کشمکشهای باندی بر سر ترکیب کابینه جدید حسن روحانی مضمون بیشترین عنوانهای روزنامههای حکومتی در روز یکشنبه 22مرداد است:
آفتاب یزد: آغاز شانتاژ علیه ظریف
بهار: ابهامها و تردیدها درباره وزرای پیشنهادی ارتباطات و رفاه، گزینههای لب مرز
رسالت: دری نجف آبادی: مجلس چشم بسته به وزرا رأی ندهد
کیهان: کابینه را مدعیان اصلاحات چیدهاند اما نمیخواهند پاسخگو باشند!
حمله به احمدینژاد مضمون مشترک روزنامههای باند علی خامنهای و روحانی است:
رسالت: دری نجف آبادی: مجلس چشم بسته به وزرا رأی ندهد
کیهان: کابینه را مدعیان اصلاحات چیدهاند اما نمیخواهند پاسخگو باشند!
حمله به احمدینژاد مضمون مشترک روزنامههای باند علی خامنهای و روحانی است:
بهار: افشاگری زنگنه درباره مافیای دکلهای نفتی؛ خریداری 30دکل در یک شب- دفتر احمدینژاد بهصورت مکتوب دستور داده بود که خریداری دکلها توسط یک فرد خاص انجام شود
جهان صنعت: جزییات خرید 30دکل نفتی در دولت دهم فاش شد؛ دستور احمدینژاد پای قرار داد
مردمسالاری: پرویز فتاح:همه فرصتها برای احمدینژاد از دست رفته است
همدلی: فتاح وزیر دولت نهم بالاخره زبان به انتقاد از رئیس سابق خود گشود: احمدینژاد تمام شده است
همدلی: زنگنه: امضای احمدینژاد پای سه تخلف بزرگ نفتی است، تشکیل پرونده برای دکلهای نفتی
خراسان: فتاح:دیگر همه فرصتها برای احمدینژاد از دست رفته است
وضعیت اقتصادی اجتماعی مضمون برخی از سایر عنوانهای روزنامههاست:
جهان صنعت: جزییات خرید 30دکل نفتی در دولت دهم فاش شد؛ دستور احمدینژاد پای قرار داد
مردمسالاری: پرویز فتاح:همه فرصتها برای احمدینژاد از دست رفته است
همدلی: فتاح وزیر دولت نهم بالاخره زبان به انتقاد از رئیس سابق خود گشود: احمدینژاد تمام شده است
همدلی: زنگنه: امضای احمدینژاد پای سه تخلف بزرگ نفتی است، تشکیل پرونده برای دکلهای نفتی
خراسان: فتاح:دیگر همه فرصتها برای احمدینژاد از دست رفته است
وضعیت اقتصادی اجتماعی مضمون برخی از سایر عنوانهای روزنامههاست:
بهار: سید حسن هاشمی: بیمارستانهای پایتخت در برابر زلزله مقاوم نیستند
رسالت: 80درصد اقتصاد کشور در دست دولت بیتفنگ است
رسالت: 80درصد اقتصاد کشور در دست دولت بیتفنگ است
شهروند: دانشجویان رتبه یک و دو رقمی دانشگاههای برتر ایران به سختی روزگار میگذرانند، نخبههای فقیر
عصررسانه: تعطیلی ۵هزار واحد تولیدی، ۴۵درصد اشتغال صنعتی را به خواب برد
روزنامههای وابسته به باندهای موسوم به اصلاحطلب مقالات اصلی خود را به سهمخواهی از کابینه جدید روحانی اختصاص دادهاند:
عصررسانه: تعطیلی ۵هزار واحد تولیدی، ۴۵درصد اشتغال صنعتی را به خواب برد
روزنامههای وابسته به باندهای موسوم به اصلاحطلب مقالات اصلی خود را به سهمخواهی از کابینه جدید روحانی اختصاص دادهاند:
جمهوری اسلامی: سرمقاله: مجلس و دولت دوازدهم
بعضی از وزرای دولت یازدهم که عملکرد قابل قبولی نداشتند علاقه شدیدی به ماندن در دولت نشان میدهند و حتی برای اینکه بتوانند در دولت دوازدهم حضور داشته باشند، به نمایندگان مجلس وعدههایی دادهاند و میدهند. همین روحیه باج دهی است که عدهیی از نمایندگان مجلس را به باجخواهی تشویق کرده و موجب شده رأی و نظر خود را با میزان امتیازاتی که میگیرند منطبق کنند.
