728 x 90

«پائیز پر چالش برای برجام» یا برای نظام

دیدار جان کری با وزیر خارجه رژیم
دیدار جان کری با وزیر خارجه رژیم
سفر یک روزهٴ نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل به وین (در روز اول شهریور) و دیدار و گفتگوی او با آمانو مدیرکل و سایر مسئولان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رژیم را آشفته و سرآسیمه کرده است.

نیکی هیلی پس از دیدار با آمانو بیانیه‌یی صادر کرد که در آن گفته شده «با پرسشهای فراوانی درباره توافق ایران به‌ وین آمدیم. پاسخهای خوبی گرفتیم، اما هنوز تردیدها و نگرانیهای زیادی داریم». این سؤالها چیستند؟ نیکی هیلی در بدو ورود به‌وین، در این باره گفت: «شما اگر به‌رفتار گذشته (رژیم) ایران نگاه کنید، آنچه می‌بینید این است که در مراکز نظامی آنها، فعالیتهای مخفیانه صورت گرفته است... پیش از این نیز مواردی از این فعالیتها در این اماکن، وجود داشته است. پس آیا آنها (آژانس) این مراکز را در زمرهٴ اماکنی قرار داده‌اند که مطمئن شوند این فعالیتهای مخفیانه دیگر انجام نمی‌شود؟ آیا آنها این اجازه را دارند که اکنون از این اماکن بازرسی کنند؟ آیا آنها این اجازه را دارند که از هر محل مشکوکی، بازرسی کنند؟ آیا آنها اصلاً این کار را انجام می‌دهند؟ اگر (رژیم) ایران می‌گوید هیچ‌ چیزی برای پنهان کردن ندارند، پس چرا اجازهٴ بازرسی از این اماکن را نمی‌دهد؟».

سؤالهایی که آمریکا از طریق نیکی هیلی در پی یافتن پاسخ آنهاست در دو محور خلاصه می‌شود: چگونگی حل و فصل پرونده «PMD» و بازدید بازرسان آژانس از مراکز نظامی رژیم و مشخصاً «پارچین».

با آن‌که پاسخ آژانس به این سؤالها هنوز روشن نیست و نتیجه مشخصی از دیدار هیلی و آمانو، در دست نیست، اما تلویزیون رژیم (2شهریور) بر نگرانی اصلی نظام انگشت گذاشت و گفت: «نگرانی اصلی، نشر محرمانه‌ها توسط آژانس به ‌آمریکاست».

لازم به‌ یادآوری است که «پی.ام.دی». پرونده حاوی مدارک و نشانه‌های ابعاد نظامی برنامه اتمی رژیم است که یکی از کشمکشهای جدی در جریان مذاکرات برجام بود. خبرگزاری حکومتی میزان (11آذر 94) در این باره نوشت: «PMD... مجموعه‌یی از اتهامات کشورهای غربی و عمدتاً آمریکا، نسبت به وجوه تسلیحاتی برنامه اتمی «جمهوری اسلامی» است که برای اولین بار، طبق ادعای آمریکاییها از کامپیوتر شخصی یکی از کارمندان فراری سابق ایران به‌دست آمد. آژانس، طی گزارش معروف خود در نوامبر 2011 تمامی این ادعاها را در یک گزارش جمع‌آوری نمود».

آژانس به‌مدت چند سال اصرار می‌ورزید که رژیم تمامی ابعاد برنامه نظامی اتمیش را فاش کند و از جمله علت وجود آثار اورانیوم به‌شدت غنی شده را که صرفاً برای ساختن بمب اتمی کاربرد دارد، روشن سازد. اما این موضوع در نهایت، به‌دلیل سیاست مماشات اوباما، مسکوت ماند و پرونده «PMD» همراه با امضای برجام بسته شد.

موضوع دیگر، بازرسی از مراکز نظامی رژیم و مشخصاً پارچین بود که روی این مورد هم با دیدار فرمالیتهٴ آمانو از پارچین و نمونه‌برداری از آن، توسط خود رژیم، سرپوش گذاشته شد.

در مورد چگونگی برخورد رژیم با این «محرمانه‌ها» دو تابلو متصور است: اول، رژیم به‌درخواست آژانس جواب رد بدهد، این اقدام نقض برجام محسوب می‌شود و نه تنها رژیم را به‌ شرایط قبل از برجام برمی‌گرداند و همهٴ 6قطعنامه پیشین شورای امنیت لازم‌الاجرا می‌گردد، بلکه به‌موجب قطعنامه 2231شورای امنیت، رژیم مشمول بند ۷منشور ملل‌متحد گردیده و در معرض اقدام نظامی جامعه بین‌المللی قرار می‌گیرد.

