکره هستهیی دولت روحانی در نشست اخیر در وین بهخاطر عقبنشینی از شکایت رژیم، به لاعلاجی رژیم در وحشت از اقدامات دولت جدید آمریکا اذعان کردهاند:
جوان: برجام و داستان گربه عابد
شاید بتوان گفت که رویکرد اجماعی ترامپ و تیم پیشنهادی وی با کنگره و دو حزب جمهوریخواه که چند روز قبل از زبان جانکری شنیده شد، همان افزایش فشار و تحریم با هدف کسب امتیاز از درون برجام و بیرون آن است.
مسأله این است که آمریکاییها در توافق مکتوب برجام، هرچه خواستند تفسیر و آن را عمل کرده و سیر تحریمها را با عناوین مختلف ادامه دادهاند و اکنون که در روزهای پایانی دولت اوباما وعده شفاهی در بیاثر کردن قانون آیسا دادهاند تا چه حد آن را عملی میکنند و ترامپ و تیم او به این تعهد تا چه اندازه پایبند خواهند بود. تیم مذاکرهکننده به خوبی میداند که در شطرنج مذاکراتی نمیتواند بیش از ابراز نگرانی در کمیسیون مشترک برجام پافشاری کند، چرا که در مکانیسمهای زمانبندی شده، باید منتظر بازگشت تحریمها باشد و اگر بخواهد که با آن همزیستی کند، یعنی یک فرآیند جدید برای بازنگری و عقبنشینی بیشتر در برجام را بپذیرد و امیدوار باشد که طرف آمریکایی برخلاف ماهیت و ذات خویش «عابد و مسلمان» شده و نقض عهد نکند.
در روزنامههای باند رفسنجانی، رو در روی ادعای روزهای قبل روزنامههای باند خامنهای مبنی بر پیروزی رژیم در حذف آمریکا از مذاکرات آستانه، خبر حضور آمریکا در این مذاکرات برای تصمیمگیری در مورد اسد و سوریه درج شده است:
آرمان: موافقت روسیه با دعوت آمریکا به مذاکرات آستانه
آنکارا اعلام کرد که مسکو با حضور واشینگتن در مذاکرات آستانه در خصوص سوریه موافقت کرده است. به گزارش ایسنا، بهنقل از شبکه اسکای نیوز، مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه بعد از کنفرانس بینالمللی قبرس در ژنو در جمع خبرنگاران گفت که روسیه با ضرورت حضور آمریکا در مذاکرات مربوط به آینده سیاسی سوریه که قرار است در ماه جاری میلادی در آستانه برگزار شود، موافقت کرده است. وی افزود: مطمئناً باید از آمریکا دعوت شود و این مسالهای است که با روسیه بر سر آن به توافق رسیدیم. دعوتنامههای مربوط به حضور در مذاکرات باید ترجیحاً هفته آینده ارسال شود و واشینگتن هم باید به تبع آن حضور داشته باشد. اوغلو افزود: کسی نمیتواند نقش آمریکا را انکار کند و این امر جزو مواضع اولیه ترکیه بهشمار میرود. وی با اشاره به اینکه حضور واشینگتن در آستانه نباید تنها یک اعلام حضور باشد، گفت: آنهایی که کمک کردند و یا باید کمک کنند، واجب است در مذاکرات حضور داشته باشند نه اینکه فقط در تصاویر حضور داشته باشند. شما میدانید که منظور من چیست.
روزنامههای باند رفسنجانی، اغلب صفحات خود را به مطالب مربوط به برهم ریختن تعادل درونی و بیرونی نظام در اثر مرگ رفسنجانی و مسأله جایگزینی او در باند خود اختصاص دادهاند و حملات باند رقیب به رفسنجانی را پاسخ دادهاند:
آرمان: ناطق گزینه احتمالی جایگزین هاشمی
آفتاب یزد: روز از نو، روزی از نو؛ دور تازه تخریب آیتالله هاشمی آغاز شد!
آفتاب یزد: فاضل میبدی: قلب هاشمی در مقابل توهینها دوام نیاورد
آفتاب یزد: امامی کاشانی: این همه جمعیت برای یک پیرمرد 82ساله نیامده بودند!