آفت دیگری که در عدهیی از نمایندگان مجلس دیده میشود این است که میگویند چون افتادن یک یا چند وزیر به زیان اعتبار رئیسجمهور تمام میشود هر طور که شده باید وزرای پیشنهادی رأی بیاورند... رأی نمایندگان چنان باشد که افراد قوی تأیید شوند و افراد ضعیف جای خود را به افراد قوی بدهند.
هشدار نسبت به وضعیت بحرانی رژیم با ابراز وحشت از یادآوری عملیات فروغ جاویدان در شرایط فعلی جهانی و منطقهیی نظام و سست شدن برخی خاکریزهای منطقهیی نظام در روزنامههای باند روحانی مضمون برخی سرمقالهها است:
بعضی از وزرای دولت یازدهم که عملکرد قابل قبولی نداشتند علاقه شدیدی به ماندن در دولت نشان میدهند و حتی برای اینکه بتوانند در دولت دوازدهم حضور داشته باشند، به نمایندگان مجلس وعدههایی دادهاند و میدهند. همین روحیه باج دهی است که عدهیی از نمایندگان مجلس را به باجخواهی تشویق کرده و موجب شده رأی و نظر خود را با میزان امتیازاتی که میگیرند منطبق کنند.
آفت دیگری که در عدهیی از نمایندگان مجلس دیده میشود این است که میگویند چون افتادن یک یا چند وزیر به زیان اعتبار رئیسجمهور تمام میشود هر طور که شده باید وزرای پیشنهادی رأی بیاورند... رأی نمایندگان چنان باشد که افراد قوی تأیید شوند و افراد ضعیف جای خود را به افراد قوی بدهند.
هشدار نسبت به وضعیت بحرانی رژیم با ابراز وحشت از یادآوری عملیات فروغ جاویدان در شرایط فعلی جهانی و منطقهیی نظام و سست شدن برخی خاکریزهای منطقهیی نظام در روزنامههای باند روحانی مضمون برخی سرمقالهها است:
قانون: وحدت دشمن سوز
نظر به اهمیت تحولات پرشتاب منطقهیی و بینالمللی ، لازم است که کنشها و مجموعه حرکت ها و مواضع دشمنان نظام در سطوح مختلف و همچنین تهدیدات فزایندهیی که نظام با آن روبهروست در ابعادی دقیق بررسی شود. شاکله تحریمهای جدید که توسط کنگره و سنای آمریکا طراحی شده به پیچیدگی ابعاد تهدیدات جدید میافزاید و زنگ هشدارهای جدیدی را به صدا در میآورد.
در عرصه منطقهیی دیدیم که چگونه کشور کوچکی مانند کویت با یک اقدام اهانت آمیز، دست به اخراج دیپلوماتها و کارمندان سفارتخانه کشورمان زد و به اینگونه، کاهش روابط دیپلوماتیک را بر همکاری دوجانبه ترجیح داد.
اینکه کویت با چه پشتگرمی و با چه نیتی دست به چنین اقدامی زد، جای تحلیل و تفسیر جداگانهای دارد اما بیشک باید این حرکت را در ادامه بازیهای اخیر عربستان در منطقه به حساب آورد.
در سوریه نیز حضور مضاعف و چشمگیر روسیه در تمامیت بازی... در کنار تلاش آمریکا برای اعمال نفوذ بیشتر روی مناطق کردنشین و تسخیر شهر رقه با هدف امتیازگیری از روسیه، نشان میدهد که بازی به گونه دیگری رقم خورده است... در همین کشور همسایه خودمان در عراق نیز، شقه جدید در مجلس اعلا و جدا شدن عمار حکیم از این جریان و تشکیل حزب حکمت ملی، به همراه سفر غافلگیرکننده مقتدی صدر به عربستان و دیدار با ولیعهد جوان محمد بن سلمان، نشان میدهد که اوضاع آنگونه که باید پیش نمیرود.
از سوی دیگر تاکنون نتوانستهایم مسئولان اقلیم کردستان را از برگزاری همهپرسی برای استقلال منصرف کنیم... آیا توانستهایم در برهه پساداعش که در حال شکلگیری است، زمینه نفوذ خود را در عراق تثبیت کنیم؟
وضعیت بینالمللی نیز با حضور پدیدهای به نام ترامپ در کاخ سفید برای کشورمان موجی از ناآرامیها و تنشها را به همراه آورده که اگر برای این یکی چارهای نیندیشیم، بیگمان از گردنه ترامپ بهسادگی عبور نخواهیم کرد. یک قلم، طرح جدید تحریمها که بر روی میز رئیسجمهور آمریکا قرار گرفته و هدفگیری قدرت ما را در پیش دارد، تهدید بسیار روشن و جدیدی است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. اگر به تمامیت این گرداب سهمگین نگاه کنیم، در مییابیم که در وضعیت نرمال و متعارفی از نظر منطقهای و بینالمللی نیستیم.
