آنچه از نظر گذشت، نه صحبتهای یک مخالف نظام ولایت فقیه یا یک عضو اپوزیسیون رژیم آخوندی، بلکه حرفهای کسی است که تا دیروز معاون رئیسجمهور دولتی بود که هشت سال بر این مردم دردمند و ستمدیده حکمرانی کرد. همان رئیس جمهوری که علی خامنهای ولیفقیه زهر خوردهٴ نظام آخوندی دربارهٴ او گفته بود:
«نظر آقای احمدینژاد نسبت به دیگران به نظر بنده نزدیکتر است». (خامنهای- نماز جمعه- 29خرداد 88)
و یکسال مانده به اتمام دور اول، خطاب به احمدینژاد گفت:
«… تأکید میکنم، فکر نکنید که امسال، سال آخر دولت است؛ نه. مثل کسی که پنج سال دیگر کار بکند، کار بکنید؛ یعنی این یک سال به اضافهی چهار سال دیگر در ید مدیریت شماست. (سایت خامنهای، 2شهریور 87)
آن روزها احمدینژاد از این همه اظهار لطف ارباب «با دماش گردو میشکست». اما ولیفقیه جنایتکار علی خامنهای آنقدر به او داد که بخورد و او هم آنقدر گردو شکست و خورد که «یابو ورش داشت» و یکدفعه در برابر صاحبش یعنی علی خامنهای رم کرد و… ماجراهای شنیدنی.
حالا این معاونش پاسدار حمید بقایی است که میگوید:
«… یک عده فاسد سر کارند. فلانفلانشدههای بیانصاف.
«به پشتوانه این ملت… ما قدرت پیدا میکنیم… ان شاءالله به روزی و به جایی برسیم که در ایران ما دیگر از ظلم خبری نباشد». (دولت بهار – پیام پاسدار حمید بقایی- ۵مرداد ۹۶)
… من ١٨روز با شعار "آزادی یا مرگ" در اعتصابغذای خشک بودم و نان حرام قوه قضاییه را نخوردم.
… بروید در زندانهای ما ببینید که چه خبر است. بدبخت ۱۳ماه در اتاق ما بود… دیوانه شده بود، اصلاً اخلال حواس پیدا کرده بود. این یعنی چی… زندانیان دیگر هم بهدلیل اتهامات مالی مدتهاست که در زندان هستند و بچههایشان را ندیدهاند.
… آقای اژهای… چرا دروغ میگویید؟ آقای اژهای مانند همان زمان که در وزارت اطلاعات دروغ میگفت، این جا هم دروغ گفته است…» (ویدئوی منتشره از بقایی در فضای مجازی)
پاسدار حمید بقایی بعد از چند هفته بازداشت و اعتصابغذا و انتقال به بیمارستان، سرانجام با قرار وثیقه آزاد و با استقبال گرم پاسدار هزارتیر محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی مواجه شد. او در دایرهٴ جنگ باندهای هار و مافیایی نظام آخوندی آنچنان در برابر دوربینهای تلفن همراه، با ادبیات و واژگانی بیسابقه ژست گرفت و با فریبکاری در قامت یک چهرهٴ اپوزیسیون ظاهر شد که انگار نه انگار خود نیز یکی از همان کارگزاران نظام غارتگر آخوندی است.
حالا همپالکیهایش هم از این ژستها میگیرند:
«ملت شریف و بزرگوار ایران… محسنی اژهای… اتهامات متعددی را به حمید بقایی… نسبت داد… این سخنان صرفاً برای تخریب… بقایی… مطرح شده. ظاهراً برخی مقامات قضایی خود را مجاز میدانند… آن را مستمسک برخی افراد معلومالحال… قرار دهند… اقدام سخنگو در ایراد اتهام به بقایی، تحت عنوان نشر اکاذیب و تخریب و تشویش اذهان عمومی قابل تعقیب است… از خداوند منان، آزادی و رهایی تمام بیگناهان در بند را مسئلت داریم… دفتر رئیس دولتهای نهم و دهم». (باشگاه خبرنگاران جوان- ۲۸تیر ۱۳۹۶)
«زمانهی ترس تمام شد. آمادهایم که حرف حق را علنی بگوییم. هیچ ترسی هم نداریم». (پاسدار رحیم مشایی رئیس دفتر پاسدار محمود احمدینژاد – ویدئوی منتشره در فضای مجازی پس از آزادی بقایی از زندان)
«ملت عزیز و بزرگوار ایران، سلام بر… آزادی خواهان و عدالت طلبان
متأسفانه در شرایطی که… مردم تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی… قرار دارند، باندهای قدرت و ثروت با سوءاستفاده از شرایط بهدنبال اجرای سناریویی ناجوانمردانه… هستند. پرده اول این سناریو با دستگیری بقایی و پرده دوم در اظهارات غیرقانونی دادستان دیوان محاسبات و اتهامات سراسر کذب رونمایی شد.