اعتماد: جانشین هاشمی شدن، آسان نیست
نوآوران: مهدی پازوکی: سپردن کشور به راست گرایان افراطی توسعه پایدار را محال میکند
19دی: عدهیی همچنان بهدنبال جدایی هاشمی از رهبری هستند، باز هم خناسان
آرمان: صادق خرازی: کمر اصلاحات شکست: صادق خرازی در گفتگو با یورونیوز در تهران، با اشاره به خط مشی هاشمی رفسنجانی در دوره طولانی حیات سیاسی وی، درگذشت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بهمثابه «شکسته شدن کمر اصلاحات» در ایران توصیف کرد. وی در پاسخ به پرسشی درباره جایگاه ایشان در دوران جمهوری اسلامی گفت: «وی در دوره پس از انقلاب همواره دومین شخصیت ایران بود. اگر چه نفر دوم رسمی کشور نبود، اما در تمام حوادث و بحرانها و روزهای سخت و دشوار نزدیکترین شخصیت به امام [خمینی] و رهبر انقلاب بود.» خرازی افزود: «معتقدم وزنهای به نام آقای هاشمی را که از دست دادیم هم برای کشور خسران بزرگی است و هم کمر اصلاحات شکست.»
آرمان: ادعاهایی از سوی اسدا... بادامچیان عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه مطرح شد و تعجب همگان را برانگیخت. وی در خاطرهای که از هاشمی نقل میکرد، گفت اسلحهای که حسنعلی منصور نخستوزیر دربار پهلوی با آن ترور شده است را هاشمی به آقای عراقی دادهاند. اما هنوز ۲۴ساعت از طرح این موضوع نگذشته بود که این موضوع با واکنش دفتر آیتا... هاشمی روبهرو شد و مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز با انتشار ویدئویی از گفتگوی هاشمی در این ارتباط به این ادعای بادامچیان پاسخ داد. حال باید دید هدف از طرح چنین موضوعاتی در رسانه ملی آن هم پس از درگذشت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟
ابراز وحشت از پیامدهای وضعیت وخامتبار اقتصادی، اجتماعی بهرغم ادعاهای دولت روحانی، در روزنامههای این باند، حاکی از اوجگیری این بحرانها است:
شهروند: رئیس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی از خشکسالی بسیار شدید در مراکز مهم جمعیتی کشور خبر داد، هشدار عطش، مراکز مهم جمعیتی از جمله تهران، البرز و خراسان شمالی با خشکسالیهای شدید و بسیار شدید مواجه هستند. قانعی راد، جامعه شناس: خشکسالی در کلان شهرها ممکن است منجر به شورشهای شهری و افزایش آسیبهای اجتماعی شود.
شرق: در قانون کار فعلی مرخصی کارگر در سال ٢٦ روز است اما برای مناطق آزاد ٢٠ روز. با کدام منطق به این قضیه رسیدهایم کارگری که دور از خانواده در مناطق آزاد و ویژه کار میکند، از ٢٠ روز مرخصی استفاده کند و کسی که در شهر کار میکند، ٢٦ روز مرخصی داشته باشد؟ امروز شاهدیم دولت لایحهیی به مجلس میدهد که خواهان افزایش ١٠ تا ١٤ منطقه آزاد و
هشت منطقه ویژه است؛ متأسفانه مجلس این لایحه را برمیگرداند و میگوید این پیشنهاد را ٤٠ تا کنید. به جای اینکه مشکل را حل کند. مگر نمیخواهید معافیت دهید که کارفرمایان اشتغال ایجاد کنند؟ چرا از حقوق کارگر مایه میگذارید؟ برای رونق اقتصادی چرا باید از جیب خالی کارگران هزینه شود؟ آمالهای اقتصادی را بررسی کنید ببینید در معیشت چه وضعیتی داریم؟
سهم خوراکیها و آشامیدنیها در سبد هزینه ما در سال گذشته ٢٤، ٦ بوده و امسال یک درصد کاهش پیدا کرده است. این یک درصد کاهش، چه آسیبی را برای خانوارها در آینده از نظر بهداشت و سلامت خواهد داشت؟ این عدد در سال ٨٣، ٢٧ درصد از هزینهها بوده که بهشدت کاهش پیدا کرده است
اگر درآمد کارگر را ماهانه یکمیلیون و ٥٠٠ هزار تومان تصور کنید، امروز یک خانواده چهارنفره کارگر میتواند ماهانه ٣٠ هزار تومان برای تفریح هزینه کند. بعد هم میگوییم ماهواره نبینید. با ٣٠ هزار تومان به جز ماهواره چه تفریحات دیگری میتوانیم داشته باشیم؟ با ٣٠ هزار تومان میشود چهار بلیت سینما خرید؟ هزینه آموزش باید ١.٩ درصد باشد. بررسیهای ما در کارگروههای دستمزد که سال به سال تشکیل میشود و بررسی میدانی برای وضعیت معیشت کارگران داریم، حکایت از فاجعه دارد. امروز کارگر در یک شغل نمیتواند معیشتش را تأمین کند و به شغل دوم و سوم روی میآورد؛ یعنی دوری سرپرست خانوار از نهاد خانواده که آسیبهای زیادی را به همراه دارد. سرانه مصرف در خانوارها بین سال ٨٥ و ٩٤ را مقایسه میکنم. در سال ٨٥ سرانه مصرف شیر در کشور ٢١٥ کیلوگرم بوده که ١٣١ کیلوگرم شده.
برنج ١٦٨ کیلو بوده که ١١٦ کیلو شده. مصرف گوشت از ٦٨ کیلو به ٤٠ کیلو کاهش پیدا کرده. اینها چه تبعاتی برای سلامت جامعه در آینده خواهد داشت؟
بیش از ٥٠ درصد جمعیت کشور ما با قانون کاری که در موردش صحبت میکنیم درگیر هستند.
اعتماد: هرچه به آخرین روزهای سال نزدیک شویم، بحث تعیین حداقل دستمزدها به یکی از اصلیترین مسائل روز تبدیل میشود، چرا که این تصمیم تاثیری بسزا در زندگی بیش از ٢٠ میلیون کارگر ایرانی میگذارد. با این حال در سالهای گذشته همواره طبقه کارگر نسبت به نرخهای اعلام شده معترض بود و ارقام اعلام شده را کمتر از نیازهای یک زندگی میدانست... همچنین معیار حداقل معیشت را اگر حداکثر هزینهها در نظر داشته باشیم که رقم سه میلیون و ١٠٠ هزار و ٥٩٠ تومان است، در این صورت حدود ٦٧ درصد خانوارهای ایران از تأمین معیشت خود عاجز هستند. این ارقام به تنهایی نشاندهنده اوضاع نابسامان رفاهی است. همچنین معیار حداقل معیشت را اگر حداکثر هزینهها در نظر داشته باشیم که رقم سه میلیون و ١٠٠ هزار و ٥٩٠ تومان است، در این صورت حدود ٦٧ درصد خانوارهای ایران از تأمین معیشت خود عاجز هستند. این ارقام به تنهایی نشاندهنده اوضاع نابسامان رفاهی است
«تدبیری» با نتایج معکوس
از سوی دیگر کماکان عدهیی از کارشناسان و مسئولان دولتی بر تضعیف مزد در راستای افزایش اشتغال در جامعه تأکید دارند.
چنین گفتههایی زمانی قابل استناد بود که در سالهای گذشته بهویژه دهه ٧٠ و سالهای نخستین دهه ٨٠ نرخ اشتغال رشد چشمگیری میکرد. بر اساس آمارها سهم مزد نیروی کار در قیمت تمام شده کالا، بهطور میانگین ٧/٥ درصد است و سهم کارفرما حدود ٢٥ درصد، مابقی سود تولید هم به بخش توزیع تعلق میگیرد. در نتیجه نمیتوان سهم مزد را بهعنوان عامل عدم تمایل به سرمایهگذاری در ایران دانست.
آرمان: ایرباس پرید مخالفان نپریدند!
آفتاب یزد: بهدنبال مذاکرات دولت حسن روحانی تحریمهای 37ساله شکسته شد و اولین ایرباس خریداری شده در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست، به افتخار برجام، یک کارشناس: ایرباس نو، فقط یکی از دستاوردهای برجام است
ایران: برجام به 4دهه تحریم هوایی هم پایان داد، بازگشت ایرباس به آشیانه هما
تجارت: دلواپسان برجام دقیقاً کجایید؟ ایرباس به تهران رسید
تعادل: فرود نخستین هواپیمای خریداری شده از ایرباس در مهرآباد، میوه برجام رسید
جمهوری اسلامی: شکست تحریم 37ساله صنعت هوایی ایران
دنیای اقتصاد: گارانتی برجام در آسمان ایران
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع جشن ورود هواپیما توسط مقامات دولت روحانی را با درج کاریکاتور در صفحه اول و تیترهای تحقیرآمیز دنبال کردهاند:
جوان: دولت بال درآورد، در حاشیه استقبال دور از اعتدال دولت از یک هواپیمای اجاره ای
کیهان: تحقیر ملت به چه قیمت؟ یک هواپیما و این همه ذوق زدگی؟!
وطن امروز: فرود تحقیرآمیز، برپایی یک مراسم بزرگ دولتی با حضور وزیر راه گل به دست ذوق زده، ورود یک فروند ایرباس را به نمایش تحقیر ملی تبدیل کرد
روزنامههای باند علی خامنهای، «بال درآورن» دولت حسن روحانی از دریافت یک هواپیما را دست آویز حمله به برجام کردهاند و گوشههای جدیدی از وضعیت حقارت بار رژیم در تنگنای حلقه تحریمها را رو کردهاند:
وطن امروز: اگر چه در مجامع عمومی توجه به خرید هواپیما را تا حد غیرمتعارفی به نیاز ایران به تجهیز و نوسازی ناوگان هوایی ربط میدهند اما حقیقت آن است که فراتر از هر نیاز یا ضرورتی، این دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا (اوفک) 1 است که برای ما تعیین کرده است اموالمان را کجا میتوانیم هزینه کنیم. اگر چه جذابیت خرید هواپیما نزد مذاکرهکنندگان ما در برجام نقش مهمی در اینکه اوفک اموال ما را به سمت خرید هواپیما هدایت کرده است دارد اما نباید فراموش کنیم عجالتاً تصمیم خرید هواپیما مسالهای نیست که مطابق برنامهریزی قبلی کشور با تکیه بر برنامههای توسعه ششم یا حتی پنجم کشور اخذ شده باشد. اینکه دولت محترم نسبت به این تصمیم اوفک تن در داده، جدا از اینکه چاره دیگری احتمالاً نداشته، تا حد زیادی بهدلیل برد تبلیغاتی خرید هواپیما در میان اقشار جامعه است. این را میتوان از پوسترهای تبلیغاتی عجیب و غریبی که طی چند روز گذشته توسط پایگاه اطلاعرسانی دولت درباره خرید این هواپیما منتشر شده است، دریافت! پوسترهایی که با آب و تاب فراوان از طول بدنه این هواپیمای تازه خریداری شده گرفته تا حداکثر سرعت آن را بهعنوان دستاورد برجام به تصویر کشیده است!
جوان: دولت اعتدال این روزها با چالش «مشروعیت برجام» و «خورشید تابان» بودن و «فتحالفتوح» شدن آن روبهروست و فرود هواپیمای ایرباس اجارهای در مهرآباد را باید با بوق و کرنا خرج این مشروعیت میکرد اما فکری برای آبروی ملت ایران نکرد. در میان دولتیها شاید برخی معتقدند باید «مانور» ی از خرید هواپیما داده شود تا هم «ترامپ» ببیند که برجام «اجرای دوطرفه» شده است و هم دنیا بپذیرد که ما هم یک سوی «برد» برجام هستیم و هم مردم که در چالش برجام هستند، دستاورد آن را ببینند، آن هم در زمانی که ترامپ ساز بازنگری در برجام را کوک کرده است و مردم نیز رونقی در فضای کسب و کار نمیبینند... آنها که نتوانستند هضم کنند که چرا معاون رئیسجمهور و وزیر راه و برخی دیگر از شخصیتهای دولتی باید چندصد نفر را در مراسمی گرد آورند تا مسئول فرانسوی با تبختر از صدور «توسعه» به ایران سخن بگوید و مقام ایرانی متواضعانه سر فرود آورد! چه کسی میپذیرد که «سرود ملی» کشورش را برای یک خرید اجارهای و در مراسمی پرهیاهو به اسم واردات علم و توسعه بنوازند؟! شاید آقایان میپذیرند چون پیش از این برجام را آفتاب تابان نامیدند. اما در نگاه دنیا به شیوه رویارویی با اتفاقات پسابرجام غافلاند. ذوقزدگیهایی که اقدامی برای فروش در داخل است اما خریدار خارجی هم دارد و دنیا بهویژه طرفهای مذاکره هستهای، باقیمانده مناسبات خود را با ایران در پسابرجام با همین ذوقزدگیها تنظیم میکنند! |
روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، به بهانه حمله به موضوع خرید ایرباس، باند رقیب را تحقیر و مسخره کردهاند و گوشههای دیگری از وابسته گرایی دولت روحانی را رو کردهاند:
وطن امروز: این مایه مسرت و خوشحالی است که بالاخره یک دستاورد قابل عرضه از برجام به رؤیت خلق قهرمان ایران رسید و لااقل یک سیب یا گلابی از باغ برجام عمل آمد تا عریضه بیش از این خالی نماند. حالا رئیس بانک مرکزی هم میتواند در اظهارنظرش درباره نتایج برجام تجدید نظر کند و با اشاره به آسمان به همه بگوید حاصل برجام از «تقریبا هیچ» به «تقریبا این» تبدیل شده است... یکی دیگر از این حماسههایی که برای بسیاری از وابستگان و علاقهمندان به تکنوکراتهای حاکم اشک شوق فراوانی به ارمغان آورده، وام یک میلیارد یورویی است که وزارت نفت از شرکت ویتول گرفته است. آن هم با نرخ بهرهای که حدود 8 درصد اعلام شده است و بسادگی مشخص است تقریباً 3 برابر نرخ بهره در موارد مشابه در سیستم مالی جهانی است. آن هم تازه با تضمین فوقالعاده محکمی که وزارت نفت داده و تقریباً ریسک این وام را برای وامدهنده به صفر رسانده است. اشاره به این مورد که هم وزارت نفت و هم ویتول نسبت به جزئیات آن سکوت کردهاند و نرخ بهره بالایی که آن را از یک وام خارجی مناسب به یک وام خارجی گرفته شده تحت هر شرایط نامناسبی تبدیل کرده، قویاً مؤید این نکته است که بدون توجه به هر نوع میزانی، دولت و اقمار آن بهدنبال نشاندادن طبیعی شدن شرایط کشور هستند... چه باید کرد؟ بهترین راه انتخاب سیاستمدارانی است که هر چه باشند لااقل قورباغه رنگ شده را به جای قناری به ملت قالب نکنند. یک کار دیگر هم باید کرد و آن هم درخواست از وزیر محترم راه است که برای حفظ این هواپیمای بسیار پر ارزش در سفرهایی که به خارج میرود حتماً ترتیبی بدهند که آش پشت پای مفصلی پخته شود. آخر با توجه به اجارهای بودن آن بیم آن میرود که تا تقی به توقی میخورد در خارج از کشور توقیف شود!
وطن امروز: فرود تحقیرآمیز: ورود ایرباس 321 به کشور آنقدر ابهامهای شگفتانگیز دارد که نمیتوان بسادگی از کنار آن گذشت. همانطور که پیشبینی میشد مسئولان دولتی قرارداد با ایرباس را محرمانه اعلام کردند و از جزئیات آن سرباز زدند اما آنچه گفتند اینکه این قرارداد 10ساله بوده و قرار است هزینه خریداری 100 فروند هواپیما بهصورت اجاره به شرط تملیک پرداخت شود. بدین ترتیب طبق این قرارداد تا 10سال آینده و تا زمان تسویه کامل، مالکیت ایران بر ایرباسها مشروط خواهد بود. تا اینجای کار مشکلی نیست اما حرف و حدیثها درباره جزئیات قرارداد میتواند مسائل بزرگی را در این باره مطرح کند. نخستین مسأله این است که ایرباس و مؤسسات مالی اروپایی که قرار است پول اولیه این خرید لوکس را تأمین کنند چقدر بهره میگیرند. طبق شنیدهها بهره بسیار بالای خرید ایرباسها موجب شده بسیاری از شرکتهای هواپیمایی جهان از خرید آن صرفنظر کنند و اسپانیا و برزیل به همین علت قراردادهای خود با ایرباس را لغو کردند و همان هواپیماهایی که سفارششان مرجوع شده به ایران تحویل خواهد شد. همچنین شنیده شده مبلغ اولیه خرید هواپیما از سوی ایران از صندوق توسعه ملی و استقراض غیرقانونی صورت گرفته است. طبق قانون برای معاملههای اینچنینی دولت نباید از منابع صندوق توسعه ملی استفاده کند و دولت یازدهم باید در این زمینه شفافسازی کند. نکته سوم و مهم دیگر اینکه ایرباس برای بستن قرارداد با ایران اصرار داشته که حتماً و حتماً موضوع تحریمها را دخیل کند. انتظار میرفت با توجه به تجربه تلخ کشورمان از تحریمها و وفا نکردن فرانسویها به تعهدات خود ایران برای انعقاد قرارداد حساسیت بیشتری داشته باشد اما در عمل مشاهده شده این طرف فرانسوی است که از خود حساسیت نشان داده بهطوری که شنیده شده در قرارداد با ایرباس قید شده دولت ایران حق ندارد به نهادها و اشخاص تحریمی خدمات بدهد اگرنه باید خسارتهای احتمالی آن را جبران کند!... حالا بهزعم دولتیها یکی از گلابیهای روحانی به بار نشسته است اما این گلابی با هزار شرط و شروط و محدودیت وارد کشور شده و دولت باید پاسخ دهد برای آن چقدر و چگونه هزینه کرده است. همچنین باید وزارت راه جوابگوی بیتدبیریهای مدیریتی در حادثه برخورد 2 قطار باشد و پشت این گلابی لوکس و خوشآب و رنگ ایرباس پنهان نشود.
روزنامههای باند خامنهای ضمن حمله به مواضع روزهای اخیر باند رفسنجانی، روحانی، عزم خود را برای حذف این باند در نمایش آتی انتخابات تکرار کردهاند:
کیهان: وقتی محاسبات خطا شد، برای رفع این نواقص و کاستی فکر و اقدامی نمیشود - دشمن داخلی نادیده گرفته میشود- و دشمن خارجی در حرکتی وارونه تبدیل به دوست شده و ناجی مشکلات معرفی میشود! مردمی که باید ضعفهای درونی خود را رفع کرده و با اتکا به پتانسیلهای بسیارشان، آستین برای آبادانی دین و دنیای خود بالا بزنند، منتظرند که دستی از غرب برون آید و همه چیز را سامان دهد.
دشمن بهشدت و بیوقفه در حال تلاش برای ایجاد خطای محاسباتی در مردم، مسئولان و رسانههای کشور است. وقتی خطای محاسباتی ایجاد شد، فرد مسئول یا رسانه مذکور صرفاً کارایی مطلوب خود را از دست نمیدهد بلکه خود به عنصری برای ایجاد خطای محاسباتی در دیگران تبدیل میشود. چیزی شبیه بیماریهای مسری مانند وبا و... که فرد مبتلا علاوه بر اینکه خود درگیر عوارض بیماری است، اطرافیانش را نیز بیمار و درگیر میسازد. تراژیکترین بخش داستان آنجاست که از همان دستی که خود عامل کشنده بیماری را شایع کرده، طلب درمان نیز داشته باشیم!
روزنامههای باند خامنهای ضمن حمله به تیم مذاکره هستهیی دولت روحانی در نشست اخیر در وین بهخاطر عقبنشینی از شکایت رژیم، به لاعلاجی رژیم در وحشت از اقدامات دولت جدید آمریکا اذعان کردهاند:
جوان: برجام و داستان گربه عابد
شاید بتوان گفت که رویکرد اجماعی ترامپ و تیم پیشنهادی وی با کنگره و دو حزب جمهوریخواه که چند روز قبل از زبان جانکری شنیده شد، همان افزایش فشار و تحریم با هدف کسب امتیاز از درون برجام و بیرون آن است.
مسأله این است که آمریکاییها در توافق مکتوب برجام، هرچه خواستند تفسیر و آن را عمل کرده و سیر تحریمها را با عناوین مختلف ادامه دادهاند و اکنون که در روزهای پایانی دولت اوباما وعده شفاهی در بیاثر کردن قانون آیسا دادهاند تا چه حد آن را عملی میکنند و ترامپ و تیم او به این تعهد تا چه اندازه پایبند خواهند بود. تیم مذاکرهکننده به خوبی میداند که در شطرنج مذاکراتی نمیتواند بیش از ابراز نگرانی در کمیسیون مشترک برجام پافشاری کند، چرا که در مکانیسمهای زمانبندی شده، باید منتظر بازگشت تحریمها باشد و اگر بخواهد که با آن همزیستی کند، یعنی یک فرآیند جدید برای بازنگری و عقبنشینی بیشتر در برجام را بپذیرد و امیدوار باشد که طرف آمریکایی برخلاف ماهیت و ذات خویش «عابد و مسلمان» شده و نقض عهد نکند.
در روزنامههای باند رفسنجانی، رو در روی ادعای روزهای قبل روزنامههای باند خامنهای مبنی بر پیروزی رژیم در حذف آمریکا از مذاکرات آستانه، خبر حضور آمریکا در این مذاکرات برای تصمیمگیری در مورد اسد و سوریه درج شده است:
آرمان: موافقت روسیه با دعوت آمریکا به مذاکرات آستانه
آنکارا اعلام کرد که مسکو با حضور واشینگتن در مذاکرات آستانه در خصوص سوریه موافقت کرده است. به گزارش ایسنا، بهنقل از شبکه اسکای نیوز، مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه بعد از کنفرانس بینالمللی قبرس در ژنو در جمع خبرنگاران گفت که روسیه با ضرورت حضور آمریکا در مذاکرات مربوط به آینده سیاسی سوریه که قرار است در ماه جاری میلادی در آستانه برگزار شود، موافقت کرده است. وی افزود: مطمئناً باید از آمریکا دعوت شود و این مسالهای است که با روسیه بر سر آن به توافق رسیدیم. دعوتنامههای مربوط به حضور در مذاکرات باید ترجیحاً هفته آینده ارسال شود و واشینگتن هم باید به تبع آن حضور داشته باشد. اوغلو افزود: کسی نمیتواند نقش آمریکا را انکار کند و این امر جزو مواضع اولیه ترکیه بهشمار میرود. وی با اشاره به اینکه حضور واشینگتن در آستانه نباید تنها یک اعلام حضور باشد، گفت: آنهایی که کمک کردند و یا باید کمک کنند، واجب است در مذاکرات حضور داشته باشند نه اینکه فقط در تصاویر حضور داشته باشند. شما میدانید که منظور من چیست.
روزنامههای باند رفسنجانی، اغلب صفحات خود را به مطالب مربوط به برهم ریختن تعادل درونی و بیرونی نظام در اثر مرگ رفسنجانی و مسأله جایگزینی او در باند خود اختصاص دادهاند و حملات باند رقیب به رفسنجانی را پاسخ دادهاند:
آرمان: ناطق گزینه احتمالی جایگزین هاشمی
آفتاب یزد: روز از نو، روزی از نو؛ دور تازه تخریب آیتالله هاشمی آغاز شد!
آفتاب یزد: فاضل میبدی: قلب هاشمی در مقابل توهینها دوام نیاورد
آفتاب یزد: امامی کاشانی: این همه جمعیت برای یک پیرمرد 82ساله نیامده بودند!
اعتماد: جانشین هاشمی شدن، آسان نیست
نوآوران: مهدی پازوکی: سپردن کشور به راست گرایان افراطی توسعه پایدار را محال میکند
19دی: عدهیی همچنان بهدنبال جدایی هاشمی از رهبری هستند، باز هم خناسان
آرمان: صادق خرازی: کمر اصلاحات شکست: صادق خرازی در گفتگو با یورونیوز در تهران، با اشاره به خط مشی هاشمی رفسنجانی در دوره طولانی حیات سیاسی وی، درگذشت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بهمثابه «شکسته شدن کمر اصلاحات» در ایران توصیف کرد. وی در پاسخ به پرسشی درباره جایگاه ایشان در دوران جمهوری اسلامی گفت: «وی در دوره پس از انقلاب همواره دومین شخصیت ایران بود. اگر چه نفر دوم رسمی کشور نبود، اما در تمام حوادث و بحرانها و روزهای سخت و دشوار نزدیکترین شخصیت به امام [خمینی] و رهبر انقلاب بود.» خرازی افزود: «معتقدم وزنهای به نام آقای هاشمی را که از دست دادیم هم برای کشور خسران بزرگی است و هم کمر اصلاحات شکست.»
آرمان: ادعاهایی از سوی اسدا... بادامچیان عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه مطرح شد و تعجب همگان را برانگیخت. وی در خاطرهای که از هاشمی نقل میکرد، گفت اسلحهای که حسنعلی منصور نخستوزیر دربار پهلوی با آن ترور شده است را هاشمی به آقای عراقی دادهاند. اما هنوز ۲۴ساعت از طرح این موضوع نگذشته بود که این موضوع با واکنش دفتر آیتا... هاشمی روبهرو شد و مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز با انتشار ویدئویی از گفتگوی هاشمی در این ارتباط به این ادعای بادامچیان پاسخ داد. حال باید دید هدف از طرح چنین موضوعاتی در رسانه ملی آن هم پس از درگذشت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام چیست؟
ابراز وحشت از پیامدهای وضعیت وخامتبار اقتصادی، اجتماعی بهرغم ادعاهای دولت روحانی، در روزنامههای این باند، حاکی از اوجگیری این بحرانها است:
شهروند: رئیس مرکز ملی خشکسالی سازمان هواشناسی از خشکسالی بسیار شدید در مراکز مهم جمعیتی کشور خبر داد، هشدار عطش، مراکز مهم جمعیتی از جمله تهران، البرز و خراسان شمالی با خشکسالیهای شدید و بسیار شدید مواجه هستند. قانعی راد، جامعه شناس: خشکسالی در کلان شهرها ممکن است منجر به شورشهای شهری و افزایش آسیبهای اجتماعی شود.