تابلو دوم، رژیم به‌درخواست آژانس جواب مثبت بدهد که این به‌معنای آن است که فعالیتهای مخفیانه‌یی که هنگام امضای برجام از رهگذر سیاست مماشات، لاپوشانی شد، این بار برملا شده و در معرض دید جامعه بین‌المللی قرار می‌گیرد که این نیز به‌همان نتیجه تابلو اول می‌انجامد.

ممکن است با توجه به‌سوابق رژیم در قضیهٴ‌ برجام، فرض و تابلو کش دادن و دفع‌الوقت هم به‌نظر برسد، اما این فرض تنها در شرایط حاکمیت سیاست مماشات امکان‌پذیر بود و اکنون با تغییر دوران، رژیم دیگر امکان چنین مانورها و بازیهایی را ندارد.

ظریف وزیر خارجه رژیم در گفتگویی با خبرگزاری حکومتی ایسنا (3شهریور) دو تابلو ممکن را با بیانی غیرمستقیم چنین ترسیم می‌کند: «باید در مقابله با اقدامات خصمانه و عهدشکنانه احتمالی و بعدی آمریکا مانع از آن شویم آمریکا کاری کند که برجام با هزینهٴ ایران ادامه یابد یا آن را با هزینهٴ ایران به‌هم زند. اگر با هزینهٴ ما برجام ادامه یابد، یعنی بدون این‌که از منافع و مواهب برجام بهره‌مند شویم اجرای آن ادامه یابد و اگر با هزینهٴ ما برجام را بر هم زنند، به‌ این معناست که دوباره علیه ایران در جامعه بین‌الملل اجماع ایجاد خواهند کرد».

به این ترتیب دو تابلویی که ظریف برای رژیم ترسیم می‌کند، هر دو به‌پرتگاه راه می‌برد. شاید با توجه به همین، گزارشگر تلویزیون رژیم (2شهریور) درباره سرنوشت برجام گفت: «پاییز پرچالشی برای برجام در پیش است!».

اما سؤال اصلی این است که رژیم در مواجهه با این شرایط چه خواهد کرد؟ پاسخ ظریف به‌ این سؤال، اگر ‌چه با ایما و اشاره اما روشن است. او با تأکید بر این‌که «قطعنامه‌های شورای امنیت نه همه‌چیز است و نه کاغذپاره» در واقع حرفش این است که این قطعنامه‌ها جدی و خطرناک هستند و ما در برابر این وضعیت سیاسی بین‌المللی نمی‌توانیم و نباید بایستیم. او می‌گوید: «باید بپذیرید قدرت متصلب نظامی امروز دیگر تعیین‌کننده نیست!» مخاطب ظریف در این سخن، آشکارا باند خامنه‌ای و سپاه پاسداران است کما این‌که در جملهٴ بعد می‌افزاید: «ما ابزارهای قدرت دیگری در دست داریم که می‌توانیم با آن منافع ملی‌مان را دنبال کنیم». (1)

این «ابزارهای دیگر» جز ابزارهای سیاسی و «مذاکره» چیز دیگری نمی‌تواند باشد، همان «الگوی برجام» که روحانی به‌کرات آن را «الگوی مناسبی برای حل و فصل تمام مسائل پیچیده» قلمداد کرده است؛ با این تفاوت که برجام این بار منحصر به ‌اتمی نبوده و سایر مسائل فیمابین مانند پروژه موشکی و دخالتهای رژیم در منطقه و حقوق‌بشر را هم در بر می‌گیرد.

اما همه می‌دانند که در این میان، روحانی و ظریف تصمیم‌گیرنده نیستند، سؤال این است که ولی‌فقیه ارتجاع چه موضعی می‌گیرد؟ با آنچه گفته شد، خامنه‌ای نیز امکان گزینشهای مختلف ندارد. او باید سریعاً بین دو تابلو که فوقاً اشاره شد، تصمیم بگیرد. دو تابلو و دو جاده‌یی که هر دو به‌یک فرجام و مقصد منتهی می‌شوند.

پانویس: ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ اظهارات ظریف در ششمین کارگاه شبیه‌سازی شورای امنیت در موزهٴ صلح در پارک شهر تهران ـ ایسنا 2شهریور 96.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4060bd5a-a566-4d8c-8111-d6ba2897c6d2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات