728 x 90

سبوهای شکسته و پیمانه‌های ریختة ولایت

سبوهای شکسته و پیمانه‌های ریختة ولایت
سبوهای شکسته و پیمانه‌های ریختة ولایت
ـ روزگار را بنگر! بار دیگر با درس‌های گذشت زمانه‌اش، نیک و بد بازیگران نقشبند جهان را محک می‌زند. حالا همان بادها که نظام آخوندی بر آنها عمارتها بالا برد، توفانها گشته و به خودش برگشته‌ و موج‌سواریهایش در عراق، سوریه و منسوخ کردن منشور حقوق‌بشر در ایران و قتل‌عام‌ها، آینه‌های دقش شده‌اند.

ـ اینک جنبش دادخواهی از درون، با تحولات شتابان منطقه‌یی و بین‌المللی از بیرون گره خورده است. این‌ها همان لحظات تاریخی و سرنوشت‌ساز هستند که باید اهمیتش را دریافت تا به سود جنبش آزادیخواهی مردم و مقاومت ایران و سرنگونی حکومت ضدبشری ولایت فقیه بیانجامد.


*** *** ***

شرایط سیاسی منطقه‌یی و بین‌المللی دچار دگرگونی و دوری شتابان گشته است. تحولاتی دارند به هم گره می‌خورند تا این مسیر دگرگونی، به گشایشی بدل شود. کانون این دگرگونی شتابان، خاورمیانه و ثقل آن میهن ما ایران است.

بادهایی که توفان می‌شوند

حوادث سیاسی و تحولات پراکندهٴ سال‌های پیشین ـ که آخوندها بر آنها موج سواریها کرده‌اند ـ دارند به سمت و سوی واحدی نزدیک می‌شوند. پیکان این همگرایی، نظام ولایت فقیه را نشانه گرفته است تا حساب ریزه‌خواریها از ریخت و پاشهای قدرتهای جهانی در خاورمیانه را پس بدهد. این همگرایی بیرونی با پیامدهای انتخاباتی آخوندها و نیز پیام مردم ایران به ولایت فقیه، می‌تواند فرصتی تاریخی را برای میهن و مردم ما رقم زند.
آن چه تحولات اخیر در رابطه با ایران را شتاب بیشتری بخشیده:
ـ ظهور تغییر سیاست آمریکا نسبت به مسائل مبتلابه خاورمیانه و مشخصاً چشم باز کردن به دخالت‌ها، صدور تروریسم و تهدید جنایات آخوندها در سراسر خاورمیانه،
ـ پیامدهای درونی و بیرونی نمایش انتخاباتی آخوندها و پیام قاطع مردم ایران به نامشروع بودن حاکمیت ولایت فقیه،
ـ هجرت به موقع، پیروزمندانه و سرنوشت‌ساز مقاومت بزرگ ایران از عراق به اروپا و برقراری مجدد ارتباط با جامعه و مردم خویش،
ـ و اعتراضات و تظاهرات روزافزون اقشار گوناگون جامعه ایران نسبت به ستم، چپاول، استثمار، تباهی و جنایات حاکمیت ولایت فقیه می‌باشد.
در سه دهه گذشته نظام آخوندی از دو عامل استفاده کرد: در امر داخلی از سرکوب و قطع ارتباط مقاومت سازمانیافته با جامعه؛ در امر منطقه‌یی و بین‌المللی از جنگهای افغانستان و عراق و سیاست مماشات و زد و بند تجاری با دولتها و شرکتهای اروپایی.

نظام ولایت فقیه ـ گرفتار سرمایه‌های بر باد ساخته

آخوندها در امر داخلی تجربه سانسور و سرکوب شاه و ۲.۵سال مبارزه افشاگرانه و مسالمت‌آمیز مجاهدین و قدرت سازماندهی و توان ایجاد ارتباط آنها با مردمشان را داشتند. می‌دانستند کافیست مجاهدین پل ارتباط با مردم و جامعه را داشته باشند؛ در این صورت همهٴ رشته‌های دجالیتشان ـ منبع ارتزاق ایدئولوژیکی و سیاسی‌شان ـ پنبه خواهد شد. از این رو برای سرکوب مجاهدین هر قانون، حقوق، شرع، اخلاق و مدنیتی را زیر پا گذاشتند و به قلع و قمع افسارگسیخته و کشتار سراسری و قتل‌عام همگانی مجاهدین پرداختند. هدف، قطع شریان ارتباطی مجاهدین با مردم و جامعه‌شان و گسترش رعب و وحشت بین مردم نسبت به هر گونه ارتباطی با آنها بود. این بساط را ماه‌ها قبل از 30خرداد 60چیدند، در 30خرداد مهر زدند و تا مقطع هجرت مجاهدین از عراق، سر کیسه سرکوب و اختناق و بی‌خبری و سکوت نسبت به آنها را سفت و انعطاف‌ناپذیر نگهداشتند.
اما از آنجا که نظام آخوندی هم هم‌چون اسلاف تاریخی‌اش، در دهلیزهای تاریک ایدئولوژی و ماهیت ارتجاعی‌اش شمشیرها زد و هرگز توان درک آموختنی‌های «گذشت روزگار» را نداشت و ندارد، خمینی بر فرش بادهای سرکوب و اختناق و قانون و احکام ضدبشری حکومت ساخت و تحویل وارثانش داد. آنها هم که دیدند زیر پایشان خالی است، رفتند خطشان را در بلاد دیگر بستند که بند کیسه سرکوب داخلی را محکمتر کنند. اما چه حاصل که بی‌مایه فتیر است و به کام سلطان ولایت هم خوش نیاید. اما بی‌تدبیری سیاسی اربابان دنیا به داد بی‌مایه‌گی و بن‌بست نظام ولایت فقیه رسید و قریب 25سال به کورهٴ آنها علیه مردم و مقاومت ایران دمید. دستمزد اربابان دنیا هم دستبرد بیشتر آخوندها از جیب و بانک ملت ایران و حاتم‌بخشی به اربابان از سرمایه‌های ملی و معادن ایران‌زمین بود.
همهٴ اینها که چشم و گوش و دماغ بسیاری را در دیار وطن و بیرون مرزهای ایران فریفته و پر کرده بود، به‌مثابه عمارت بنا کردن بر توریِ باد بود. بازی دور گردون با ظاهرپرستان و سبو و پیمانه پر کردن بی‌خردان بود:
«گر انگشت سلیمانی نباشد
چه حاصل گر دهد نقش نگینی؟» (حافظ)
حالا روزگار را بنگر که بار دیگر با درس‌های گذشت زمانه‌اش، نیک و بد بازیگران نقشبند جهان را محک می‌زند. حالا همان بادها و توفانهایی که نظام آخوندی بر آنها عمارتها بالا برد، به خودش برگشته‌ و موج‌سواریهایش در عراق و سوریه و افغانستان و منسوخ کردن منشور حقوق‌بشر در ایران و قتل‌عام‌ها، آینه‌های دقش شده‌اند.