شرق: در قانون کار فعلی مرخصی کارگر در سال ٢٦ روز است اما برای مناطق آزاد ٢٠ روز. با کدام منطق به این قضیه رسیدهایم کارگری که دور از خانواده در مناطق آزاد و ویژه کار میکند، از ٢٠ روز مرخصی استفاده کند و کسی که در شهر کار میکند، ٢٦ روز مرخصی داشته باشد؟ امروز شاهدیم دولت لایحهیی به مجلس میدهد که خواهان افزایش ١٠ تا ١٤ منطقه آزاد و
هشت منطقه ویژه است؛ متأسفانه مجلس این لایحه را برمیگرداند و میگوید این پیشنهاد را ٤٠ تا کنید. به جای اینکه مشکل را حل کند. مگر نمیخواهید معافیت دهید که کارفرمایان اشتغال ایجاد کنند؟ چرا از حقوق کارگر مایه میگذارید؟ برای رونق اقتصادی چرا باید از جیب خالی کارگران هزینه شود؟ آمالهای اقتصادی را بررسی کنید ببینید در معیشت چه وضعیتی داریم؟
سهم خوراکیها و آشامیدنیها در سبد هزینه ما در سال گذشته ٢٤، ٦ بوده و امسال یک درصد کاهش پیدا کرده است. این یک درصد کاهش، چه آسیبی را برای خانوارها در آینده از نظر بهداشت و سلامت خواهد داشت؟ این عدد در سال ٨٣، ٢٧ درصد از هزینهها بوده که بهشدت کاهش پیدا کرده است
اگر درآمد کارگر را ماهانه یکمیلیون و ٥٠٠ هزار تومان تصور کنید، امروز یک خانواده چهارنفره کارگر میتواند ماهانه ٣٠ هزار تومان برای تفریح هزینه کند. بعد هم میگوییم ماهواره نبینید. با ٣٠ هزار تومان به جز ماهواره چه تفریحات دیگری میتوانیم داشته باشیم؟ با ٣٠ هزار تومان میشود چهار بلیت سینما خرید؟ هزینه آموزش باید ١.٩ درصد باشد. بررسیهای ما در کارگروههای دستمزد که سال به سال تشکیل میشود و بررسی میدانی برای وضعیت معیشت کارگران داریم، حکایت از فاجعه دارد. امروز کارگر در یک شغل نمیتواند معیشتش را تأمین کند و به شغل دوم و سوم روی میآورد؛ یعنی دوری سرپرست خانوار از نهاد خانواده که آسیبهای زیادی را به همراه دارد. سرانه مصرف در خانوارها بین سال ٨٥ و ٩٤ را مقایسه میکنم. در سال ٨٥ سرانه مصرف شیر در کشور ٢١٥ کیلوگرم بوده که ١٣١ کیلوگرم شده.
برنج ١٦٨ کیلو بوده که ١١٦ کیلو شده. مصرف گوشت از ٦٨ کیلو به ٤٠ کیلو کاهش پیدا کرده. اینها چه تبعاتی برای سلامت جامعه در آینده خواهد داشت؟
بیش از ٥٠ درصد جمعیت کشور ما با قانون کاری که در موردش صحبت میکنیم درگیر هستند.
اعتماد: هرچه به آخرین روزهای سال نزدیک شویم، بحث تعیین حداقل دستمزدها به یکی از اصلیترین مسائل روز تبدیل میشود، چرا که این تصمیم تاثیری بسزا در زندگی بیش از ٢٠ میلیون کارگر ایرانی میگذارد. با این حال در سالهای گذشته همواره طبقه کارگر نسبت به نرخهای اعلام شده معترض بود و ارقام اعلام شده را کمتر از نیازهای یک زندگی میدانست... همچنین معیار حداقل معیشت را اگر حداکثر هزینهها در نظر داشته باشیم که رقم سه میلیون و ١٠٠ هزار و ٥٩٠ تومان است، در این صورت حدود ٦٧ درصد خانوارهای ایران از تأمین معیشت خود عاجز هستند. این ارقام به تنهایی نشاندهنده اوضاع نابسامان رفاهی است. همچنین معیار حداقل معیشت را اگر حداکثر هزینهها در نظر داشته باشیم که رقم سه میلیون و ١٠٠ هزار و ٥٩٠ تومان است، در این صورت حدود ٦٧ درصد خانوارهای ایران از تأمین معیشت خود عاجز هستند. این ارقام به تنهایی نشاندهنده اوضاع نابسامان رفاهی است
«تدبیری» با نتایج معکوس
از سوی دیگر کماکان عدهیی از کارشناسان و مسئولان دولتی بر تضعیف مزد در راستای افزایش اشتغال در جامعه تأکید دارند.
چنین گفتههایی زمانی قابل استناد بود که در سالهای گذشته بهویژه دهه ٧٠ و سالهای نخستین دهه ٨٠ نرخ اشتغال رشد چشمگیری میکرد. بر اساس آمارها سهم مزد نیروی کار در قیمت تمام شده کالا، بهطور میانگین ٧/٥ درصد است و سهم کارفرما حدود ٢٥ درصد، مابقی سود تولید هم به بخش توزیع تعلق میگیرد. در نتیجه نمیتوان سهم مزد را بهعنوان عامل عدم تمایل به سرمایهگذاری در ایران دانست.