لازم است که در درون، یک صدا و هماهنگ باشیم... مگر در همین عملیات مرصاد نبود که سازمان منافقین تا آستانه کرمانشاه پیشروی کرد؟
دفاع بد از نظام و قوانین کشور، بهترین هدیه به دشمنان است و میتواند موج تازهیی علیه مان در برگ حقوقبشر ایجاد کند که هزینه ساز خواهد بود.
هشدارهای وحشتآلود مهرههای باند خامنهای همراه خط و نشان برای روزنامههای باند روحانی موضوع خبرهای روزنامههای مختلف است. به یک نمونه نگاه میکنیم:
نظر به اهمیت تحولات پرشتاب منطقهیی و بینالمللی ، لازم است که کنشها و مجموعه حرکت ها و مواضع دشمنان نظام در سطوح مختلف و همچنین تهدیدات فزایندهیی که نظام با آن روبهروست در ابعادی دقیق بررسی شود. شاکله تحریمهای جدید که توسط کنگره و سنای آمریکا طراحی شده به پیچیدگی ابعاد تهدیدات جدید میافزاید و زنگ هشدارهای جدیدی را به صدا در میآورد.
در عرصه منطقهیی دیدیم که چگونه کشور کوچکی مانند کویت با یک اقدام اهانت آمیز، دست به اخراج دیپلوماتها و کارمندان سفارتخانه کشورمان زد و به اینگونه، کاهش روابط دیپلوماتیک را بر همکاری دوجانبه ترجیح داد.
اینکه کویت با چه پشتگرمی و با چه نیتی دست به چنین اقدامی زد، جای تحلیل و تفسیر جداگانهای دارد اما بیشک باید این حرکت را در ادامه بازیهای اخیر عربستان در منطقه به حساب آورد.
در سوریه نیز حضور مضاعف و چشمگیر روسیه در تمامیت بازی... در کنار تلاش آمریکا برای اعمال نفوذ بیشتر روی مناطق کردنشین و تسخیر شهر رقه با هدف امتیازگیری از روسیه، نشان میدهد که بازی به گونه دیگری رقم خورده است... در همین کشور همسایه خودمان در عراق نیز، شقه جدید در مجلس اعلا و جدا شدن عمار حکیم از این جریان و تشکیل حزب حکمت ملی، به همراه سفر غافلگیرکننده مقتدی صدر به عربستان و دیدار با ولیعهد جوان محمد بن سلمان، نشان میدهد که اوضاع آنگونه که باید پیش نمیرود.
از سوی دیگر تاکنون نتوانستهایم مسئولان اقلیم کردستان را از برگزاری همهپرسی برای استقلال منصرف کنیم... آیا توانستهایم در برهه پساداعش که در حال شکلگیری است، زمینه نفوذ خود را در عراق تثبیت کنیم؟
وضعیت بینالمللی نیز با حضور پدیدهای به نام ترامپ در کاخ سفید برای کشورمان موجی از ناآرامیها و تنشها را به همراه آورده که اگر برای این یکی چارهای نیندیشیم، بیگمان از گردنه ترامپ بهسادگی عبور نخواهیم کرد. یک قلم، طرح جدید تحریمها که بر روی میز رئیسجمهور آمریکا قرار گرفته و هدفگیری قدرت ما را در پیش دارد، تهدید بسیار روشن و جدیدی است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. اگر به تمامیت این گرداب سهمگین نگاه کنیم، در مییابیم که در وضعیت نرمال و متعارفی از نظر منطقهای و بینالمللی نیستیم.
لازم است که در درون، یک صدا و هماهنگ باشیم... مگر در همین عملیات مرصاد نبود که سازمان منافقین تا آستانه کرمانشاه پیشروی کرد؟
دفاع بد از نظام و قوانین کشور، بهترین هدیه به دشمنان است و میتواند موج تازهیی علیه مان در برگ حقوقبشر ایجاد کند که هزینه ساز خواهد بود.