نظام ولایت فقیه ـ گرفتار مقاومت ایران و جنبش فراگیر دادخواهی

حالا مقاومت بزرگ و سازمانیافته ایران، پس از سالیان هجران و فراق، دوباره با جامعه و خلق محبوب و در زنجیرش پل‌ها زده است؛ جوشش نوینی به جنبش درآمده است. حالا پس از یک سال، مرحله جدیدی از جنبش فراگیر دادخواهی با فراخوان مجدد مریم رجوی شروع شده است. این جنبش هر آن شتاب بیشتری می‌گیرد و دامنهٴ آن وسعت می‌یابد. گویی سکوتها و بغض‌های متکاثف سالیان یک خلق به هم می‌پیوندند و بانگ بیش از 120هزار شهید راه آزادی ـ که خمینی و وارثان پلیدش صد صد و هزار هزار تیرباران و اعدام کردند ـ به خروشی آسمانخراش بدل می‌گردد. خامنه‌ای و دستگاه حکومتی‌اش می‌دانند در انجام جنایت، با ایران و ایرانی چه کرده‌اند. از این رو سخت گرفتار جنبش فراگیر و افزون‌شوندهٴ دادخواهی شده‌اند و آن را مصداق نابودی خلافتشان می‌دانند. تیری که از چلة کمان فراخوان دادخواهی مقاومت ایران رها شده است، به هدف و به خال خورده است. باقی راه را تک‌تک ما باید یاری‌رسان و محقق کننده آن به نفع سرنوشت نیک مردم ایران و آرمان شهیدان راه آزادی باشیم.

نظام ولایت فقیه ـ گرفتار تغییر شرایط درونی و بیرونی و سرنگونی بالفعل

اینک جنبش دادخواهی از درون، با تحولات شتابان منطقه‌یی و بین‌المللی از بیرون گره خورده است. این‌ها همان لحظات تاریخی و سرنوشت‌ساز هستند که باید اهمیتش را دریافت تا به سود جنبش آزادیخواهی مردم و مقاومت ایران و سرنگونی حکومت ضدبشری ولایت فقیه بیانجامد.
واقعیت این است که تکاپوی چندین ساله مقاومت ایران برای جلب توجهات بین‌المللی بر دخالت‌های تجاوزکارانه و جنایتکارانهٴ آخوندها علیه کشورها و مردم منطقه و نیز اعمال فاشیستی این حاکمیت و سپاه پاسدارانش علیه مردم ایران، دارد به سود منافع ایران می‌چرخد. چرخشی که خامنه‌ای و عناصر حکومتش را به وحشت انداخته است. حالا سبوهای موج‌سواری و کشورگشایی ارتجاع می‌شکنند و پیمانه‌های رؤیای ابدی خلافت، می‌ریزند.
«هر که نامخت از گذشت روزگار ـــ نیز ناموزد ز هیچ آموزگار» (رودکی)
تمام شواهد گویای این است که نظام ولایت فقیه گرفتار زلزله و رعشه سرنگونی بالفعل گشته است. از بالا گرفتن اقدامات شتابان و عجولانه علیه مقاومت ایران و مجاهدین در تهران و دیگر شهرها تا به میدان آوردن عناصر ریز و درشت در تلویزیون و سیرک نماز جمعه‌ها، همگی اثبات تغییر شرایط و اهمیت جایگاه مقاومت ایران در تعادل قوای کنونی داخلی، منطقه‌یی و بین‌المللی می‌باشد. مبنای این شرط مهم، تنفر و خشم 38ساله و عصیان و تظاهرات بی‌توقف و روزافزون جامعه ایران علیه سراپای حاکمیت ولایت فقیه است.

9مرداد 96
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fcd98bfe-285a-4c4d-8219-89a2a1fb2a69"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات