واکنشهای رژیم بهگزارش گزارشگر ویژه مللمتحد درباره وضعیت حقوقبشر در ایران و ادامه آن، حاکی از این است که این گزارش، ضربهیی جانکاه بر رژیم وارد آورده است. واکنشهای رژیم، از اباطیل تکراری آخوند صادق لاریجانی سردژخیم قوه قضاییه خامنهای، تا موضعگیری سخنگوی وزارتخارجه رژیم و غیره... پاسخ تند گزارشگر ویژه را در پی داشت. خانم عاصمه جهانگیر طی مصاحبهیی، قاطعانه از گزارش خود دفاع کرد و گفت: «حتی یک کلمه در یک جمله از گزارش من نیست که دولت ایران بتواند صحت آن را زیر سؤال ببرد، اگر آنها فکر میکنند راست میگویند و من اشتباه میکنم، میتوانند از من بخواهند از کشورشان بازدید کنم، چرا فقط از کسانی درخواست میکنند که فکر میکنند میتوانند گمراهشان کنند؟».
رژیم تاکنون نتوانسته کمترین واکنشی نسبت به این موضعگیری و استدلال قاطع نشان دهد و ترجیح داده اصلاً بهروی خود نیاورد؛ اما این تنها مورد در دعوای حقوقبشر نیست که رژیم میخواهد خائفانه و دزدانه از کنار آن بگذرد؛ موضعگیری دبیرکل مللمتحد در مورد گزارش گزارشگر ویژه را نیز آخوندهای حاکم مطلقاً بهروی نامبارک نیاوردهاند. شایان ذکر است که دبیرکل در یک اقدام بیسابقه با ضمیمه کردن یادداشتی بهگزارش گزارشگر، آن را به مجمع عمومی ارائه کرد.
اهمیت این بهویژه در آن است که پس از 29سال برای اولین بار سازمان مللمتحد به موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 پرداخته و همچنین هشدار داده است که رژیم در حال حاضر هم تلاش میکند آثار جرم خود و گورهای جمعی قتلعام شدگان را در شهرهای مختلف کشور از بین ببرد.
اولین گزارشگر ویژه مللمتحد (گالیندوپل) در گزارشی که در ژانویهٴ 1989در مورد وضعیت حقوقبشر در ایران، ارائه کرد، از «نادیده گرفتن جهانی اعدامها» اظهار نگرانی کرده و از مقامهای رژیم خواسته بود تحقیق مستقلی را در این باره انجام بدهند. تحقیقاتی که هرگز انجام نشد و این موضوع متأسفانه طی این سالیان نیز توسط مجامع حقوقبشری بینالمللی مسکوت گذاشته شد، بنابراین اکنون وقتی موضوع قتلعام پس از 29سال در عالیترین سطح بینالمللی و توسط بالاترین مرجع و مقام بینالمللی مطرح میشود، بیانگر چرخش مهمی است که به یمن جنبش دادخواهی و پیشرویهای مستمر آن، بهویژه در داخل ایران صورت گرفته و منشأ تغییر در سپهر سیاست جهان و در جامعه بینالمللی شده است.
دلایلی که مقامهای رژیم برای تخطئه گزارش گزارشگر ویژه مطرح میکنند، سخت بیمایه و سخیف است. از جمله میگویند منابع تهیه این گزارش، مجاهدین، معاندین و مخالفان نظام هستند و از آنجا که مجاهدین دشمن قسم خوردهٴ نظام هستند، پس گزارش بیاعتبار است؛ در حالی که از قضا اینکه مجاهدین منبع اصلی گزارش گزارشگر هستند به این گزارش اعتباری ویژه میدهد. چرا که همه دنیا میدانند گزارشهای مجاهدین و اطلاعات آنها از داخل کشور در زمینههای مختلف تا کجا دقیق و موثق بوده است. علاوه بر این، خطاب خانم عاصمه جهانگیر به رژیم که اگر راست میگویی، مرا به ایران راه بده همه دعاوی رژیم را باطل میکند.
نکتة دیگر که برخی مقامها و رسانههای رژیم از جمله سایت حکومتی الف (16شهریور) علم کردند این است که گزارش به تغییرات جدید در ایران نپرداخته و به موضوع کهنهیی مانند اعدامهای 67 پرداخته، یک تجاهل احمقانه و خندهدار است؛ چرا که جنبش دادخواهی در طول همین یک سال اخیر رژیم را وادار کرده که به قتلعام 67 که نزدیک به 30سال سعی در مخفی کردن آن داشت اعتراف و اذعان کند. و به این ترتیب شکستن توطئه سکوت رژیم در این مورد یک موضوع کاملاً جدید است. و تلاش مذبوحانهٴ آخوندهای جنایتکار برای کهنه قلمداد کردن آن، هراس آنها از فرا رسیدن روز حسابرسی را برملا میکند.
اهمیت ورود مللمتحد و دبیرکل آن به موضوع قتلعام، این است که مدار قتلعام دیگر تنها بین مقاومت و رژیم یا بین برخی شخصیتهای برجسته حامی مجاهدین با رژیم، یا بین پارلمانها و رسانهها با رژیم بسته نمیشود. بلکه اکنون این موضوع در یک سند رسمی مللمتحد قید شده و توسط دبیرکل بهعنوان بالاترین مرجع و مقام بینالمللی، مهر تأیید خورده و مسیر مجمع عمومی و شورای امنیت را طی میکند.