هشدارهای وحشتآلود مهرههای باند خامنهای همراه خط و نشان برای روزنامههای باند روحانی موضوع خبرهای روزنامههای مختلف است. به یک نمونه نگاه میکنیم:
جمهوری اسلامی: فرمانده سپاه حضرت نبی اکرم سردار بهمن ریحانی گفت: هستند افرادی که... مرعوب امپراتوری رسانهیی غرب میشوند، آن چیزی که برای ما خطرناک است تهدیدات دشمن نیست بلکه خطر برای ما تلاش برای ترساندن مردم از تهدیدات است... دشمن با تمام توان بهدنبال از بین بردن مولفههای بازدارندگی جمهوری اسلامی است و تلاش برای از بین بردن توانهای هستهای، موشکی، ماهوارهیی و... از زیر مجموعههای این تلاشهاست.
حمله به حسن روحانی برای ترکیب کابینهاش همراه با هشدار نسبت به پیامدهای آن مضمون حملات روزنامههای باندهای موسوم به اصلاحطلب است، که ضمن حمله به روحانی با تناقضگویی به روش دجالگرانه گاه حذف زنان توسط وی را به گردن «برخی تندرویهای» «گروههای مخالف و معاند» نسبت دادهاند و گاهی هم به «دیدگاه پنهانی در سطوح بالا» :
حمله به حسن روحانی برای ترکیب کابینهاش همراه با هشدار نسبت به پیامدهای آن مضمون حملات روزنامههای باندهای موسوم به اصلاحطلب است، که ضمن حمله به روحانی با تناقضگویی به روش دجالگرانه گاه حذف زنان توسط وی را به گردن «برخی تندرویهای» «گروههای مخالف و معاند» نسبت دادهاند و گاهی هم به «دیدگاه پنهانی در سطوح بالا» :
آرمان: سفیر زن در دولت دوازدهم
بنا به دلایل مختلف و شاید هم تحرکات اولیه در مناطق مختلف جغرافیایی کشور و در میان اقلیتهای مذهبی، توسط گروههای مخالف و معاند با نظام، فاصلههایی ایجاد شد که دستاویز برخی تندرویها قرار گرفت و در طول تقریباً چهار دهه گذشته و با وجود مبارزات برحق و مطالبات جدی برای رعایت این حقوق و اجرای اصولی اصلهای قانون اساسی و تأدیه حقوق معطل مانده برخی اقشار از جمله زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی، عملاً اقدامات روشن و شفافی انجام و گامهای جدی برداشته نشده است.
حسن روحانی وعدههای محکمتری برای رعایت حقوق اقشار مورد اشاره مطرح نمود و وعدههای صریحتری را به مردم، بهخصوص در مناطق کردنشین و دیگر اقلیتهای قومی و زبانی مطرح کرد، اما در معرفی کابینهاش به مجلس نشان داد که تحت فشارهای زیادی قرار داشته و لذا افراد مطلوب خود را نتوانسته معرفی نماید و به لیست موجود بسنده کرده که هم احزاب و هم گروههای مختلف مردم از جمله زنان، کردها و اهل تسنن را در ترکیب کابینه و معرفی وزیر لحاظ نکرده است.
آنچه شبکههای اجتماعی و رسانههای جهانی مورد سؤال قرار دادهاند، سکوت دکتر روحانی در پاسخگویی به شائبههای بهوجود آمده درباره کابینه معرفی شده است. میتوان یادآوری کرد که زنان دارای سابقه وزارت در ایران اسلامی داشتهایم، اکنون چرا نمیتوان همان تجربه را دوباره تکرار کرد؟ ضمن اینکه با جابهجایی زنان در کابینه موقعیت آنان نه تنها ارتقا نیافته بلکه به اعتقاد برخی تنزل هم کرده است. در حالی که در انتخابات، کردها بیشترین آرا را به سبد آقای رئیسجمهور روحانی ریختند، اکنون چرا از کمترین سهم برخوردار شدهاند و نهایت اینکه آیا معذوریت خاصی وجود دارد که رئیسجمهور محترم در برابر آنها مصلحت را در سکوت دیدهاند؟
ابتکار: یک دیدگاه پنهانی وجود دارد که حضور زنان در مناصب را نمیپسندد
خانجانی عضو حزب کارگزاران سازندگی گفت: ما باید به آقای روحانی اعتماد کنیم و بدانیم که او میخواهد به عهد خود با مردم پایبند باشد اما به هر حال بعضی معذوریتها و محدودیتها وجود دارد که رئیسجمهوری باید آنها را در نظر بگیرد... به هر حال دیدگاه پنهانی حتی در سطوح بالا در کشور وجود دارد که حضور زنان در مناصب را نمیپسندد و حتی میبینیم که در تعریف رجل سیاسی هنوز بحث است. البته این آفتی است اما به هر حال آقای روحانی این معذوریت را فهم کرده است.