اینجانب… امروز احساس وظیفه میکنم تا پشت پرده این نقشه شوم و این اقدامات زشت را برملا نمایم… اظهارات این فرد، مصداق مجرمانه اشاعه اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و رفتار و اقدامات این فرد که به پشتیبانی صاحبان قدرت تکرار میشود برخلاف قانون اساسی و مستوجب تعقیب قضایی است… اما از آنجا که طی سالهای اخیر به شکایت ما… رسیدگی نشده است، به ناچار باید این مسائل را با شما در میان بگذارم… بهزودی شرح کاملی از اصل ماجرا و توطئههای غیراخلاقی طراحی شده را با شما در میان خواهم گذاشت… محمود احمدینژاد». (سایت حکومتی دولت بهار- دوشنبه ۹مرداد ۹۶)
«دادستان دیوان محاسبات ادعا کرده که احمدینژاد اگر آب بخورد، نظام از آن مطلع میشود. اینگونه ادعاها را معمولاً کسانی مطرح میکنند که ارتباطات ویژهیی با بخشهای اطلاعاتی و امنیتی کشور دارند! آیا دادستان قصد دارد به پستهای بالاتر ارتقاء جهشی داشته باشد؟». (علی اکبر جوانفکر، مشاور پاسدار احمدینژاد- دولت بهار- یکشنبه ۸مرداد ۹۶)
رسانههای باند مافیایی آخوند علی خامنهای و آخوند حسن روحانی در قبال افراد باند احمدینژاد واکنش نشان دادند و جنگ باندهای چپاولگر نظام قرونوسطایی آخوندی را یک مدار دیگر ارتقاء بخشیدند:
«جریان انحرافی که ۸سال کشورمان را به جولانگاه بیقانونی، خودسری، تحرکات خلاف اخلاق و فساد مالی تبدیل کرد و هنوز پرونده فساد مالی اردبیل متعلق به رأس این جریان، پرونده سیصد میلیاردی شهرداری تهران، پروندههای اعلامی دیوان محاسبات و فسادهای سه هزار میلیارد و هشت هزار میلیارد و پانزدههزار میلیارد و بابک زنجانی و. پروندهها همچنان مفتوح ماندهاند. آیا وقت آن نرسیده که پرونده جریان انحرافی بهصورت جدی مورد بررسی قرار گیرد و تکلیف این عناصر فتنهگر برای همیشه روشن شود؟ … فتنه جدیدی در راه است و تا دیر نشده جریان انحرافی را مهار کنید». (روزنامه حکومتی جمهوری ۸مرداد ۹۶)
«چقدر بیجنبهاند. بقایی چند روز رفته زندان، میگوید این نظام سقوط میکند… سپس میگوید بروید زندانها را ببینید. انگار کهریزک در عهد دقیانوس بوده و مرتضوی هم رفیق بطلمیوس! که نشده در آن دوران به زندانها سر بزنند». (کانال تلگرامی آخوند محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر دولت آخوند خاتمی در واکنش به سخنان بقایی)
آری، همچنانکه مقاومت ایران در فردای نمایش انتخابات شکست خوردهٴ ریاستجمهوری رژیم گفت، علی خامنهای ولیفقیه در این انتخابات نمایشی زهر شقه را سر کشید و این نزاع باندهای دلواپس و منحرف و فتنهگر همه حاکی از این است که هر روز که میگذرد، زهر هر چه بیشتر بر تن و جان و روح این نظام به گل نشسته رسوخ میکند و موجب تشدید جنگ باندهای تبهکار رژیم میشود.
اما این نزاع باندها از یک حقیقت دیگر هم حکایت میکند و آن اینکه دیگر هیچ پشمی بر کلاه علی خامنهای مفلوک نمانده است. دیگر کسی برایش تره هم خرد نمیکند و دیگر آبی از او برای واپسماندگان نظامش گرم نمیشود. آخر مگر این معاون گماشتهی خودش نیست که حالا به علی خامنهای میگوید: یک عده فاسد سر کارند. بهزودی سرنگون میشوند… فلانفلانشدههای بیانصاف...»!