ولی حقیقت باز هم مهمتر این است که در نبرد میان مقاومت و رژیم ضدبشری بر سر قتلعام 67 که رژیم برآمده از خون و جنایت میکوشید آن را به فراموشی بسپارد، تا همین جا یک شکست بزرگ برای رژیم و یک پیروزی درخشان برای مقاومت و جنبش دادخواهی رقم خورده است و از این پس هم بایستی منتظر گامهای پیروزمند بعدی جنبش دادخواهی که خود بخشی از پیکار مردم ایران برای سرنگونی استبداد مذهبی حاکم است، باشیم.
رژیم تاکنون نتوانسته کمترین واکنشی نسبت به این موضعگیری و استدلال قاطع نشان دهد و ترجیح داده اصلاً بهروی خود نیاورد؛ اما این تنها مورد در دعوای حقوقبشر نیست که رژیم میخواهد خائفانه و دزدانه از کنار آن بگذرد؛ موضعگیری دبیرکل مللمتحد در مورد گزارش گزارشگر ویژه را نیز آخوندهای حاکم مطلقاً بهروی نامبارک نیاوردهاند. شایان ذکر است که دبیرکل در یک اقدام بیسابقه با ضمیمه کردن یادداشتی بهگزارش گزارشگر، آن را به مجمع عمومی ارائه کرد.
اهمیت این بهویژه در آن است که پس از 29سال برای اولین بار سازمان مللمتحد به موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 پرداخته و همچنین هشدار داده است که رژیم در حال حاضر هم تلاش میکند آثار جرم خود و گورهای جمعی قتلعام شدگان را در شهرهای مختلف کشور از بین ببرد.
اولین گزارشگر ویژه مللمتحد (گالیندوپل) در گزارشی که در ژانویهٴ 1989در مورد وضعیت حقوقبشر در ایران، ارائه کرد، از «نادیده گرفتن جهانی اعدامها» اظهار نگرانی کرده و از مقامهای رژیم خواسته بود تحقیق مستقلی را در این باره انجام بدهند. تحقیقاتی که هرگز انجام نشد و این موضوع متأسفانه طی این سالیان نیز توسط مجامع حقوقبشری بینالمللی مسکوت گذاشته شد، بنابراین اکنون وقتی موضوع قتلعام پس از 29سال در عالیترین سطح بینالمللی و توسط بالاترین مرجع و مقام بینالمللی مطرح میشود، بیانگر چرخش مهمی است که به یمن جنبش دادخواهی و پیشرویهای مستمر آن، بهویژه در داخل ایران صورت گرفته و منشأ تغییر در سپهر سیاست جهان و در جامعه بینالمللی شده است.
دلایلی که مقامهای رژیم برای تخطئه گزارش گزارشگر ویژه مطرح میکنند، سخت بیمایه و سخیف است. از جمله میگویند منابع تهیه این گزارش، مجاهدین، معاندین و مخالفان نظام هستند و از آنجا که مجاهدین دشمن قسم خوردهٴ نظام هستند، پس گزارش بیاعتبار است؛ در حالی که از قضا اینکه مجاهدین منبع اصلی گزارش گزارشگر هستند به این گزارش اعتباری ویژه میدهد. چرا که همه دنیا میدانند گزارشهای مجاهدین و اطلاعات آنها از داخل کشور در زمینههای مختلف تا کجا دقیق و موثق بوده است. علاوه بر این، خطاب خانم عاصمه جهانگیر به رژیم که اگر راست میگویی، مرا به ایران راه بده همه دعاوی رژیم را باطل میکند.
نکتة دیگر که برخی مقامها و رسانههای رژیم از جمله سایت حکومتی الف (16شهریور) علم کردند این است که گزارش به تغییرات جدید در ایران نپرداخته و به موضوع کهنهیی مانند اعدامهای 67 پرداخته، یک تجاهل احمقانه و خندهدار است؛ چرا که جنبش دادخواهی در طول همین یک سال اخیر رژیم را وادار کرده که به قتلعام 67 که نزدیک به 30سال سعی در مخفی کردن آن داشت اعتراف و اذعان کند. و به این ترتیب شکستن توطئه سکوت رژیم در این مورد یک موضوع کاملاً جدید است. و تلاش مذبوحانهٴ آخوندهای جنایتکار برای کهنه قلمداد کردن آن، هراس آنها از فرا رسیدن روز حسابرسی را برملا میکند.
اهمیت ورود مللمتحد و دبیرکل آن به موضوع قتلعام، این است که مدار قتلعام دیگر تنها بین مقاومت و رژیم یا بین برخی شخصیتهای برجسته حامی مجاهدین با رژیم، یا بین پارلمانها و رسانهها با رژیم بسته نمیشود. بلکه اکنون این موضوع در یک سند رسمی مللمتحد قید شده و توسط دبیرکل بهعنوان بالاترین مرجع و مقام بینالمللی، مهر تأیید خورده و مسیر مجمع عمومی و شورای امنیت را طی میکند.
ولی حقیقت باز هم مهمتر این است که در نبرد میان مقاومت و رژیم ضدبشری بر سر قتلعام 67 که رژیم برآمده از خون و جنایت میکوشید آن را به فراموشی بسپارد، تا همین جا یک شکست بزرگ برای رژیم و یک پیروزی درخشان برای مقاومت و جنبش دادخواهی رقم خورده است و از این پس هم بایستی منتظر گامهای پیروزمند بعدی جنبش دادخواهی که خود بخشی از پیکار مردم ایران برای سرنگونی استبداد مذهبی حاکم است، باشیم.