ابراز وحشت از تحولات منطقه و لزوم بازنگری در سیاستهای رژیم موضوع مقالات روزنامههای هر دو باند است. روزنامه هر باند با زبان خود از این ضرورت نوشتهاند:
بنا به دلایل مختلف و شاید هم تحرکات اولیه در مناطق مختلف جغرافیایی کشور و در میان اقلیتهای مذهبی، توسط گروههای مخالف و معاند با نظام، فاصلههایی ایجاد شد که دستاویز برخی تندرویها قرار گرفت و در طول تقریباً چهار دهه گذشته و با وجود مبارزات برحق و مطالبات جدی برای رعایت این حقوق و اجرای اصولی اصلهای قانون اساسی و تأدیه حقوق معطل مانده برخی اقشار از جمله زنان و اقلیتهای قومی و مذهبی، عملاً اقدامات روشن و شفافی انجام و گامهای جدی برداشته نشده است.
حسن روحانی وعدههای محکمتری برای رعایت حقوق اقشار مورد اشاره مطرح نمود و وعدههای صریحتری را به مردم، بهخصوص در مناطق کردنشین و دیگر اقلیتهای قومی و زبانی مطرح کرد، اما در معرفی کابینهاش به مجلس نشان داد که تحت فشارهای زیادی قرار داشته و لذا افراد مطلوب خود را نتوانسته معرفی نماید و به لیست موجود بسنده کرده که هم احزاب و هم گروههای مختلف مردم از جمله زنان، کردها و اهل تسنن را در ترکیب کابینه و معرفی وزیر لحاظ نکرده است.
آنچه شبکههای اجتماعی و رسانههای جهانی مورد سؤال قرار دادهاند، سکوت دکتر روحانی در پاسخگویی به شائبههای بهوجود آمده درباره کابینه معرفی شده است. میتوان یادآوری کرد که زنان دارای سابقه وزارت در ایران اسلامی داشتهایم، اکنون چرا نمیتوان همان تجربه را دوباره تکرار کرد؟ ضمن اینکه با جابهجایی زنان در کابینه موقعیت آنان نه تنها ارتقا نیافته بلکه به اعتقاد برخی تنزل هم کرده است. در حالی که در انتخابات، کردها بیشترین آرا را به سبد آقای رئیسجمهور روحانی ریختند، اکنون چرا از کمترین سهم برخوردار شدهاند و نهایت اینکه آیا معذوریت خاصی وجود دارد که رئیسجمهور محترم در برابر آنها مصلحت را در سکوت دیدهاند؟
ابتکار: یک دیدگاه پنهانی وجود دارد که حضور زنان در مناصب را نمیپسندد
خانجانی عضو حزب کارگزاران سازندگی گفت: ما باید به آقای روحانی اعتماد کنیم و بدانیم که او میخواهد به عهد خود با مردم پایبند باشد اما به هر حال بعضی معذوریتها و محدودیتها وجود دارد که رئیسجمهوری باید آنها را در نظر بگیرد... به هر حال دیدگاه پنهانی حتی در سطوح بالا در کشور وجود دارد که حضور زنان در مناصب را نمیپسندد و حتی میبینیم که در تعریف رجل سیاسی هنوز بحث است. البته این آفتی است اما به هر حال آقای روحانی این معذوریت را فهم کرده است.
ابراز وحشت از تحولات منطقه و لزوم بازنگری در سیاستهای رژیم موضوع مقالات روزنامههای هر دو باند است. روزنامه هر باند با زبان خود از این ضرورت نوشتهاند:
ابتکار: لزوم بازنگری ایران در روابط خارجی با روسیه
بهرغم همه اختلافها و تضادهایی که در مواضع آمریکا و روسیه در بحرانهای منطقه دیده میشود، اما راهبرد این دو کشور از اواخر ماه ژوئن در قبال سوریه همسو شده است. هم اینک نیز مذاکرات میان واشینگتن و مسکو بهصورت محرمانه در حال برگزاری است و خبرها حاکی از آن است که اسراییل نیز در این مذاکرات محرمانه حضور و نقش فعال دارد... اینکه روسیه تن به قبول حضور و خواسته اسراییل در مذاکرات میدهد کمی نگرانکننده است. خواسته اسراییل آن است که صرف توافق برای آتشبس و ایجاد منطقه امن در جنوب غربی سوریه کافی نیست، لذا تنها راهبرد مؤثر برای استقرار آتشبس آن است که ایران و حزبالله و مبارزان شیعه باید از سوریه خارج شوند... حیرتآور آن است که مسکو تحت اغوای تل آویو و واشینگتن به جلوگیری از جایگاه یابی و تعیین کنندگی نقش ایران در منطقه رضایت داده است. واقعیت آن است که حضور مسکو در خاورمیانه با ائتلاف با تهران صورت گرفته است و مسکو میتوانست لااقل برای تدارک مافات و پاداش این همکاری تهران، از پذیرش خواسته واشینگتن و تل آویو امتناع میکرد و نکرد. این مواضع و رفتار مسکو حاوی چند پیام است. اول آن که این رفتار مسکو بهمعنای آن است که مسکو همسویی با تل آویو را در مناسبات منطقه نسبت به ایران ترجیح داده است. دوم آن که مسکو هم به همان اندازه تل آویو و واشینگتن تهران را مشکل اصلی بیثباتی سوریه و تاخر در فرایند صلح میداند. سوم آن که نگاه ابزار گرایانه، فرصتطلبانه مسکو در قبال تهران در حال تکرار است و چهارم آن که مسکو در صورت لازم میتواند در سایه راهبرد عدم دوست یا دشمن دائمی در سیاست خارجی از ایران عبور کند و از همه مهمتر حامل این پیام است که مناسبات مسکو- تهران آنگونه که گفته میشود استراتژیک و راهبردی نیست، بلکه در میان راهبرد دوست و دشمن دائمی در نوسان است.
این رفتار روسیه اقتضا میکند که دستگاه دیپلوماسی ایران در روابط خود به روسیه باز نگری کند. این بازنگری با توجه به تحرکات ضدایرانی محافل عرب و همچنین حرکت جدید مقتدی صدر در صفحه شطرنج خاورمیانه بیش از اندازه لازم است، چرا که احتمال دارد که مسکو بخواهد این راهبرد خود را با هدف عبور از تهران در قبال محافل عرب تکرار کند. این راهبرد با توجه به مواضع ابزار گرایانه مقامات کرملین دور از انتظار نیست.
رسالت: منابع غربی: ترامپ از توافق هستهیی خارج میشود
ممکن است دولت ترامپ در اقدامی یکجانبه و بدون در نظر گفتن اراده دیگر اعضای 1+5، از برجام خارج شود. در این صورت، عمر کوتاه توافق هستهیی به پایان خواهد رسید.
در هر حال، ترامپ برای لغو توافق هستهیی میان ایران و اعضای 1+5خیز برداشته است. بدیهی است که در چنین شرایطی دستگاه دیپلوماسی و سیاست خارجی کشورمان باید هوشیارانه و قاطعانه، خود را برای مواجهه با اقدامات غیرعقلانی رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا آماده کند.
ابراز وحشت از تحولات جهانی در روزنامههای باند ولیفقیه همراه است با حملات باندی:
بهرغم همه اختلافها و تضادهایی که در مواضع آمریکا و روسیه در بحرانهای منطقه دیده میشود، اما راهبرد این دو کشور از اواخر ماه ژوئن در قبال سوریه همسو شده است. هم اینک نیز مذاکرات میان واشینگتن و مسکو بهصورت محرمانه در حال برگزاری است و خبرها حاکی از آن است که اسراییل نیز در این مذاکرات محرمانه حضور و نقش فعال دارد... اینکه روسیه تن به قبول حضور و خواسته اسراییل در مذاکرات میدهد کمی نگرانکننده است. خواسته اسراییل آن است که صرف توافق برای آتشبس و ایجاد منطقه امن در جنوب غربی سوریه کافی نیست، لذا تنها راهبرد مؤثر برای استقرار آتشبس آن است که ایران و حزبالله و مبارزان شیعه باید از سوریه خارج شوند... حیرتآور آن است که مسکو تحت اغوای تل آویو و واشینگتن به جلوگیری از جایگاه یابی و تعیین کنندگی نقش ایران در منطقه رضایت داده است. واقعیت آن است که حضور مسکو در خاورمیانه با ائتلاف با تهران صورت گرفته است و مسکو میتوانست لااقل برای تدارک مافات و پاداش این همکاری تهران، از پذیرش خواسته واشینگتن و تل آویو امتناع میکرد و نکرد. این مواضع و رفتار مسکو حاوی چند پیام است. اول آن که این رفتار مسکو بهمعنای آن است که مسکو همسویی با تل آویو را در مناسبات منطقه نسبت به ایران ترجیح داده است. دوم آن که مسکو هم به همان اندازه تل آویو و واشینگتن تهران را مشکل اصلی بیثباتی سوریه و تاخر در فرایند صلح میداند. سوم آن که نگاه ابزار گرایانه، فرصتطلبانه مسکو در قبال تهران در حال تکرار است و چهارم آن که مسکو در صورت لازم میتواند در سایه راهبرد عدم دوست یا دشمن دائمی در سیاست خارجی از ایران عبور کند و از همه مهمتر حامل این پیام است که مناسبات مسکو- تهران آنگونه که گفته میشود استراتژیک و راهبردی نیست، بلکه در میان راهبرد دوست و دشمن دائمی در نوسان است.
این رفتار روسیه اقتضا میکند که دستگاه دیپلوماسی ایران در روابط خود به روسیه باز نگری کند. این بازنگری با توجه به تحرکات ضدایرانی محافل عرب و همچنین حرکت جدید مقتدی صدر در صفحه شطرنج خاورمیانه بیش از اندازه لازم است، چرا که احتمال دارد که مسکو بخواهد این راهبرد خود را با هدف عبور از تهران در قبال محافل عرب تکرار کند. این راهبرد با توجه به مواضع ابزار گرایانه مقامات کرملین دور از انتظار نیست.
رسالت: منابع غربی: ترامپ از توافق هستهیی خارج میشود
ممکن است دولت ترامپ در اقدامی یکجانبه و بدون در نظر گفتن اراده دیگر اعضای 1+5، از برجام خارج شود. در این صورت، عمر کوتاه توافق هستهیی به پایان خواهد رسید.
در هر حال، ترامپ برای لغو توافق هستهیی میان ایران و اعضای 1+5خیز برداشته است. بدیهی است که در چنین شرایطی دستگاه دیپلوماسی و سیاست خارجی کشورمان باید هوشیارانه و قاطعانه، خود را برای مواجهه با اقدامات غیرعقلانی رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا آماده کند.
ابراز وحشت از تحولات جهانی در روزنامههای باند ولیفقیه همراه است با حملات باندی:
کیهان: پاشنه آشیل آمریکا در تنش با کرهشمالی (یادداشت روز)
از کنار تهدیدهای متقابل این روزهای «کیم جونگ اون» و «دونالد ترامپ» نباید بهسادگی عبور کرد و این تهدیدها را نباید از دریچه «کرُی خوانیهای همیشگی» این دو کشور به تحلیل نشست.
شاید باورکردنی نباشد اما در داخل کشور خودمان نیز، تحولات بین کره شمالی و آمریکا از سوی عدهیی، احتمالاً با حساسیت «ویژهای» دنبال میشود. پیروزی یک جوان خام تازه به دوران رسیده مقابل، آمریکای با آن دبدبه و کبکبه، میتواند حیثیت لیبرالهای وطنی را که کارشان بزک کردن آمریکا و بزرگنمایی آن است، بر باد دهد. نتیجه دعواهای کره شمالی و آمریکا، برای افرادی که از اقتصاد و معیشت مردم بگیر تا، آسایش و امنیت کشور را در گروی سازش با آمریکاییها میبینند، بسیار بسیار مهم است.
«دیدید مقاومت نتیجهیی نداشت... کره شمالی که بیشتر از ما در برابر آمریکا مقاومت کرده بود» جملاتی هستند که از این طیف، در صورت عقبنشینی کره در برابر آمریکا، زیاد خواهیم شنید! کافی است به هر دلیلی، جنگی بین این دو کشور آغاز شود، از همان ثانیههای نخست آغاز جنگ، خواهند گفت، اگر مقابل آمریکا کوتاه نیاییم، به سرنوشت کره شمالی مواجه خواهیم شد. اگر ما در انتخابات پیروز نشده بودیم، اکنون آمریکاییها به ایران حمله کرده بودند! کره شمالی برای ترامپ مهم است چون میداند، با عقبنشینی این کشور میتواند به کودتاچیان ونزوئلا و غربگرایان وطنی خودمان هم، پاس گل بدهد!
حل بحران از طریق مذاکره اما شاید، بهترین و کم هزینهترین گزینه برای آمریکا جهت برونرفت از این مسأله باشد.
حمایت:سرمقاله: استراتژی آمریکا در تقابل با کره شمالی
ترامپ در تلاش است که از طریق اعمال فشار مستقیم و همچنین اعمال فشار غیرمستقیم توسط چین و روسیه بر کره شمالی، پیونگ یانگ را به تجدید نظر در برنامههای اتمی و موشکی وادار نماید. البته تفاوت دولت ترامپ با دولتهای قبلی آمریکا، بهویژه دولت باراک اوباما، در میزان تمایل به یکجانبهگرایی و نمایش قدرت از طریق حملات نظامی به اهدافی در گوشه و کنار جهان است که نمونه آن را در حمله به پایگاه هوایی «الشعیرات» سوریه شاهد بودیم.
آمریکا بهدنبال این است که با تهدید نشاندادن آزمایشهای موشکی پیونگ یانگ، حضور نظامی خود را در شرق آسیا، بهخصوص در دریای چین جنوبی افزایش دهد، متحدانش را برای ایجاد یک ائتلاف قدرتمندتر در مقابل پکن تقویت کند و با نمایش قدرت، بر تحولات چین اثر بگذارد.
اگر این الگو در آسیای جنوب شرقی جواب بدهد، طراحان سیاستهای کلان کاخ سفید در وهله بعدی بهدنبال محدود کردن و فشار همزمان و بیشتر بر روسیه و ایران خواهند بود.
از کنار تهدیدهای متقابل این روزهای «کیم جونگ اون» و «دونالد ترامپ» نباید بهسادگی عبور کرد و این تهدیدها را نباید از دریچه «کرُی خوانیهای همیشگی» این دو کشور به تحلیل نشست.
شاید باورکردنی نباشد اما در داخل کشور خودمان نیز، تحولات بین کره شمالی و آمریکا از سوی عدهیی، احتمالاً با حساسیت «ویژهای» دنبال میشود. پیروزی یک جوان خام تازه به دوران رسیده مقابل، آمریکای با آن دبدبه و کبکبه، میتواند حیثیت لیبرالهای وطنی را که کارشان بزک کردن آمریکا و بزرگنمایی آن است، بر باد دهد. نتیجه دعواهای کره شمالی و آمریکا، برای افرادی که از اقتصاد و معیشت مردم بگیر تا، آسایش و امنیت کشور را در گروی سازش با آمریکاییها میبینند، بسیار بسیار مهم است.
«دیدید مقاومت نتیجهیی نداشت... کره شمالی که بیشتر از ما در برابر آمریکا مقاومت کرده بود» جملاتی هستند که از این طیف، در صورت عقبنشینی کره در برابر آمریکا، زیاد خواهیم شنید! کافی است به هر دلیلی، جنگی بین این دو کشور آغاز شود، از همان ثانیههای نخست آغاز جنگ، خواهند گفت، اگر مقابل آمریکا کوتاه نیاییم، به سرنوشت کره شمالی مواجه خواهیم شد. اگر ما در انتخابات پیروز نشده بودیم، اکنون آمریکاییها به ایران حمله کرده بودند! کره شمالی برای ترامپ مهم است چون میداند، با عقبنشینی این کشور میتواند به کودتاچیان ونزوئلا و غربگرایان وطنی خودمان هم، پاس گل بدهد!
حل بحران از طریق مذاکره اما شاید، بهترین و کم هزینهترین گزینه برای آمریکا جهت برونرفت از این مسأله باشد.
حمایت:سرمقاله: استراتژی آمریکا در تقابل با کره شمالی
ترامپ در تلاش است که از طریق اعمال فشار مستقیم و همچنین اعمال فشار غیرمستقیم توسط چین و روسیه بر کره شمالی، پیونگ یانگ را به تجدید نظر در برنامههای اتمی و موشکی وادار نماید. البته تفاوت دولت ترامپ با دولتهای قبلی آمریکا، بهویژه دولت باراک اوباما، در میزان تمایل به یکجانبهگرایی و نمایش قدرت از طریق حملات نظامی به اهدافی در گوشه و کنار جهان است که نمونه آن را در حمله به پایگاه هوایی «الشعیرات» سوریه شاهد بودیم.
آمریکا بهدنبال این است که با تهدید نشاندادن آزمایشهای موشکی پیونگ یانگ، حضور نظامی خود را در شرق آسیا، بهخصوص در دریای چین جنوبی افزایش دهد، متحدانش را برای ایجاد یک ائتلاف قدرتمندتر در مقابل پکن تقویت کند و با نمایش قدرت، بر تحولات چین اثر بگذارد.
اگر این الگو در آسیای جنوب شرقی جواب بدهد، طراحان سیاستهای کلان کاخ سفید در وهله بعدی بهدنبال محدود کردن و فشار همزمان و بیشتر بر روسیه و ایران خواهند بود.